یه دوستی داشتیم دامپزشکی میخوند. میگفت مرغ تو بدترین حالت بدنی هم از تخممرغش کم نمیذاره. یعنی اینکه تخممرغ همیشه تخممرغه، با همون کیفیت!
حالا اینا ربطش چیه به هنر...عرض میکنم.
برای هالیوود تقریبا ثابت شده که همه چیز باید در راستای تحقق و تکمیل فرم کار باشه. درک این قضیه خیلی مهمه که "دروازه ورود مخاطب به اثر همانا فرم است".سر همین قضیه همه چیز از خط تولید گرفته تا جزئیات کار در راستای تحقق این مسئله چیده میشن. اگر سینما تبدیل به صنعت نمیشد یقینا خیلی از تجربههای امروزی سینما محقق نمیشد. شهید آوینی در باب سینما در جایی مطلبی گفته که خیلی جای تامل داره. میگه فرم اگر به درستی ایجاد نشه ضد محتوای خودش عمل میکنه.
پست زیر مربوط به تیتراژ پایانی قسمت دوم شرلوک هلمزه. شاتهای پایین تیتراژ اولیهای که کار شده بود رو نشون میده منتها در ساعت آخر کارگردان به این نتیجه میرسه که بهتره تیتراژ پایانی قسمت دوم شبیه تیتراژ پایانی قسمت اول کار بشه و این یعنی دوباره همه چیز از اول! و کسایی که این جنس کار رو میشناسن خوب میفهمن که یک چنین کاری چه میزان زمان و انرژی و هزینه میبره.
برای چنین تیتراژی جدا از فرایند درستی که تیم prologue بهش دست پیدا کرده شاهد یه کار خوب تیمی هستیم. چیزی که هنوز خودمون باهاش مشکل داریم و یکی از عللی که سطح کارامون بالاتر از یه حد نمیره همین مسئلهست.
دوستان اگر فرصت داشتین مصاحبه توی پست رو هم بخونین...مجانی کسب تجربه کنید!