- ۸ نظر
- ۲۵ آذر ۹۰ ، ۱۴:۴۵

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.










غالب سلولهای جاذب نوری که به منظور استفاده از انرژی خورشیدی در نمای ساختمون ها و بام ها به کار می رن، سلول های فتوولتائیک هستند که علاوه بر مخارج بالا در تولیدشون، کدر هم هستند و اگرچه برق نه چندان زیادی در واحد سطح تولید می کنند اما به لحاظ محیط زیستی تولیداتشون با تخریب هایی همراهه!
این اتودهای جالب، پانل هایی نوری برای نماسازین که علاوه بر شفاف بودن و قابلیت استفاده در نما، با ساختار عدسی های خلاصه شده و استفاده از ظرفیت جمع آوری اپتیکی نور، انرژی خورشیدی رو جمع می کنند و به مصرف انرژی می رسونند.
جلسه سوم نشست کاربندی؛ پیدایش، توسعه و تکامل
با حضور استاد دوست داشتنی، دکتر فرهاد تهرانی و این بار مهندسی جوان به نام لیلیان که این جلسه، دکتر خیلی خیلی با آب و تاب ازشون تعریف می کرد! :)
زمان: یکشنبه 27 آذر 90 ، ساعت سه ونیم تا شش بعدظهر
مکان: دانشگاه تربیت مدرست، سالن اجتماعات علامه جعفری، طبقهی 4 ساختمان دانشکده علوم انسانی

فکر می کنم زودتر از این ها باید این پست را می گذاشتم؛ یا حتی این پست را ! لااقل قبل از گرفتار شدن سرمایههای این ملک به دست هوچی گری ها و جاهلی ها! اما حالا که دیگه کار از کار گذشته امید که چنین پستی اون قدر بهمون دانسته بده که خطاهای مشابه رخ نده...
نمونه هایی از کاربرد ستارهی شش پر موسوم به "ستاره داوود" و تناسبات ریشه سوم در هنر و معماری اسلامی
چه اشکال داره این همه به آسایش و راحتی بشر طراحی می کنند، یک بار هم آسایش حیوانات و گاوها انگیزه ی یک طراح باشه؛ قطعهای که در گاوداری نصب می شه و گاوها با مالش خودشون به اون، خارش ها وبیماری های پوستی شون رو التیام می دن و اصطلاحا کلی حال می کنند.
چه اشکال داره، به کام عزیز حیوانات! در این عصری که کم نیستند موجودات دوپایی که از بهایم و انعام کم بهاتر هستند در نسبت با حقیقت....


اوایل که شروع کرده بودیم، وقتی به صدمین پست رسیدیم برام جالب بود! با رسیدن به دویستمین پست و چالش های دوستانه ای که اون روزها داشتیم، کلی ذوق کرده بودم و مصمم به ادامه و شاید همین هم شد که دیگه صده های پیاپی رو به رخ تون نکشیدم تا امروز!
حیاط داخلی این خونه رو خوب نگاه کنین؛ حیاطی کوچیک در حدود 20 متر که کفپوش چوب داره و خیلی مطبوع کار شده.
به نظرم چنین حیاط هایی امروز می تونه به ساختمان های چندطبقه ی مرسوم بازار مسکن خودمون هم اضافه بشه. لااقل در قدم اول تنها در طبقه بالاشون.

بچه که بودم (هنوز بچه ام ها! ، منظورم بچه تر که بودم) وقتی بعدظهرها از سرویس دبستان پیاده می شدیم، صد و چند متری راه را تا خانه با بچه ها به کاج بازی می گذراندیم. کاج بازی اسمی بود که ما به جنگ با میوههای سفت و سخت کاج به عنوان تیر نام داده بودیم. آن قدر این ها محکم بودند که واقعا می ترسیدی یکی شان بهت بخورد و زخم و زیلی شوی!!!
فرق بین امثال من با فکری که این چنین با میوه های کاج بازی کرده فقط در این نیست که من کودکی هشت ساله بودم و این ها یک استودیوی باتجربهی طراحی! راستش من تا قبل از دیدن این کار، همین امروز هم که تجربه طراحانه اندکی دارم، اصلا به ذهنم خطور نکرده بود این چنین کار خوبی به لحاظ تجربی!

