- ۱ نظر
- ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۹
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
فرای اتو درگذشت. معمار مشهور آلمانی که حتما طراحی سازه استادیوم مونیخ ۱۹۷۷ او بیشتر از هر چیز در ذهن دانشجویان معماری مانده است، سوم مارس ۲۰۱۵ در سن ۹۰ سالهگی درگذشت. جالب آن که چندی قبل اتو برای دریافت جایزه پریتزکر ۲۰۱۵ برگزیده شده بود. جوانترهایی این سالها جایزهی پریتزکر را دریافت کردهاند که طبیعیست یک پیرمرد معماری فنی آن هم آلمانی باید لب گور فرصت دریافت جایزه پیدا کند!
سالﻫﺎ پیش دانشمندی زندگی میکرد که توانستهﺑﻮد سرزمینﻫﺎی خشکی را بشناسد. آرزو داشت دریاها را هم بشناسد. اما نمیدانست چگونه میتواند این کار را انجام دهد. پس از فکر کردن بسیار موفق شد یک قایق بسازد. سوار قایق شد. سفر دانشمند در دریا شروع شد. در میان راه، دریا طوفانی شد. یکی از موجﻫﺎی دریا کشتی او را شکست. دانشمند غرق شد.
پیش از آن که دانشمند سوار قایق شود، یک شاخه گل سرخ هدیه گرفتهﺑﻮد. وقتی طوفان آمد، باد گلبرگﻫﺎی گل سرخ را جدا کرد؛ و در آب انداخت. تا پیش از آن، هیچ کس ماهی قرمزی در دریا ندیدهﺑﻮد. هر کدام از گلبرگﻫﺎی آن گل تبدیل به یک ماهی قرمز کوچک شد.
ماهیﻫﺎی قرمز بزرگ شدند. دریا برای ماهیﻫﺎی قرمز، داستان مردی را تعریف میکرد که با یک شاخه گل سرخ آمده بود، و آرزوی شناختن دریا را داشت. ماهیﻫﺎﻯ قرمز مرد دانشمندی را ندیده ﺑﻮدند؛ اما خیلی دوست داشتند ببینند. دریا به ﺁنﻫﺎ گفت، اگر میخواهید، بروید نزدیک ساحل تا آدمﻫﺎ شما را ببینند. آنﻫﺎ شما را میگیرند و به شهر میبرند. هر کودکی که شما را ببیند، آرزوی دیدن دریا را پیدا ﻣﻲکند.
پاویون تخممرغی یک اثر معماری است که نتیجهی کار یک طراح و همکاری عدهی زیادی از افراد علاقهمند است. میشاییل وندرکلِی این پاویون خود ایستا را از ۴۷۶۰ قطعهی سنگی ساخته است که هر کدام از آنها دارای طرحی منحصر به فرد است و توسط پرینت سهبعدی ساخته شدهاند. او طی فراخوانی از میان کسانی که به این تکنولوژی دسترسی دارند خواست که هر یک، تعدادی از این سنگها را بسازند و در اختیار او بگذارند تا در نهایت این قطعات مطابق مدل سه بعدی به یکدیگر متصل شوند. پاویون کِلی در مساحتی بیست مترمربعی ساخته شده و هندسهای غیرخطی دارد که آن را از منظرهای گوناگون متفاوت میکند. قطعات تو خالی و قاب شکل این اثر ، علاوه بر راحتتر کردن اتصالات پاویون و تامین ایستایی آن، جدارهای نیمه شفاف را به وجود آورده است که کارکرد پاویون را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
البته چنین پروژههایی بیش از آنکه به عنوان محصولی کارکردی بررسی شوند، از لحاظ دستآوردهای پژوهشی حائز اهمیتند. تاثیراتی که این پژوهشهای کارگاهی بر تحولات طراحی و خروجیهای معماری و هنری آینده خواهند گذاشت غیر قابل چشمپوشی است. اهمیت اصلی آنها در راهها و روشهایی است که به معماری و هنر آینده نشان میدهند.
عکاسی معماری حیطهای تخصصی از عکاسیست که در جهت ارائهی بهتر اثر معماری تلاش میکند. حال وقتی عکاس نه برای بیان معماری، بلکه با دیدی گرافیکی اقدام به عکاسی از بناها میکند، باید منتظر نتیجهای متفاوت بود. جوروجیو استفانونی ایتالیایی ساختمانها را به مثابه عناصری برای ترکیببندی گرافیکی در یک صفحه در نظر گرفته، و فارغ از اینکه خود این ساختمانها چه جنبههای معمارانهای دارند، کادرهایی انتزاعی بسته است. محصول کار او بیشتر تصاویری است که بخشی از ساختمانها بر زمینهی آبی آسمان قرار دارد و رنگهای مات و روشن هر عکس، به این ترکیب انتزاعی فضایی فانتزی را بخشیدهاند.
پاول تیمِر برای خودش یک دوچرخه طراحی کرده است، فارغ از استانداردهای صنعتی و شناخته شده. او دوچرخه را تنها از چوب و قطعاتی آلومینیومی که با پرینت سهبعدی تولید کرده است، ساخته است. ظاهرا مهمترین علت استفاده از چوب سبکتر بودن آن نسبت به انواع فلز است و راحتتر کردن شرایط برای انواع استفاده از یک دوچرخه. طبق گفتهی طراح این دوچرخه در همهی شرایط و همهی کاربردها قابل استفاده است، اگرچه نسبت ارتفاع زین به فرمان آن کمی شرایط را خاص کرده است. بدنهی چوبی علاوه بر سبکی، ظاهر متفاوتی را برای این محصول ساخته و شاید جذابیت زیادی برای مخاطبان خود داشته باشد. در وهلهی اول به نظر میرسد که جنس چوبی دوچرخه مقاومت کافی را در برابر ضربهها و و فشارهای احتمالی ندارد، اما تیمر قول داده که طراحی دقیق جزئیات در قسمت چوبی بدنه، این مقاومت را تامین خواهد کرد.
با امکاناتی که تجهیزات امروزی فراهم میآورند، احتمالا شخصیسازی محصولات و گرایش از تولیدات سری صنعتی به سمت کارگاههای کوچک شخصی سرعت دو چندان میگیرد و در این میان نقش طراحان در عرصههای مختلف طراحی برجستهتر خواهد شد.
رسیدن به یک طرح گرافیکی برای طراحی لوگو از روشهای گوناگونی امکانپذیر است. خیلی از طراحها هندسههای پیدا و پنهانی را مبنای کار خودشان قرار میدهند. استفاده از هندسه و کار بر مبنای نظمی ریاضی به عنوان بستر طراحی اگرچه میتواند کار طراحی را هم سادهتر کند، البته محدودیتهایی نیز برای طراح به همراه میآورد.
لوگوهای حیوانی گوناگون از تام اندرس گرافیست با رسم دوایر با ابعاد گوناگون و خطوط مستقیم و درنهایت انتخاب قطاعهایی از آن، ایجاد شدهاست. در بعضی از آثار به نظر میرسد که پایبندی زیاد به این نظم، به کلیت طرح آسیب رسانده و آن را از زیبایی و کامل بودن خارج کرده و البته در بعضی دیگر نیز به قوت کار افزوده است.
ساخت بناهای بلندمرتبه و آسمانخراشها همیشه با چالشهای زیادی همراه است. مسائلی مانند ساخت، امنیت و قوانین خاصی که بر این پروژهها حاکم است، محدودیتهایی را ایجاد میکنند که معمولا باعث میشوند تا طرح معماری این برجها شباهتهای زیادی به هم پیدا کنند. شرکت بیگ به منظور طراحی برج مرکز تجارت در شهر کوالالامپور که قرار بود به عنوان شاخصی مهم در منطقه به حساب بیاید، طرحی متفاوت ارائه کرده است. آنها ایدهی ابتدایی خود را از برج های معروف روبهروی خود یعنی برجهای پتروناس گرفتهاند. اما گروه طراح به جای قد علم کردن و رقابت در مقابل این ساختمانهای مشهور، به نوعی فضای خالی میان آن دو را در چشماندازهای شهری پرکردهاند.
این برج از چهار تودهی مجزا تشکیل شده که هر یک کاربری مخصوص به خود دارند و با افزایش ارتفاع، این تودهها کمارتفاع و عریضتر میشوند تا اینکه درنهایت برجی معکوس را شکل میدهند. جدا کردن تودهها جوابگوی مسائل امنیتی و بستری مناسب برای خلق فضاهای باز و تفریحی بوده است. انتخاب معمارن بیگ، اگرچه چالشهای سازهای بیشتری را ایجاد میکند، اما چشماندازهای ویژهی آن به شهر و کنترل نورگیری طبقات پایین را میتوان از جمله مزیتهای این تصمیم دانست.