این کار رو دوست داشتم! ولی می خوام در حاشیه اش حرفی دیگه بزنم. چون به نظرم خلاقیت و ابتکارش بیشتر مورد توجه م قرارگرفت.
درسته این یک کار نمایشگاهیه. اما شما بیاین فرض کنین کسی امروز در خیابونهای همین شهرهای ما چنین دکه ای بنا کنه و به مردم آب سیب و جوانه گندم بده! چه میزان فروش میکنه؟ به نظر حتی اگر هرچقدر هم گرون بفروشه باز هم جذابیتهای موجود در کارش منجر می شه که مشتریش رو پیدا کنه...
سوال اینجاست که چرا مشاغل مختلف ما به سمت ایده پردازی و نوآوری در کارهاشون نمی رن؟
من فکر می کنم ما با تعریف نظام آموزشی خودمون و سوق دادن هرکس که اندک زمینه های خلاقانهای داشته به سمت علوم و دانستههای غیرخلاقه، راه رو برای تنفس و نوبهنو شدن جامعه مون تنگ کردیم . فکر می کنم با این روند اگرچه موشکهای ساخته ما هر روز قوی ترو دوربردتر خواهد شد -و البته شکر خدا را برای این قدرت و صلابت- اما خلاقیت و ابتکار و هنر در این ملک هر روز بیشتر رو به افول خواهد رفت....
خانواده ها ! کاش براتون روشن بشه که برای بچه هاتون، مهندس و دکتر شدن به همون اندازه خوب و لازمه که هنرمند و تاثیرگذاری فرهنگی در جامعه شدن...
- ۰ نظر
- ۲۰ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۰۱