یانون دیزاین ... yanondesign

نگاهی روزانه به طراحی و هنر
نشریه‌ی ‌الکترونیکی روزانه؛ جسـتاری در هـنر و طـراحی
مشترک روزنامه یانون‌دیزاین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
تبلیغات

دوباره یانون‌دیزاین

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانون‌دیزاین می‌گذرد! و دقیق‌تر قریب به یک سال از کم فعالیت‌ شدن و خسته‌ شدن یانون‌دیزاین!

یانون‌دیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقه‌مندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلی‌ها در سال‌های ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیل‌های گاه‌به‌گاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانش‌گاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانون‌دیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع می‌کردند. خیلی‌ها ابراز لطف فراوانی را در این سال‌ها به تیم فعال یانون‌دیزاین ابراز کرده‌اند و همین خیلی‌ها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیش‌برد حرکت یانون‌دیزاین بودند. 

واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یک‌سالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزه‌ای که این سال‌ها پشت یانون‌دیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سال‌های گذشته افتاده بود مانع آن می‌شد که به کل یانون‌دیزاین را فراموش کنیم....

ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردی‌بهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابه‌پای تحولاتی که در پیرامون‌ ماست.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستی» ثبت شده است

بلا رُبا

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۰ ق.ظ

نعل اسب به آهن‌ربای U شکل نزدیک می‌شد؛ نزدیک و نزدیک‌تر.
آهن‌ربای U شکل گفت، دور شو! نزدیک نیا! نمی‌خواهم ببینمت! اما نعل اسب هم‌چنان پیش می‌آمد. نعل اسب به آهن‌ربای U شکل که رسید٬ آرام گرفت؛ و از حرکت بازایستاد. آهن‌ربا از نعل اسب پرسید: دوستم داری؟
نعل اسب پاسخ داد: معلوم نیست؟! آهن‌ربا گفت: پس خودت را آماده کن!
نعل اسب: برای چه؟!
دستی نعل اسب را جدا کرد؛ و برد. در حالی که نعل اسب ناباورانه آهن‌ربا را نگاه می‌کرد، صدای برخورد اجسامی سخت با سطح آهنی کوچک و U شکلی به گوش می‌رسید.

  • علی حاجی‌اکبری

به یک آقای دانشمند مشهور

شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۷ ب.ظ

آقای دانش‌مند مشهور،

سلام.

اخیرا خبرهایی به گوشم رسیده، که آزردهﺍم کرده. شنیدهﺍم به گونهﺍی ماجرای افتادنم را از درخت تصویر کردهﺍید، که مردم به چشم موجودی بدون درک و فهم و احساس به من نگاه کنند. چرا این واقعهﻯ باشکوه را  آن گونه توصیف کردید؟! چرا دوستی و محبت را از گزارش خود حذف کردید؟! از شما خواهش ﻣﻰکنم توضیح دهید.

با سپاس

آقای سیب

 

  • علی حاجی‌اکبری

BIG ♥ NYC

پنجشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۰، ۰۹:۴۶ ق.ظ

 این کار یه فضاسازی شهری بود برای ولنتاین. برای اشاعه ندادن این گونه رسوم بی معنی :) اون ایام این رو در یانون‌دیزاین نذاشتم اما دیدنش خالی از لطف نبود برای همین امروز با هم ببینیمش.
کار عبارته از یک مکعب بزرگ شیشه ای که از شبکه‌ی میله های شیشه ای تشکیل شده. در مقابلش جایگاهی هست که کافیه کف دست تون رو روی قلب نقش بسته بر روی جایگاه بگذارین. حرارت دست تون مکعب شیشه ای سرد رو به حرارت میاره و قلبی سه بعدی و فضایی با نور قرمز در دل مکعب شکل می گیره.
نکته مهم اینه که هر تعداد دست بیشتر و حرارت بیشتر روی این جایگاه حس بشه قلب نورانی تری رو در شهر به نمایش می گذاره و این مشارکت جمعی برای ایجاد قلب  دوستی امری جالبه.

می دونین غرب در ساقه های کوچیک و برگ های درخت تمدنی ش سرسبزی های جالبی داره گاهی! اما مشکل ریشه ست انگار...

 
  • یانون دیزاین