از زمان انقلاب صنعتی و جنبش هنر و صنعت در اروپا، هر روز تاثیرات فنون و صنایع ساختمانی بر معماری بیشتر و بیشتر شد به طوری که پس از گذشت یک قرن نیاز بود تا دوباره جایگاه معماری در نسبت با هنر و هنرهای زیبا بازتعریف شود. آخر میدانید کمی قبل در جهان باستان و دوران میانه اگر از هنر تجسمی حرف میزدند مشخصا منظور معماری، مجسمهسازی و نقاشی بود اما تاثیرات صنعت بر معماری آرام آرام آن را به شدت صنعتزده و فنآورانه کرد و طبیعتا از هنرهای زیبا -با آن مفهومی که در ذهن میسازد- فاصله گرفت.
بازتعریفی که عصر مدرن بر معماری و نسبت آن با هنر انجام داد سعی داشت تا معماری را در نقش هنری جامع و دربردارندهی سایر هنرهای معاصر دوباره احیا کند اما سرعت پیشرفت ابزار و فنون سازه به قدری سریع بود که امروزه جریان مهندس-معمارها حرف اول را در جهان معماری -حداقل در سطح معماریهای کلان و بزرگمقیاس- میزنند! این یعنی معماری دیگر نتوانست به عنوان یک هنر زیبا -با تمام وجوه شاعرانه و زیباییپرستانهش- پذیرفته شود. تجربه شخص من از دانشگاه هنر تهران و سایر دانشکدههای هنر ایران هم چنین بود که معماری از سوی خیلی از دانشجویان سایر رشتههای هنری، یک هنر محسوب نمیشد و یا لااقل آنطور که نقاشی هنر بود معماری هنر نبود......
تلاش برای اثبات و یا کشف وجوه زیباییشناسانه معماری تلاشی بسیار مرسوم و شناخته شده است. حتی باید گفت که شاخهی عکاسی معماری اساسا برای همین کشف و آشکارسازی زیباییشناسانه مورد توجه قرارمیگیرد. در این پست عکاسیهای سیاهوسفید جوئل جینچیلر عکاس مفتون معماری را خواهیم دید. کسی که در کشف وجوه زیباییشناسانه بناهای مدرن به شدت تبحر و تجربه دارد.