معمولا عارفان و مردان خدا را در کتابها میخوانیم؛ حال استغراقشان در ذکر خداشان را، کلمات قصارشان را، مثلها و حکایتها و کرامتهاشان را.... شاید برای همین هم باشد که در ذهن ما دور از دسترس هستند این عارفان.
آقا را به توفیق خدایی از نزدیک دیده بودم. بارها......
انگار کن که معرفت و دانش را لقمه میکرد و در انتهای بینشت -آن هم جویده و آماده هضم- میگذاشت... تازه تنها با داستانهایی ساده. با همان خنده های همیشهگی اش که انگار از عصمت خندههای کودکی خردسال بود.....
آقا خیلی زیاد در دسترس بود.....
----
برای بزرگی خودمان، برای آقا طلب مغفرت کنید؛ باز هم آقا را خواهیم دید؟
- ۱ نظر
- ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۳۹