- ۰ نظر
- ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
حد فاصل میان کتابخانهی اصلی و مرکز هنری منطقهای در کالیفرنیا، بستر مناسبی برای اجرای یک اینستالیشن متناسب با محیط ایجاد شده است که دو هنرمند آمریکایی از آن برای خلق مجسمههایی در ابعاد انسانی استفاده کردهاند. آلتو و هنکاک با توجه به نزدیکی مرکز هنری و کتابخانه به محل اجرا، مجسمههایی فلزی خلق کردهاند که به نوعی این دو مکان مهم را به هم متصل میکند. مجسمهها، به مثابه فانوسهای درخشانی هستند که توسط چراغهای الایدی تعبیه شده در داخلشان، در تاریکی شب زیبایی خاصی به محیط میبخشند. حروف به زبانهای مختلف دنیا توسط لیزر برش داده شده و در نهایت به هم جوش شدهاند. با روشن شدن چراغهای داخل هر کدام از این شش مجسمهی فلزی، بستری از حروف الفبا زیر پای عابران تشکیل میشود که گویی آنها را در دنیایی از کتاب و نوشته فرو میبرد.. بدین ترتیب ضمن تاکید بر کاربری فضاهای مجاور این اینستالیشن، حال و هوای متناسب و بسیار جذابی هم برای این محیط ایجاد شده است.
حتما خانهها، فضاها یا حتی بخشهای خاصی از بناهای معماری را دیدهاید که به دلیل موقعیت خاصشان نور طبیعی نمیگیرند. این بخشها معمولا اصطلاحا فضاهایی مرده هستند. فضاهایی سرد و تاریک و دوستنداشتنی. امروز معمولا برای رفع چنین فضاهایی با دادن بخشی از زمین و کمکردن بخشهایی از توده نور مستقیم را هرچند به صورت یک نورگیر محدود سقفی به آنجا میرسانند. اما در آینده چه؟ coelux یک نوآوری فنآورانه جدید است. به کمک آن شما به جای دادن بخشی از زمین و تعبیه نورگیر، یک صفحهی متشکل از LED های مخصوص درست مانند یک مانیتور بزرگ را روی دیوار یا سقف فضا نصب میکنید. مانیتور بزرگ با تابش خاص خود، نوری معادل نور خورشید را با الگوی تغییرات نور آن در طول روز در فضا اعمال میکند.
نمیدانم شما این اختراع را خیری برای بشر تلقی میکنید یا نه اما به جز مشکلاتی که معمولا در آینده گریبانگیر چنین ابداعات بیگانه با طبیعت میشود، من این نوع استقلال از طبیعت را معادل سقوط بشر میبینم؛ سقوطی که حالا چون هنوز بین و زمین و آسمان هستیم دردمان نمیگیرد. خیلی زود با رسیدن به زمین و محکم به زمین سخت خوردن متنبه میشویم؛ اما گاهی خیلی دیر خواهد بود.
فنآوریهای دیجیتال کم کم داره در معماری جای خودش رو پیدا و تثبیت میکنه. معمولا خیلی وقتها در برخورد با پدیدههای نو در معماری خطر نوآوری زدگی و استفادههای بدون رویه و حساب نشده از محصولات فنآوری بدون در معماری وجود داره. مثلا پانلهای LED یا تلویزیونهای LED بزرگ شهری همین امروز در تلفیق با ساختمانهای تجاری در پایتخت ما یعنی تهران داره به صورت بیرویه و بیمحابا و در بدترین و غیراصولیتری ترکیبها با معماری طراحی میشه در حالی که به بهانه تبلیغات و سود بیشتر کل حیثیت و هویت معماری همون بافتهای تجاری رو به بازی میگیره.
در طرح زیر یک نمونه تلفیق هوشمندانه از فنآوریهای دیجیتال با معماری رو میبینیم که تونسته خودش به اثری هنری و حتی عامل هویتبخش به معماری تبدیل بشه و از این توده ساختمانی سنگین به عنوان بومی با کنتراست بالا بهره ببره.
دالان نور، یک فضاسازی عظیم در ژاپنه که قراره تا ماه سوم 2013 برجا بمونه. فریبایی و تاثیرگذاری پروژه مدیون میلیونها لامپ LED هست که در ترکیبی یکپارچه فضا رو به وجود آوردن
این نورپردازی و فضاسازی رو چراغانی یانوندیزاین بدونین به مناسبت میلاد باسعادت پیامبر رحمت و انقلاب، حضرت عیسی مسیح (ع) پسر مریم پاک..... پیامبری که مسیری از نور رو به روی بشریت باز کرد و اگر نبود انحرافاتی که بدعتگذاران در دین و آیین او وارد کردند، امروز دینی پویا و آیینی انقلابی چونان جهانگیر بود که ظالمها و مفسدین توان اون رو نداشتن این گونه در جهان جولان بدن...
در این چند روز که خبر اول رسانه های دیزاین موضوع مرگ معمار 104 ساله ی برزیلی ، اسکار نیمایره و حتی در یانون دیزاین هم این مطلب در اینجا منعکس شد، ترجیح دادم به جای پرداختن به آثار این معمار ، به یک اثر که شاید در ادامه ی جریان نگاه این معمار قرار داره البته نه از نیمایر در برزیل بلکه توسط معماری دیگه در چین اشاره کنم.
در خبرها آمد که چین در حال به پایان رساندن ساخت بنایی یادمانی ست با نام «حلقه ی زندگی»؛ با بیش از 150 متر ارتفاع بنا و بیش از 3 هزار تن آهن برای برپا داشتن بنا و بیش از دوازده هزار لامپ ال ای دی برای روشن ساختن بنا و با بیش از 4 آسانسور برای بالا رفتن از بنا و بیش از 16 میلیون دلارهزینه برای ساختن بنا!
این اثر رو انتخاب کردم نه برای این که بنای مهمی هست یا کاربرد ویژه ای داره و یا این که اصلا اثر معماری تاثیرگذاریه و یا حتی زیبایی چشم نواز خاصی داره. نه؛ انتخاب کردم فقط و فقط چون نام بنا من رو یاد جلسات «حلقه ی هنر» - کار استودیو پنجاوهفت انداخت! :)
یه اثر اعجاب آور و البته پرخرج از فضاسازی های دیجیتالی که جدیدا خیلی زیاد مد شده
غرفه ی شرکت هیوندا در نمایشگاهی اخیر که در اون هزاران تایل مانیتوری به طوری فضا رو پوشش دادن که به کمک کامپیوتر می شه اونها رو عقب و جلو کرد و با استفاده از ترکیب نور و سایه و تصویرهای دیجیتال موقعیتی استثنایی از تجربه ی فضا ایجاد کرد.
کار کمی تا قسمتی گران تموم می شه و خیلی توصیه نمی کنم به دوستانم که به سمت ایده هایی این چنین برین :) ولی دیدنش لازمه!
ساخت عالی این آلاچیق و ترکیب خوب اون با شبکه ی نور هوشمندی که در زوایای کار نصب کرده و صدالبته ترکیب خوب حجم کلی با حوض آب مجموعه و دو چندان ترکیب بی نظیر شبکه ی نوری کار با بخاری که روی سطح حوض رو می گیره، همه و همه از کار یک حجم رویایی ساخته.... مناسب خیال انگیزی شرق دور و بستر سنتی معماری محیطش..
یه ایده فوق العاده نوآورانه و جذاب که با بهره گیری از ایده ساعت خورشیدی این ساعت فوق العاده رو نتیجه داده....
به جای اون که عقربه ها رو بچرخونه، دو تا خورشید کوچیک رو دور شاخص می چرخونه.... خیلی خوب بود.