این روزها که بهت زده و عصبانی هستم از مجلسالوکلایی گاه به گاه بر خطا، که این بار با کیسه دوزی آبروی ملت و انقلاب رو برد ، هیچ چیز -حتی مخالفتهای محکم و شجاعانهی امثال رسایی در آن هرم خرابشده با این افتضاح- جز خاطرات زندهی مدرسها آروم و امیدوار نگهم نمی داره! چندی پیش این مجموعه عکس قدیمی و باصفا از مدرس را در جایی دیدم که فراموش م شده تا لینک بدهم به منبعش! ببخشندم.
عکس ها، به جز خاطرات مدرس، حال و هوا و اطلاعات خوب دیگری هم از آن زمان دارند
آن فقیه فرزانه پس از ۹ سال اسارت در قلعه خواف به دنبال اجراى نقشه رضاشاه روانه کاشمر گردید و در حوالى غروب ۲۷ رمضان ۱۳۵۶ ق . مطابق با دهم آذر ۱۳۱۶ ش . سه جنایتکار و خبیث به نامهاى جهانسوزى ، خلج و مستوفیان نزد مدرس آمده و چاى سمى را به اجبار به او دادند و چون دیدند از اثر سم خبرى نیست عمامه سید را در حین نماز از سرش برداشته ، برگردنش انداختند و آن فقیه بزرگوار را به شهادت رساندند. مشهد این فقیه فرزانه در شهر کاشمر زیارتگاه عاشقان معرفت و شیفتگان حقیقت مى باشد.
آیت الله سیدحسن مدرس به اتفاق فرزندش ، عبدالباقی مدرس
سیدحسن مدرس به اتفاق عده ای از نمایندگان اقلیت دوره پنجم مجلس شورای ملی
نمایی از محل شهادت آیتالله مدرس
نمای داخلی آرامگاه آیتالله مدرس
آیتالله حسن مدرس پس از جان سالم به در بردن از ترور در بیمارستان
آیتالله مدرس در جوانی با سواران بختیاری
آیتالله مدرس در یکی از جلسات دوره ۱۶ مجلس
تصویری از مدرس و آزادیخواهان دیگر (منتشر شده در روزنامههای سال ۱۳۲۰)
------
خیلی دلم بود در برابر این کار مجلس در
یانون فریاد بزنم. اما چه کنم که
یانون هم این روزها به سودای اسبابکشی مبتلا شده و دستم به کیبرد نمی ره برای نوشتن! البته کم هم این روزها سرم مشغول نیست.....