یه پست مناسب فضاسازهای جوون و جویای نام!
فضاهایی که با پارچههای برشخورده ی آویز و رنگی بعد و شکل و حتی روح می گیرن.
به راحتی می شه با به کاربردن الگوهای فخیم تر و طرح های اصیل تر به فضاهایی بی نظیر دست پیدا کرد.

- ۰ نظر
- ۱۸ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۱
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.










یه پست مناسب فضاسازهای جوون و جویای نام!
فضاهایی که با پارچههای برشخورده ی آویز و رنگی بعد و شکل و حتی روح می گیرن.
به راحتی می شه با به کاربردن الگوهای فخیم تر و طرح های اصیل تر به فضاهایی بی نظیر دست پیدا کرد.

یک طراحی ناجوانمردانه اما فکر شده.
طرح شاید در نگاهی خوشبینانه (اگر مراد طراح طعنه زدن و خندیدن به معارف مسیحی نبوده نباشه) اشاره به گناه جمعی در معارف مسیحی داره و این که به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح (به زعم مسیحیان) تاوان گناه جمعی فرزندان بشر بود. این مفهوم که همه معتقدان مسیحی در خون عیسی شریک ند و وامدار او و زیر دین او....
طراح در این نگاه خوش بینانه حتی می خواسته ما در هر لذت کوچیک نظیر بستنی خوردن حتی! این معرفت رو به یاد بیاریم و به وظیفه بزرگ خودمون بیاندیشیم...
اصطلاحا بستنی رو کوفت تون می کنه... :(
انجمن معماری سنتی دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس، پس از برگزاری نخستین مجموعه نشست چیستی و چرایی سازه های سنتی ایران در سال 1390، دومین مجموعه نشست را با عنوان «گونه شناسی سازه های سنتی» در خرداد ماه 1391 برگزار می کند. این مجموعه طی سه نشست در تاریخ های 1، 8 و 22 خرداد، ساعت 16 الی 18:30 و در محل دانشکده علوم انسانی (سالن اجتماعات علامه محمدتقی جعفری و سالن دانشکده هنر و معماری) دانشگاه تربیت مدرس انجام خواهد شد. حضور برای همه علاقه مندان آزاد است و ثبت نام جهت صدور گواهی در ساعت 16 در ابتدای هر نشست انجام می شود.

به کمک چند عنصر ساده چقدر خوب دریا و جهان زیر آب رو انتزاع کرده! شیشه و نور.
در صورتی که اگه به ما بگن بیا فلان غرفه مرتبط با دریا و آب رو طراحی کن می گیریم رنگ آبی می زنیم درودیوار و موج و ماهی می کشیم و آبی هم جاری می کنیم و صدای دریا هم پخش می کنیم!!!
در حالی که انتزاع چیزی حوالی این کاره که این بنده خدا کرده.

این جناب brooks shane salzwedel یک روش جالب ابداعی به کار می بره که منتج به تولید آثار زیر می شه.
ایشون می گیره و عکاسی های خودش رو به صورت لایه لایه با درجه ظهورهای مختلف بر روی کاغذ یا کالک ظاهر می کنه و به این ترتیب نقاشی واره های رویایی زیر رو ایجاد میکنه.

سبک نقاشی شهری که به جای رنگ از اثر تخریب روی دیوار استفاده می شه و اتفاقا هم پایدارتره و هم حس و روح خوبی هم داره کارها....

یک ساعت حبابی؛ ساعتی شنی که شنهای اون در اوج لطافت به حبابهای شفاف و لرزان آب تبدیل شدند.
به طور کلی ساعت شنی خیلی خوبه؛ در اون گذر زمان و گنجی که داره از دستت می ره رو به عینه می بینی اما
ارجحیتی که این ساعت نسبت به ساعتهای شنی داره اینه که هربار این ساعت گونه ای متفاوت از گذر زمان رو تصویر می کنه و این یک نکته ی جدید به همراه داره....
هر آن نو شدن و هر لحظه در شانی بودن.....

هنرمندها همیشه دوست دارن متفاوت باشن یا لااقل متفاوت بروز کنن.
اما آیا واقعا تفاوت چیزی ذاتیه که باید در وجوه اصیل کسی باشه یا چیزیه که می شه به کسی اضافه کرد و گفت فلانی متفاوت!؟
آیا واقعا اگه کسی مداد دستش باشه و رو کاغذ بی خط طراحی کنه و مثلا به جای ویندوز از مک او اس استفاده کنه مثلا هنریه!؟
فکر می کنم نگاه شنگول و قد کوتاهیه این جور تفاوت قائل شدن ها... خودت باش مرد!

چندسالیه هرچند ساخته های بشری در حاشیه همین خلیج همیشه فارسمون هر روز پررونق تر از دیروز بوده اما از حیث حرف داشتن در وادی معماری، هرسال بدتر از سال قبل بوده.
بناهای عظیمی ساخته می شن این سالها که هیچ نبودن! نه حرفی نو در معماری، نه ظرفیت نمادسازی جدید نه حتی هندسه و فرمی زیبا و دلنشین!
برای همینه که باید بهمون حق بدین وقتی این ساختمان اصلی الدار رو در دبی می بینیم ذوق کنیم و بگیم هنوز هم کارهای فخیمی می شه انگار!
یک معماری هندسی و در عین حال پرشور و شر که سازهای حساب شده و ویژه داره و به شدت ظرفیت نمادین شدن در اون هست و اگر به جای هیئت مدیره شرکت ولکسواگن بودم شاید دفتر کار اصلی م رو به دبی انتقال می دادم و این ساختمان رو می خریدم!!! از بس که می تونه انتزاع لوگوی این شرکت در زبان معماری به حساب بیاد!

از همه علاقهمندان دعوت به عمل میآید تا به حلقه هشتم بپیوندند.
