- ۲ نظر
- ۱۲ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۰
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
این رستوران در قلب یکی از پارکهای فرهنگی شهر چنگجو در چین به ادعای طراحان بیانی برگرفته از ادبیات ساخت معماری دیجیتال اما برآمده از معماری سنتی چینه. نکتهای درست در این ادعا هست -بدون ارزشگذاری درستی یا نادرستی خود ادعا- و اون اینکه اگر الگوهای سنتی بخوان در معماری امروز متجلی بشن یقینا با زبان حاکم بر ساخت دنیای امروز محصول نباید چیزی عینا یا حتی مشابه به بناهای سنتی باشه. یعنی زبان عاملی که بر ساخت حاکمه در این میان کمتاثیر نیست.
در این کار خاص به طور ویژه الگوی آجرچینی نماهای این رستوران به واسطهی برخورداری از الگوهای پارامتریک شاخصتر از بقیه بنا شده در حالی که نزدیکی حال و هوای کل اثر به الگوهای سنتی چینی تا حدودی میتونه ادعای طراحان اثر رو اثبات کنه
این مجموعه عکاسی، تحت عنوان "1906 + 2010: ترکیب زلزله" توسط "شون کلوور" گرفته شده . ترکیب عکسهای گرفته شده در زمان زلزلهی سان فرانسیسکو و عکسهای همان مکانها در زمان حال بیننده رو به سفر در زمان وادار میکنه.
در میان هزاران بادکنک سفید مثل هزاران قطره بزرگ بارون!
به آدم حس اون دست میده که انگار یک حشره ست و قطرات بارون اون قدر بزرگن که به چشم میان. :)
پیشرفتهای سازهای و رشد کیفیت سازهای متریالهای گوناگون ساختمونی، امروزه به ما فرصت میده تا بتونیم متفاوت از گذشته تصمیمهایی برای محیط زندگیمون بگیریم.
مثلا در معماری سنتی ما همیشه پله به عنوان تودهای پر و ساختمونی در گوشه و کنار بنا و در بیاهمیتی کامل قرار داشت. اما امروزه حتی امکان اون هست که پله ها به صورت آویز و با سبکترین مصالح و سازهها اجرا بشن. در این پست چندین طرح پلههای آویز و معلق رو با هم میبینیم که به خصوص برای دوستانی که کار طراحی داخلی میکنن میتونه ایدهبخش و دیدنی تلقی بشه.
پارهلیا یک شبیهسازی آبوهواییه در مقیاس یک اینستالیشن نمایشگاهیه. با اون که طراح به هیچ وجه به سمت واقعگرایی و بازنمودهای عینی پیش نرفته و حتی نگرفته فضا رو یک دست و مثلا به شکل داخل یک کره بسازه و درزها و اتصالات و هندسه رو مخفی کنه، اما به شدت خوب از کار دراومده و تونسته به بیانی انتزاعی و تاثیرگذار از اون پدیده دست پیدا کنه.
پدیدهی ice halo وقتی به وجود میآد که در هوا ذرات بخار آب به حدی زیاد باشن که روی شعاع نور خورشید اثر بگذارن و غالبا در آب و هوای یخبندان ترازهای شمالی زمین رخ میده. آصف خان با شبیه سازی ذرات کریستالی بخار آب در هوا به صورت دیوارهایی متشکل از کریستالهای ریز و با استفاده از نور یک لامپ LED به جای نور خورشید موفق شده این پدیده رو به چشم مخاطبهایی در ترازهای پایین زمین و حتی در دل تابستون هم بیاره :)
برخی از هنرمندها بیشتر از جوهرهای هنری، روی انجام کارهای متهورانه برای ابراز وجود هنری خودشون حساب میکنن.
این طور افراد بیشتر به درد کتاب گینس می خورن تا گالریها و یا محافل هنری؛ اما به هر تقدیر نمیشه نادیده گرفت دقت و فن بالایی که این جناب رودریگرز به وسیلهی اون تونسته یک چنین اثر بزرگ مقیاسی رو در روی زمین ایجاد کنه؛ و البته نحوهی تعریف سایه روشنها در کار هم قابل توجهه.
تاثیر برخی معماریها و فضاها در مقیاس معماری با تاثیر مواد مخدر یا مشروبات الکلی در مقیاس مواد غذایی برابری میکنه؛ درست مانند برخی فیلمها و تصاویر که در مقیاس بصری خاصیتی مستیآوری و خلسه آور دارند.
معمارهای بادی که با نورپردازیهایی به رنگهای خاص و با غلظت رنگهایی حساب شده ابتدا در آثار معمار مشهور هندی انیش کاپور (درباره انیش کاپور بیشتر بخوانید) و حالا توسط دیگران داره گسترش پیدا میکنه به زعم من چنین خاصیتهایی دارند؛ فضاهایی خلسهآور و گیجکننده که آرامش بصری رو نه با اغتشاش که با انحناهای حسابشده در هم رفته و با رنگهای شارپ خاصی به هم میزنن و مکانی اوهامی ایجاد می کنن.
این پوستر ها حاصل محاسبه مسیر حرکت چندین ذره در بعد و تغیر رنگ بر اساس مکان و مختصات هستند که تصاویر این چنینی رو خلق کردند.اتفاقی که فقط میتونه توی محیط مجازی صورت بگیره.
کد های این تصاویر رو طراحی به نام " جی آؤ اسمیت" نوشته و میتونید کارهای دیگهاش رو اینجا ببنید.
مسابقه جهانی طراحی استادیوم بینالمللی در ژاپن رو باید جمع بین تمام ایدهها و طرحهای بشر برای آینده استادیومها در جهان دونست. در این مسابقه که استودیوهای بزرگ معماری یا معمارهای مشهور در اون شرکت کرده بودند، با طرحهای نه چندان متفاوت و غیرنوآورانهای روبهرو هستیم. شاید متفاوت ترین طرح رو بشه طرح زاها حدید (همین طرح اول) دونست که اون هم به جز امکان مسقفشدن جالب توجهش، یک بازی با فرم بیمعنیه -مثل سایر کارهای زاها حدید- و پیشرفتی در معماری به حساب نمیاد.
از نکات قابل توجه مسابقه طرحهایی بودند که سعی داشتند اقلیم و راهکارهای سبز رو با معماری استادیوم که معماری بزرگ مقیاس و غولآساییه آمیخته کنن.