گاهی احساس میکنیم آن چه را که اکنون در حال مشاهده هستیم، قبلا دیدهایم. به این حالت پیشدیدگی، دژاوو میگویند؛ عنوانی که حسین سلطانی برای مجموعهای از تابلوهای نقاشیاش انتخاب کرده است. سلطانی برای خلق این نقاشیها از آثار تاریخ هنر اروپا استفاده کرده؛ و با بازسازی هفت تابلوی معروف از اساتید آن سامان، مجموعهی دژاوویش را پدید آورده است. کورههای وولکان، مرگ مارا، صبح به خیر آقای کوربه، قایقرانان، مارس، بار فولی برژر و آقا و خانم اندروز تابلوهایی هستند که سلطانی از آنها بهره برده است.
در این پست نمونه تابلوهای اصلی و تابلوهای دژاوو حسین سلطانی در کنار هم آمدهاند. سلطانی همآن طور که از نقاشیهای چند سده اخیر اروپایی استفاده کردهاست در نقاشیهای خودش نیز نوستالژی دهههای پنجاه و شصت ایران را مورد نظر قرار داده است تا با جایگزین کردن حالتهای روزمره و ساده در دژاوو نوعی نقاشی واقعگرای ایرانی را رقم بزند. واقعگرایی سلطانی دقیقا مانند واقعگرایی سدههای معاصر اروپایی از دریچه چشم انسانی عادی و خالی از بسیاری از واقعیات عصر ماست. انسانهای سلطانی هیچکدام یک الگو نیستند. حتی سرباز سلطانی آن سرباز مجاهدی نیست که تاریخ واقعیش دقیقا در دهههای پنجاه و شصت، تاریخ ایران معاصر را رقم زد....
- ۱ نظر
- ۲۲ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۴