- ۱ نظر
- ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۲۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
عجیب است! ولی تو یک آسمان داری! آسمانی بزرگﺗﺮ از آسمانی که ﻣﻰشناسیم! برای به دست آوردنش یک سکه هم نپرداختهﺍی! از روز اول، این آسمان، آسمان تو بوده!
عجیب است! ولی تو در زیر کلاهت یک آسمان داری! ﻣﻰتوانی هر جا بخواهی، آن را با خودت ببری!
خوب است آدم یک آسمان داشتهﺑﺎشد. از دار دنیا اگر تنها یک کلاه داشتهﺑﺎشی، که آسمانت را در زیر آن نگه داری کافی است. آن وقت، نداشتن هیچ چیز تو را غمگین نخواهد کرد. هر وقت خسته و درمانده شوی، هر وقت تنها و فقیر شوی، هر وقت غم و ترس به سراغت آیند، آسمانت را از زیر کلاه درمیﺁوری؛ پیش چشمانت ﻣﻰگذاری. به عمقش چشم ﻣﻰدوزی. در چنین مواقعی، باید منتظر پرندهﺍی باشی. شاید پایین بیاید، و به دانهﺍی که در منقار دارد، مهمانت کند. شاید هم آن قدر بزرگ باشد، که تو را با خود بالا ببرد. آن بالا دیدنیﺗﺮ است!
این آسمان با تو به دنیا آمد. اول خیلی کوچک بود؛ به اندازهﻯ یک دانه! بعد انفجار بزرگی رخ داد! و آسمان شروع به بزرگ شدن کرد. شاید وقتی پرندهﺍی وارد آن شد این انفجار به وقوع پیوست.
اول آن را نمیدیدی، تا یک روز پرندهﺍی گفت: بر زندهﺍی تکیه کن که ﻧﻤﻰمیرد! پرسیدی، تو کیستی؟ گفت پرندهﺍی از آسمان تو. به بالا نگاه کردی. اما پرندهﺍی در آسمان نبود. گفتی تو کجایی؟ من که در آسمان پرندهﺍی نمیﺑﻴﻨﻢ! گفت: سعی کن خوب نگاه کنی. چشمانت را بستی. صدا دوباره گفت، خوب گوش کن. صدا از زیر کلاهت ﻣﻲآمد. چشمانت بسته بود. کلاه را برداشتی. پلکﻫﺎیت را بر هم فشردی. چشمانت را که باز کردی، آسمان را دیدی.
تا چه میزان میتوان به طراحی نگاه مستقل و متفاوتی داشت. مثلا طراحی گرافیک به عنوان یک سناریوی تصویری از پیش طراحی و ارائه شده چقدر میشود دستخوش ابداع شود؟ آیا مثلا پوستر زنده وجود دارد؟ پوستری که نه به مدد پیشرفتهای تکنولوژی که با قدرت ابداع و طراحی یک اثر پویا و زنده باشد.
استودیو طراحی گرافیک چپچین برای پوستر هفته گرافیک تهران 2014 به سفارش انجمن طراحان گرافیک، یک نوآوری جالب کرده است. طراحان با نصب سازهای متشکل از دو صفحهی 9 در 9 متر در بستری بکر و لیاوت نام هفته طراحی گرافیک بر روی آن به رنگ مشکی، نوعی پوستر زنده را خلق کردهاند که با هر تغییر جوی کوچک حال و هوایی جدید پیدا میکند. طراحان با نصب این سازه حالا دیگر متناسب با نیازهای گرافیکی مختلف برنامه مورد نظر، پوسترهای گوناگون و اسناد گرافیکی مختلفی عرضه میکنند. این سازه خودش هویت گرافیکی و سازمانی خاصی برای هفته طراحی گرافیک 2014 میشود.
حتما تا کنون نقشههای جغرافیایی را دیدهاید. همانهایی که بنا بر ارتفاع هر سطح از طیف رنگی خاصی استفاده میکنند و مانند تصویرهایی گرماسنجی شده بیانی رنگارنگ و معنیدار از ارتفاع سطوح جغرافیا از سطح دریا ارائه میدهند. اما متاسفانه در آموزش جغرافیا دست آخر دانشآموزان مجبورند این جهت بالا و پایین را روی کاغذ یا مانیتورهای مسطح تجربه کنند. محققان دانشگاه کالیفرنیا در کنار یک پژوهش و تمرین جالب برای شناسایی پستی و بلندیها به وسیلهی دو دوربین ویژه، یک میز بازی بسیار جالب طراحی کردهاند که آینده آموزش جغرافیا و شاید بسیاری از درسهای دیگر را متحول خواهد کرد.
بر روی این میز که یک میز شن معمولیست، تجزیه و تحلیل آنبهآن تصویر توسط رایانه این امکان را میدهد که براساس ارتفاع هر توده از شنها پروجکشنی مخصوص، رنگبندی خاص ارتفاعی را بر روی آن سطح نگاشت کند. به این ترتیب دانشآموز در حین یک شن بازی ساده به راحتی می تواند تجربه ساخت لحظهبهلحظه سطوح مختلف جغرافیایی را داشته باشد.