حس آدمها در تناسبات و مقیاسها گرفتاره.
مثلا تجربه ی شخصی من در کودکی این طور بود که وقتی شماره عینکم هر چند وقت یک بار عوض می شد و بالا می رفت، تا چند روزی چیزی که می دیدم به لحاظ تناسبی با مشاهدات مرسومم کمی متفاوت بود. مثلا ارتفاع ها رو کمی کوتاه تر و در واقع طبیعت رو کمی پخ می دیدم. این مساله تا عادت چشم من به عینک جدید ادامه داشت معمولا.
خب همین کوتاه تر دیدن تناسبات کشفی عجیب بود برای من در سنین ابتدایی. یادمه خیلی تخیلات در مورد پیرامونم می کردم و اصلا احساس های متفاوت و درک های متفاوت....
دیدین کرتبندی ها و قطعهبندی های زمین های کشاورزی کنار هم چه الگوهای ارگانیک زیبایی رو در چه طبف رنگی عجیبی ایجاد می کنن.
فرشی که در این پست می بینین آمده با ایجاد الگوهای مشابه این ارگانیک زیبا، ناگهان با درک تناسبی شما ارتباط برقرار کرده و اون رو به بازی گرفته. ناگهان گویا شما بزرگی و بالایی خودتون رو درک می کنین؛ انگار بر فراز آسمانین و دارین از سر زمینهای کشاورزی پرواز می کنین. انگار.
این رو هم ببینین راستی؛ قبلا گذاشتیم اما سخت مشابه همین پسته:
Global Warming Rug by NEL for Nanimarquina