- ۰ نظر
- ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۱۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
مساله بازیافت دیوایسهای قدیمی و تاثیرات مخرب قطعات الکترونیکی بر طبیعت به حدی جدی شده است که چندی پیش توسعه و تحقیق موتورولا به فکر کار بر روی پروژهی موبایلی مدولار افتاد. پروژهای که بعد از مدتی به کل متوقف شد اما حالا پس از خرید موتورولا توسط گوگل دوباره به جریان افتاده است. مساله از آنجا شروع شد که دیو هاکینز دانشجوی طراح آلمانی، با ارائهی ایدهای از یک دیوایس مدولار قابل تعویض یک اکوسیستم برای دیوایسها را ارائه میدهد که به جای دورریز شدن، قطعات آنها جابهجا میشوند. با طرح این فکر اولیه که چندی پیشتر توسط شرکت موتورولا هم در قالب یک پروژهی متن باز -مانند اندرویدی فیزیکی!- پیگیری میشد، پروژهی آرا شرکت موتورولا را رقم زد که اکنون نیز توسط موتورولای جدید در قالب پروژهای مستقل مانند آن سهمی که عینک گوگل به خود اختصاص داد، در جریان است.
در واقع شما موبایل یا دیوایس کاملی از بازار نمیخرید. شما قطعات خودتان را و نیازهای خودتان را میخرید و بر روی هم به سادگی بازی لگو سوار میکنید. دیوایس مختص به خود را خواهید داشت و با فروش هر قطعه و تعویض آن دیوایسی جدید. این واحدهای کوچک اولیه هم هیچوقت بازیافت نمیشوند و با تعویض شدن در دیوایسی جدید به کارگرفته میشوند. به نظر در جهان مصرفی امروز که دیگر حتی باطری قطعات الکترونیکی را هم نمیتوان تعویض کرد و به محض کوچکترین خرابیها ناچار به عوض کردن وسیله هستیم، این پروژه به شدت انسانی و طبیعی است.
تکنولوژی همیشه با درصدی ناملایمی همراه بوده. مثلا همین بردهای الکترونیکی، واقعا غالبا خیلی بدفرم و تیز و ناملایمن. طبیعی هم هست، این ها برای عملکردشون طراحی شدند نه زیبایی ! اما گاهی اگه پای ذوق بیاد وسط ممکنه همین ها هم بتونن در قالب آثاری هنری ظاهر بشن...
جهان هر روز بیشتر توسط فناوریهای الکترونیکی تسخیر می شه و به تبع همون هم، هر روز زبالههای الکترونیکی بیشتری در جهان تولید می شه.
لاجرم هنرمند متعهد نسبت به طبیعت و منتقد نسبت به این روند ناصحیح تمدنی نمی تونه ساکت بشینه.
این مجسمهی برجستهی دیواری نقش قارههای جهان ساخته شده با همین زبالههای الکترونیکیه که توامان به این واقعیت در حال رخداد و خطرهای پیرامونش اشاره می کنه.
جالب این جاست که نقشه های ماهوارهای هم در برخی از زومهاشون ، کم شباهت به این نقشه نیستند. داریم به کجا می ریم!؟ چه می دونم! :)