- ۰ نظر
- ۰۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۵۹
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
این خانه در ساحل کالیفرنیا، به شدت بوی معماری شرقی و ایرانی میدهد. جانسون مارک لی معمار بنا، برای مقابله با چالش کشیدگی نامناسب بنا در جهت عمود بر ساحل، از ترکیب طاقبندیهای پیدرپی استفاده کرده است. با این تمهید علاوه بر تداوم جهت بنا، دریا را تا اتاقهای انتهایی نیز کشانده است. چالش دوم معمار قوانین الزامی ارتفاع از بستر بوده است که خود منجر به خلق نیمطبقاتی در سطوح مختلف گردید. به علاوه که اجرای مناسب، دقت در انتخاب مصالح، خلاقیت فرمی و قدرت طاق، منجر به خلق فضاهایی شدیداً زنده و متنوع در عین سادگی شده است. ایوان عمیق رو به دریا، ایجاد حیاط داخلی(میانسرا) و تعبیه ورودی در آن، وجوه شباهت دیگری است با معماری ایرانی. صد البته که این اشارات میتواند کاملا اتفاقی باشد، اما نشانهای است بر استعداد خارقالعادهی هندسه معماری ایرانی در تطابق با زندگی امروزی، اگر باورش کنیم.
آیا برای معماری پایدار و داشتن بنایی با مصرف بهینهﻯ انرژی ناچار به استفاده از تکنولوژی هستیم؟
در سال ۲۰۰۳ یک مرکز هنرهای درمانی چینی در ایالت ارگان ایالات متحده ساخته شد. در طراحی و ساخت این مرکز از راﻩکارهای سنتی برای رسیدن به یک معماری پایدار استفاده شده؛ به عنوان مثال ضخامت دیوارها زیاد است، و مقاومت حرارتی بالایی دارند؛ و در ساخت آنﻫﺎ از مصالح بومی و طبیعی مانند گل و برادهﻯ چوب استفاده شده است.
با استفاده از راﻩکارهای اصطلاحا غیر فعال در زمینهﻯ تنظیم شرایط محیطی، این مرکز درمانی از نظر مصرف انرژی به یک بنای بهینه تبدیل شده است.
دو نگاه به کاربرد طبیعت در معماری وجود دارد که امروز هر دو در جریان معماری دنیا در حال شکلدهی به بخشی از معماری جهان معاصر است. یکی همان نگاه معروف معماری بومی اقلیمی که به کاربرد متریالهای طبیعی و روشهای بومی ساخت در هر منطقه فکر میکند و قائل است روشهای سنتی ساخت به دلیل همآهنگی کامل با مصالح بومی بهتر از هر روشی میتوانند به کالبدی مناسب در معماری دست پیدا کنند.
در مقابل نگاه دیگری هست که به کاربرد متریالهای طبیعی با روشهای اجرای نوین علاقه دارد. صاحبان این نگاه به روشهای ساخت نوین به عنوان عصارهی اندیشه و فکر و به تکنولوژیهای نوین ساخت به عنوان رشد و پیشرفت روشهای سنتی نگاه میکنند و اصلا لازم نمیبینند روشهای سنتی ساخت را تکرار کنند. با چنین نگاهی ساخت یک مجموعه آموزشی بزرگ نظیر مجموعه زیر با استفاده از چوب و بهرهگیری از بام سبز و پوششهای طبیعی اما با سازه و روش ساخت بسیار جدید و مدرن اتفاقا فرزند خلف معماری بومی و سنتی بشر است و معماران اصلا نیازی به تکرار روشهای گذشته نمیبینند.
شما چه طور فکر میکنید!؟
جریانی در میان قشر تحصیلکرده معماری در کشور ما وجود دارد که متاثر از آموزههای استادانی نظیر پیرنیا و جریاناتی نظیر قطب فنآوری معماری دانشگاه تهران و با مطالعه ترجمههایی از اساتیدی مانند دکتر گلابچی و بلاخره همراه با جو صنعتزده امروز کشور ما, تعریف معماری اسلامی یا معماری ایرانی, اصلا بگوییم معماری بومی و فرهنگی را در ابداعات و نوآوریهای فنی آن خلاصه میبینند و با وزندهی به عنصر فن و تکنیک در معماری, به غیر از آن که سایر شوون معماری را کمتر بها میدهند, در پی ساخت آیندهای فنمحورانه برای معماری بومی هستند. این جریان حتی با خوانش معماری گذشته ایران زمین از دریچه فن و تکنولوژی به گزارههایی در مورد معماری سنتی ایرانی و شاید گاهی اسلامی میرسد که کلیه یا حداقل بیشتر تاثیرات احتمالی اندیشه بومی بر تولید آثار معماری را زیر سوال میبرد.
این نوع نگاه از ابتدا یعنی قبل از آنکه در ایران این قدر بارور شود, در میان کشورهای متمول عرب منطقه به نوعی وارداتی مستقر شده بود. نتیجه این نوع نگاه -در نوع وارداتی آن- برای کشورهای منطقه عرب ساخت و سازهای غولپیکر و عظیم حاشیه خلیج فارس است که محمل آخرین تکنولوژیهای روز معماری و رکورددار بسیاری از عرصههای ساخت و ساز است. جالب اینجاست که اعراب هم این نوع معماریهای خود را اسلامی و امتداد سنت اسلام در معماری تلقی میکنند! معمار ساختمان مرکزی پارک علم و فنآوری قطر ادعا میکند که این ساختمان را بر مبنای فرهنگ اسلامی و با بهرهگیری از فنآوریهای ساختمانی آینده طراحی کرده است. ساختمانی خوش ساخت و با پهنهی 12 هزارمترمربع که مجموعهای پیچیده از روابط پژوهشی اموزشی را در خود جا داده است.
نامزدهای جایزهی یک میلیون دلاری بنیاد آقاخان ۲۰۱۳، یعنی گرونترین جایزه معماری در پهنهی فرهنگی جهان اسلام که هر سه سال یکبار داده میشه، معرفی شدند. در میون نامزدهای این دوره قرارگرفتن پروژهی معظم مرمت بازار سنتی شهر تبریز در ایران که توسط تیمی متخصص و با نظارت اساتیدی بزرگ نظیر دکتر فرهاد تهرانی اجرا شده اصلا جای تعجب نداره. اما قرارگرفتن پروژه معماری مسکونی چهارطبقه خانه پلاک ۱ در شهر محلات در کنار پروژههایی بزرگ از جای جای جهان اسلام خیلی قابل توجهه.
یک نکته هم در مورد جایزه آقاخان بگم. بر خلاف تصور خیلیها که اون رو جایزه معماری اسلامی تصور میکنن، باید در نظر داشت که بنیاد آقاخان به واسطهی همین طور اعتبارات و جایزهها تفسیر و تعریف خودش رو از معماری اسلامی ارائه داده و در حال جا انداختن همین تعریفه. در یک نگاه کمی بدون پیشداوری و جانبداری باید گفت جایزه آقاخان بیشتر جایزه معماری مرتبط با سنت در پهنهی فرهنگی جهان مسلمانانه. عمده اصول و ضوابط و نگاه حاکم بر این بنیاد در پی سنتهای معماری مسلمانانه و افزوده کلمه «اسلامی» به معماری رو در معماری مستخرج از سنتهای معماری مسلمانان به کار میبرند. خلاصه اشتباه نکنیم :)
وقتی تصویر اول این پست رو دیدم بدون این که جزییاتش رو بخونم، نمی دونم چرا ناخودآگاه یاد فرم رسمیسازی و مقرنسکاریهای معماری سنتی خودمون و ظرفیت فوقالعاده و غنای فرمی اونها افتادم؛ انگار این کار میخواد یه جوری تقلید فرمی و سازهای از اونها داشته باشه.
این مجموعه مربوط به یک برند ایتالیایی جواهرات هست که غرفهای موقت در ابوظبی برای عرصهی محصولاتش ساخته. این غرفه تشکیل شده از یک سری لولههای اکرولیکی که با قطرها و ارتفاعات متفاوت و با برشهای حساب شده در کنار هم قرار گرفتهاند. طراح در این پروژه قصد داشته فرمی رو برپا کنه که بدون نیاز به سازهی پشتیبان داخلی بتونه نیروها رو انتقال بده و در نهایت مجموعه خود ایستا بشه. غیر از بحث فرم و سازهی این غرفه، جزییات اتصالات لولهها به یکدیگر هم جلب نظر میکنه.
آرشیگرام! یه گروه از چند تا جوون که معتقد بودن روح زمانهشون با تکنولوژی گره خورده، قرار گذاشتن بشینن و این معماری آیندهی جامعهشون رو با هر ابزاری به تصویر بکشن - اسکیس، کلاژ، حتی اگه شرایط اجازه داد ساختن بنا ... اما توی اون زمان به خاطر عقب بودن تکنولوژی، اقتصاد ضعیف، و دلایل سیاسی و ... نتونستن رویاشون رو بسازن. در عوض یه میراث خیلی باارزش برای نسلهای بعدشون گذاشتن! (و همونطور که میدونین خیلی از معمارای بعدی که موقعیتهای بهتری برای ساختن رویاهاشون داشتن از اینها الهام گرفتن)
ساخت سنتی معماری اکثر سرزمینها (اختصاص به ایران زمین خودمون نداره ها) هنوز هم که هنوزه برای نیازهای امروز بشری حرفی برای گفتن داره؛
می دونین چیه؟ من فکر می کنم جریان مدرن در معماری و صنعتی سازی کلانی که الان همه دنیا رو دربرگرفته مسیری نادرست در سیر معماری بشریه. ما نباید به بهانهی نیاز به ساخت سریع و آسان و انبوه و به بهانه رشد صنعتی و چه و چه به این سمت می رفتیم! نه که این نیازها نبوده باشه اما برخی ش اصیل نبود و برخیش هم راهحلهای متفاوت دیگری داشت ..... ما لاجرم روزی باید برگردیم از این بیراهه؛ چه خوب که اون روز چندان دیر نشده باشه
چه قدر خوب این ساخت سنتی بومی به نیازی کامل متناسب با امروز داره جواب میده.