- ۲ نظر
- ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۰۰
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
تا چند روز دیگر سال ۲۰۱۴ هم به پایان میرسد و در کنار سایر آمارها و ارزیابیهایی که منتشر میشود، در عرصهی طراحی نیز سایتهایی به انتخاب بهترینها در سال گذشته دست میزنند. سایت دیزاینبوم از میان پروژههای مجتمعهای مسکونیای که در این سال منشتر کرده است، ده اثر را برگیزیده و آنها را بازنشر کرده است. در میان این پروژهها رویکردهایی مانند وارد کردن فضای سبز و نور طبیعی به فضاهای مسکونی و توجه ویژه به فضاهای شهری از معیارهای اصلی انتخابهای دیزاین بوم بوده است.
گاهی با یک عنصر ساده اما فکر شده، میتوان به کلی کیفیت فضایی را تغییر داد. برای مثال نور و رنگ از ابزارهای کارآمدی هستند که خیلی وقتها به ابن کار میآیند. مثلا وقتی میخواهیم از نور برای ایجاد کیفیتی خاص استفاده کنیم، خیلی وقتها به سراغ لامپها و تجهیزات الکتریکی میرویم. گاهی راههای ساده و کم هزینهتری هم برای این کار هست. استودیو اتاق یازده در پروژهای واقع در خلیج الویک در منطقهی تاسمانی، با ایجاد دیواری شیشهای و عظیم، دیدی متفاوت به خط ساحلی ایجاد کرده که یادآور حالت خاص آسمان به هنگام غروب است.
پنجرهها در معماری نور را به داخل فضا میآورند. فضای داخل را به جهان وصل میکنند. روزنی هستند به سوی جهان خارج از بنا. پنجرهها مجرای ارتباط جهان با یک بنای معماری هستند. اما جریانهای معاصر مساله را یک طور دیگر کرده است. پنجرهها و خیلی عناصر دیگر معماری امروز خودشان راه ارتباط معمارها با جهان خارج هستند. اصلا امضاهای معمارها در همین عناصر معماری معاصر است. پنجرههای بناهای معماری معاصر در کنار دریچهای به جهان بودنشان، روزنههایی به سوی افکار معمارهایشان هستند.
پیشتر حرکتهای جالب متعددی در تصویرسازی بناهای معماری جهان و حتی در داخل کشور دیده بودیم. اما مجموعه فدریکو بابینا با پرداختن به معماریها معاصر از طریق فرم پنجرههایشان و با شاخصهای متفاوت آن هم حضور تصویرسازی خود معمارها در قاب پنجرهها، مجموعه متفاوت و دیدنیست. بابینا با تمام این پنجرهها خودش هم یک ساختمان کامل ساخته است!
حد فاصل میان کتابخانهی اصلی و مرکز هنری منطقهای در کالیفرنیا، بستر مناسبی برای اجرای یک اینستالیشن متناسب با محیط ایجاد شده است که دو هنرمند آمریکایی از آن برای خلق مجسمههایی در ابعاد انسانی استفاده کردهاند. آلتو و هنکاک با توجه به نزدیکی مرکز هنری و کتابخانه به محل اجرا، مجسمههایی فلزی خلق کردهاند که به نوعی این دو مکان مهم را به هم متصل میکند. مجسمهها، به مثابه فانوسهای درخشانی هستند که توسط چراغهای الایدی تعبیه شده در داخلشان، در تاریکی شب زیبایی خاصی به محیط میبخشند. حروف به زبانهای مختلف دنیا توسط لیزر برش داده شده و در نهایت به هم جوش شدهاند. با روشن شدن چراغهای داخل هر کدام از این شش مجسمهی فلزی، بستری از حروف الفبا زیر پای عابران تشکیل میشود که گویی آنها را در دنیایی از کتاب و نوشته فرو میبرد.. بدین ترتیب ضمن تاکید بر کاربری فضاهای مجاور این اینستالیشن، حال و هوای متناسب و بسیار جذابی هم برای این محیط ایجاد شده است.
شونبرگر هنرمندی آلمانی است که از تخصصهای او عکاسی از طبیعت است. چیزی که جانمایهی آثار شونبرگر را شکل میدهد تضاد است. عموم عکسهای او از تضادی آشکار میان رنگها و بافتها و کنتراست نور و سایه برخوردار است. چیزی که در آثار عکاسی معماری او هم به خوبی مشاهده میشود. این مجموعه از آثار عکاس آلمانی تصاویری است از طبیعتی ابهام آلود که با گنجاندن عناصری مثل مه و نور بر ایجاد این حس تاکید کرده است.
دیو به تصویر خود در آینه نگاه ﻣﻰکند؛ و لبﺧﻨﺪ ﻣﻰزند. هر روز پیش از آن که به دنبال کاری برود، پشت میزش ﻣﻰنشیند، و خود را برای کار آن روز آماده ﻣﻰﻛند.
دیو قصهﻯ ما ﻣﻰخواهد متناسب با کار امروزش خود را بیاراید. برای همین به نوارهای باریک و بلند کاغذی، که از ورﻗﻪﻫﺎی کتابﻫﺎی آسمانی بریده شده باشد، و همﭼﻨﯿﻦ مقداری چسب احتیاج دارد. نوارها قبلا با مهارت بالایی تهیه شده. حالا فقط باید با ظرافت آنﻫﺎ را به صورت خود بچسباند، تا ظاهرش را فریبا کند. پس از پایان مرحلهﻯ چهرهﭘﺮدازی، دیو با رضایت به خود نگاه ﻣﻰکند.
نوبت به برداشتن وسایل و حرکت به سمت محل کار است. دیو نگاهی به کمد وسایلش ﻣﻰاندازد. در قفسهﻫﺎ ابزار گوناگونی به چشم ﻣﻰخورد؛ تور، قیچی، تبر، اره، ... . اما انگار هیچﻛﺪامشان آن وسیلهﺍی نیست که برای امروز ﻣﻰخواهد. چشمش ﻣﻰﺍفتد به یک فانوس؛ و یک کتاب. لبﺧﻨﺪ ﻣﻰزند. کتاب و فانوس را برﻣﻰدارد و به راه ﻣﻰافتد.
انسانﻫﺎ به نور احتیاج دارند. و ﻧﻤﻰتوانند بدون آن زندگی کنند؛ حتی انسانﻫﺎی تنبلی که بیرون رفتن از خانه برایشان سخت است. چنین انسانﻫﺎیی گرفتار عذاب درونی ﻣﻰشوند. و این عذاب همان چیزی است که آنﻫﺎ را با دیوهایی مثل دیو داستان ما پیوند ﻣﻰزند.
شاید حدس زده باشید که دیو ما، امروز چهﻛﺎره است. یک آرامشﺩهنده؛ یک آسانﻛﻨﻨﺪه؛ و یک تسکینﺩهندهﻯ عذاب درونی. پیش از آن که تنبلﻫﺎ سختی بیرون رفتن از خانه را به خود بدهند، با فانوس به خانهﻯ آنﻫﺎ ﻣﻰرود، تا نیازشان را به نور برآورده کند؛ و باری را از دوششان بردارد.