در حاشیهی هیئت هنر همیشه رسم بر این بود که سقاخانهای باشد، سقاخانهای که هیچگاه محل آب نوشاندن نبود اما به رسم سقاخانههای قدیم محل یادآوری نام شهدای دانشگاه و واقعه کربلا و احیانا گاهی به یاد آنها شمعی روشنکردن بود. سوگواره ۹۲ با ابتکاری جالب در سقاخانه همراه بود. بچههای گروه صنایع دستی هیئت هنر این بار با انتخاب کانسپت ایوان طلا، سقاخانهای متفاوت طراحی کردند که خیلی زود نام ایوان طلا را به خود گرفت و شاید حتی سالهای بعد متوجه بشویم که نقطهی عطفی در تعریفات و رسوم هیئت هنر بوده است؛ نقطهی عطفی که عنصری به نام ایوان طلا هم به کالبد هیئت هنر افزوده است.
میگویند هر عنصری را غایتیست. و کیمیاگری چه در معنای علمی آن و چه در اصطلاح عرفانی آن رساندن عناصر به همین غایات است. میگویند طلا غایت فلزات است و محصول کیمیاگری هستی.. اصلا همواره در پی آن بودهاند که به ضرب کیمیایی فلزات را همه طلا کنند. شاید برای همین است که بیتناسب نیست کاربرد طلا در پوشش گنبد قبور اولیای خدا و در آستانهی ورود به تربت ایشان. ایوان طلا. بلاخره ماده باید خیلی شرف پیدا کرده باشد که همنشین جسم ولی خدا باشد....
بروبچههای هیئت هنر، با استفاده از متریالهای نسبتا ارزان و به مدد چند ایدهی اجرایی خوب و نوآورانه توانست از ورقههای استیک کاغذی و پلاکهای محدود برنجی، جلوهای بسیار نزدیک به جلوهی طلایی ایوان طلای معروف را ارائه بدهد. جلوهای که خیلیها را به نجف برد و بعد به مشهد و خیلی دیگر را مستقیم به مشهد برد و صحن انقلاب.... بد نبود پس این طرح را امروز که شهادت حضرت خورشید خورشیدهاست منتشر کنم....
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)