فنآوری همیشه خوب نیست. و شاید حتی روزی مجبور باشیم بگوییم فنآوری اصلا خوب نیست....
مبنای نگاه فنآورانه در عصر ما بر حاکمیت بدون مسئولیت بشر بر کره خاک مستقر شده است و این یعنی اجازه تمتع و بهرهبرداری و دستبرد در طبیعت به هر میزان که ممکن است. معنای واقعی فنآوری در واقع تمرکز برای فنون و تواناییها به منظور رفع نیازها نیست، بلکه به دنبال درنوردیدن مرزهای ناپیدا و حاکمیت بیچون و چرا بر تمام محدودیتهاست. در بطن این نگاه تغییر طبیعت هیچ تابو یا معصیت یا امر مذمومی نیست، چرا که اصالتا طبیعت چیزی جز یک بستر نابخرد در مقابل یک میمون متکامل خردمند نیست....
زنبورها حشراتی بسیار خردمند هستند و تا به امروز اسرار بزرگی در زندگی آنها برای ما ناشناخته مانده است. قرآن کریم نیز زنبور عسل را دارای الهام از جانب خدا و دستاندرکار تولید یکی از گرانبهاترین گوهرهای طبیعی میداند که شفای انسانها را در خود دارد... این زنبور شریف به دست جریان فنآورانه جز ابزاری برای رسیدن به اهداف تمامیت طلبانه چیزی نیست. به کمک نگاه موجود در فنآوری پرینت سهبعدی، این زنبورهای بیچاره با حصر در محفظهای بطریشکل موظف شدهاند تا یک بطری مشروب را با مومسازی خود ایجاد کنند. بیش از ۸۰ هزار زنبور عسل بینوا.
اگرچه ممکن است به عنوان یک آزمایش و یک نمونهسازی خرده چندانی به این فعالیتها وارد نباشد، اما واقعا ما نوع بشر برای رفع احتیاجات خود نیاز به این گونه تغییرات ناجوانمردانه در طبیعت داریم؟ آیا ما عضو طبیعی یک اکوسیستم کامل نیستیم که فکر میکنیم باید کاری متفاوت بکنیم؟