چقدر یک معماری می تونه ساده شکل بگیره....
چند روز پیش داشتم به یکی از دوستان می گفتم، این که صفت سادگی در فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی مطرح شده خیلی جالبه و مهم. ما معمولا این صفت رو بد می فهمیم. مثلا فکر می کنیم سادگی یعنی پرهیز از تزئینات. یا مثلا می خوایم جلوی حذف تزئین رو بگیریم می گیم سادگی یعنی حذف بیهودگی ها و تزئین بیهود نیست...
خلاصه در جستجوی معنای سادگی مدام به کالبد و فرم نظر داریم، در حالی که من فکر می کنم این صفت رو به هیچ وجهی از وجوه نمی شه در فرم یا کالبد جستجو کرد.
سادگی ، به زعم من، یعنی ساده دیدن مساله و ساده برخورد کردن با اون به منظور پیدا کردن ساده ترین راه حل.....
وقتی حساب کنیم که در این دنیا چه میزان پاینده هستیم و چه قدر می ارزه گیر بدیم به این دنیا،
وقتی نگاه مون رو به افق بلند آفرینش بدوزیم
ناگهان سوداهای پیچیده انگار به تمامه در ذهنمون فرومیپاشه و سادگی متولد می شه.....
چند وقت پیش از بهترین رسولان خاطره ای رو می خوندم. او در برخورد با امری که مردم سخت می گرفتند راه حل اون رو، با انتخاب ساده ترین راهحل فرموده بودند، "امر از این ها ساده تره..." و این گزاره ساده، اساس تفکر سادگیه به زعم من.
امر از این ها ساده تره....