- ۰ نظر
- ۳۰ دی ۹۴ ، ۱۷:۵۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
برخلاف کمی قبل که سودای طراحان داخلی، طراحی فضاهای سبز و گلآرایی در محیطهای داخلی بود، طراحان این روزها به دنبال حل مشکل و ایجاد امکان فضای سبز در داخل هستند. طراحان فهمیدند که خلا فضای سبز در محیطهای داخلی به دلیل این نیست که مثلا مخاطبین آنها ذوق لازم را برای سبز کردن فضای پیرامون خودشان ندارند! بلکه مشکل از امکان و عدم امکان و نبود بسترهای مناسب ایجاد فضای سبز در محیط داخلیست. بسترهایی که با تمام مشکلات فضاهای اداری و مسکونی کنار بیایند و رسیدگی چندانی نیز نداشته باشند و علاوه بر کمک به غنای بصری و حسی فضای داخل در تغییر و تحولات عناصر سبز و زنده نیز مستقلا کیفیت خوبی به فضا بدهند.
طراحان سوئدی توکی دروبجانکوویچ و پر ساندبرگ با ایدهگرفتن از ساختمانی در ابعاد بزرگ صفحههای شکلپذیر بتنی متخللی طراحی کرده اند که امکان رشد گیاهانی خاص را در حفرههای خود ایجاد میکنند. اگرچه بافت این صفحات مستقلا تاثیر خاصی بر کیفیت فضایی محیط خواهد گذاشت اماشکل پذیری این صفحات نیز میتواند امکانات خوبی را پیش پای طراحان داخلی بگذارد. مثلا ایجاد مجسمههایی که حتی اگر سبز هم نباشند خود آثاری هنری بر روی دیوار به حساب بیایند.
برخی رفتارها برای ما خیلی عادی شده است اما اتفاقا در جهان معاصر دوباره دارد مورد توجه قرار میگیرد. مثلا استفاده بیرویه از منابع زمین که اتفاقا مجرم اصلی آن هم حکومتها و نظامات غربی هستند در سالهای معاصر به شدت مورد نقد صاحبان اندیشه قرارگرفته است و در میان هنرمندان نیز تاثیر خاصی گذاشته است. جمیع جریانهای طراحی سبز یا پایدار و مقوله پایداری طبیعی در هنر و طراحی از تاثیرات همین توجه دوباره به تخریب زمین و طبیعت توسط فرآیندهای انسانی ست.
برخی از استفادههای ما به دلیل عادیشدن اصلا به چشم نمیآیند. پس شاید لازم است هنرمندان ما به مردم تذکر بدهند. مثلا ما متوجه نیستیم که هر برگه کاغذی که خطخطی میکنیم پوستهای از تن یک درخت چند ده ساله است که میراثی برای زمین بوده است. مصرف کاغذ، خیلی زیاد در بین ما رواج دارد. طرح زیر یک برگه یادداشت هوشمندانه است که به شکل تنه درخت طراحی شده است. لااقل با هر بار مصرف کاغذ متوجه هستید که دارید چه میکنید!؟
مزرعهای ساختمانی در توکیو که میتوان آن را مزرعهای عمودی دانست. کونو دیزاینز، استودیوی طراح پروژه توانسته تا ۲۰ درصد از سطوح این ساختمان اداری را زیر کشت محصولات کشاورزی ببرد بدون آنکه در کارهای مرسوم یک ساختار اداری مشکلی را ایجاد کند. این یعنی استفاده بهینه از فضاهای مرده اداری برای جبران خلایی که تمدن معاصر به طور وسیع آن را ایجاد کرده است.
آیا نسل آینده ما به جای پهنههای زراعی گسترده در حالی که بر روی زمینی به شدت تخریبشده گام برمیدارند؟
به هزار و یک نکته مثبت اقلیمی که در پوشش دادن بخشی از نمای جنوبی یکساختمان با پوشش گیاهی وجود دارد کاری ندارم. اما در این طرح دفتر معماری معمار ژاپنی هایدئو کوماکی، علاوه بر همه اینها توانستهاست حریمی خصوصی برای خانواده با سایبانی طبیعی و سبز به ظاهر به نحوی بسیار ابتدایی اما در واقع بسیار اصیل و درست ایجاد کند. دیتیل اجرای چنین چیزهایی اصلا پیچیده نیست. اما شناخت کافی از پوششهای گیاهی و رشد گیاهان و نیازهای اصولی آنها به همراه توجه ویژه به منظرسازی پروژه در حین اجرای آن بسیار لازم است.
استفاده از ظروف یکبار مصرف امروز در بین جامعه ما خیلی شایع شده است؛ حتی در جمعهای مذهبی و آنجایی که عملی مستحب و خوب در حال برگزاری است. ما خیلی وقتها در کنار این مستحبها داریم یک حرام بزرگ مرتکب میشویم: اسراف! مصرف بیرویه منابع کره زمین در قالب ظروف یکبار مصرف و با بهانهی پاکیزگی و سرعت عمل و آسانی.
کیون دنگ با طراحی قاشق چنگالهای یکبار مصرف ملهم از فرمهای طبیعی و به شکل گیاهان خوردنی، در پی آن است تا مصرف این ظروف را کنترل کند. خودش میگوید: «این ظروف با این ظاهر و تاثیر روانی یک سوال را در طول زمان استفاده مدام از استفاده کنند میکنند: آیا واقعا به راحتی این را میخواهی دور بیاندازی؟!»
شهرهای بزرگ نیاز به تنفس دارند؛ بس که دود و آلودگی تولید کردهاند و بر سر خودشان آوار کردهاند. برای این کار شهرهای بزرگ نیاز به ششهای بزرگ هم دارند. ششهایی که بتوانند هوای آلوده را در حجم بالا تبدیل به هوای پاک کنند. دیاکسید کربن بگیرند و اکسیژن بیرون بدهند. یعنی فرآیند طبیعی که در گیاهان رخ میدهد. بنابراین این ششهای بزرگ باید محدودههای عظیم طبیعی و بسترهای عظیم گیاهی باشند.
اما مشکل اینجاست که شهرهای بزرگ عموما جای کافی برای این طور دست و دلبازیها ندارند. آن قدر جا ندارند که حتی انسانها هم در برجهای چند ده طبقه و در واحدهای کوچک و کوچکتر ساکن شدهاند. بنابراین خیال ایجاد پهنههای وسیع گیاهی و پارکهای بزرگ جنگلی برای شهرهای بزرگ خیالی خام است. گروه دیپلماسی مستقل معماری (IAD) که گروهی فعال در زمینه ایدههای معمارانه پیشرو است، پیشنهادی جالب برای پاسخ به این مساله دارد. آنها با طراحی آسمانخراشی به واقع وسیع و بزرگ (زیربنایی در حدود ۱۰۰ هزار مترمربع) در میانه بافت شلوغ نیویورک و در کنار ساختمانها متراکم اداری آن، با الگویی متفاوت سعی در ایجاد یک شش طبیعی برای شهر بزرگی نظیر نیویورک دارند. این آسمانخراش با وجود این پهنهی وسیع تنها ۲ درصد از هر طبقهی خود را به کاربریهای معمول نظیر اداری و هتل اختصاص داده است و مابقی عرصهی آن به کاشت فضاهای سبز و بامهای معلق دادهشده است. به این ترتیب ۹۸ هزار مترمربع فضای سبز در قلب منهتن نیویورک خواهید داشت.
از ایدهی جالب این گروه که بگذریم، واقعا چرا بشر باید برای خودش چنین مشکلاتی را ایجاد کند که نیاز به راهحلهایی اینچنین داشته باشد؟
متریال و بستر یک اثر هنری دو پارامتر مهم در شکلگیری فرم هستند. اما در دورانهای مختلف مخصوصا در آغاز بهکارگیری مواد گوناگون یا بسترهای مختلف برای خلق آثار هنری، گاهی خود این کشف و توسعه مورد نظر هنرمندان قرار میگیرد. مثلا نقاش به جای آنکه با انتخاب رنگ یا قلممو یا بومی جدید و متفاوت در پی خلق یک اثر متفاوت یا بیان نگاهی نو باشد به دنبال این میافتد که خود این تکنیک جدید را کشف و فهم کند. نتیجه این فرآیند خلق آثاری حتی گاهی بی موضوع با فرمهای جذاب و غیرجذاب در نقاط عطف فنآورانه در تاریخ هنر است. به طور مثال تابلوهای نقاشی جنبش انتزاعی آغاز قرن بیستم.
خب این حرفها چه ارتباطی به این پست دارند؟ در ایران ما سالهاست در طراحی فضاهای باز و سبز نظیر باغها و باغچهها و پارکها به تاسی از مغرب زمین، بتهآرایی و گل آرایی میکنیم. اما هنوز که هنوز است انگار آن قدر خود این مساله (یعنی فرمدادن به گیاهان) برای ما جذاب و ناشناخته مانده است که کمتر کسی مبادرت به ایجاد یک اثر هنری یا القای یک پیام با این رنگ و بوم جدید میکند. باید از دوران آزمون و خطای فنمحورانه دست برداشت.
شاید لازم باشد شهرداریها چند سمپوزیوم مجسمهسازی با گیاهان نیز برگزار کنند تا تمام ظرفیتهای فرمسازانه این کار آزاد شود. اینها مجسمههای سبز گیاهی در باغ گیاهشناسی مونترال در کانادای ۲۰۱۳ هستند که اتفاقا در طی یک مسابقه ایجاد شدهاند.