یانون دیزاین ... yanondesign

نگاهی روزانه به طراحی و هنر
نشریه‌ی ‌الکترونیکی روزانه؛ جسـتاری در هـنر و طـراحی
مشترک روزنامه یانون‌دیزاین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
تبلیغات

دوباره یانون‌دیزاین

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانون‌دیزاین می‌گذرد! و دقیق‌تر قریب به یک سال از کم فعالیت‌ شدن و خسته‌ شدن یانون‌دیزاین!

یانون‌دیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقه‌مندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلی‌ها در سال‌های ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیل‌های گاه‌به‌گاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانش‌گاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانون‌دیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع می‌کردند. خیلی‌ها ابراز لطف فراوانی را در این سال‌ها به تیم فعال یانون‌دیزاین ابراز کرده‌اند و همین خیلی‌ها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیش‌برد حرکت یانون‌دیزاین بودند. 

واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یک‌سالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزه‌ای که این سال‌ها پشت یانون‌دیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سال‌های گذشته افتاده بود مانع آن می‌شد که به کل یانون‌دیزاین را فراموش کنیم....

ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردی‌بهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابه‌پای تحولاتی که در پیرامون‌ ماست.

22nd Bahman 90

شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۰، ۱۰:۱۶ ب.ظ

 

کم‌ترین سهمی که یانون دیزاین در این روزها می تونه در تجلیل از شور و حماسه ی دیروز مردم غیور ایران زمین بازی کنه، شاید همین پست ساده باشه.
مجموعه ای گزین شده از عکس‌های خبری راه‌پیمایی 22 بهمن دیروز تهران. که در اون بار دیگر آری محکمی به شالوده‌ی جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی این ملک  و ره‌بری عزیز اون گفته شد، و نه محکم و بی بروبگردی بر سر دشمنان خارجی اسلام و ایران عزیز و ایادی داخلی اون ها از سیاست‌مداران ناپاک تا جاهلان کوتاه قد اما بازی خورده اون ها  فریاد شد.

همه آمده بودند؛ زن و مرد و پیر و جوان و کارگر و کارفرما و دانشجو و استاد و بسیجی و غیربسیجی و حزب اللهی و غیرحزب اللهی. هر کس در هر لباسی بود ، آگاه بود به وظیفه و جایگاه تاریخی خودش و این که هرچند به ظاهر یک نفره اما در آینده ای بزرگ سهمی بزرگ داره......

 

راستی امروز هوا چقدر خوب بود؛ آسمان تهران پاک و زلال بود و زمستونش بهار...
روز، روز خدا بود..... یوم الله .

راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران

 
اقامه نماز جماعت در پایان راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
 
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
حضور پرشور مردم در راهپیمایی22بهمن تهران
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران
راهپیمایی یوم الله 22 بهمن در تهران

نظرات (۴۸)

 خیلی مودبانه و بدور از هر تنشی می گم که من جرات ندارم پای یه پست سیاسی که کامنت می ذارم ادرس ایمیل اصلیمو بدم. پدر خودم و خونوادم رو در میارن. مگه تو ایران زندگی نمی کنی؟
بسیار خب. تو از خدا بابت حرفهایی که زدی عذر خواستی منم عذر می خوام که تو و خدا رو ناراحت کردم. ببخشید. ولی الان که با هم صاف شدیم می خوام تو درباره ایده جدیدی که مطرح کردی صحبت کنی بلکه ما حرف جدیدی یاد بگیریم. تو با مطالعه یه سری منابع مرتبط با هنر قدسی به این نتیجه رسیدی که هنر از دیزاین بهتره یا دیزاین نازل تر از هنره. این حرف برای من قابل درک نیست. دوست دارم برام توضیح  بدی در چند سطر کوتاه که چطور شد به این نتیجه رسیدی. آیا  این درخواست من غیر منطقی یا جدل گونه ای هست؟
تشویق کرده باشد. دانستن اینکه مخاطبان شما وبگذرهایی ساده و بی سواد نیستند جای بسی خوشحالی دارد. من هر از گاهی به اینجا سر خواهم زد تا ببینم کی علاقه مند می شوید تا در مورد دیدگاه های شخصی خودتان پیرامون این مسیله صحبت کنید و درواقع به اثبات حرف جدیدی که می زنی بپردازید. تا ان موقع من همانی که در همه کتابها و مقالات و منابع مستند نوشته شده اند را به دانشجویانم منتقل می کنم. شاد و پیروز باشید.
اسم این هرزه نگاری نیست. وقتی دارم پای یک پست سیاسی و بی ربط با هنر و دیزاین کامنت می گذارم دلیلی نمی بینم با گذاشتن ایمیل خودم که حاوی اسم و فامیلم هست برای خودم و خانواده ام دردسر درست کنم. شما که بهتر از من می دانید در این مملکت ازاد چه خبر است. در هر صورت من در چند کامنت اخیر سعی کردم لحن خود را ملایم تر کنم تا جدلی که شما را براشفته به بحثی دوستانه و نتیجه بخش تبدیل شود.
پس قبول دارید که نظرات بنده به انچه که در دانشگاه ها و مراکز علمی و هنری ٦ سال پیش شما و ١٠ سال پیش ما و ٢٠ سال پیش پدران ما نزدیکتر است و شما برداشت شخصی خودتان را درباب مقایسه هنر و دیزاین عرض کردید و ای نظر رایجی نیست و کاملا شخصی است. همین برای من در همین حد کافی است چون در اولین پاسخ شماهیچ اشاره ای به این مسیله نکردید و برای من تعجب اور بود که چه کسی پیش از به این وضوح چنین ادعایی کرده است. در هر صورت امیدوارم این بحث شما را به ادامه فعالیت
سلام
پس نشانه مرد خردمند این است که بیشتر تامل کند و کمتر سخن گویدوالسلام.
چی احمقانه؟
 دوست متوهم بنده که برای بار دوم گرفتار قضاوت زود شدید و نشان دادید هدف تان از این بحث همان است که قبلا هم گفتم. جدل و نه چیز دیگری!
شما 9 مرتبه با ایمیلی دروغین به کامنت نویسی در ذیل یک پست خاص اقدام کردید و طبعا نمی دانید که سیستم دیسکاس جواب ها را برای ایمیل می فرستد و وقتی با 9 مرتبه عدم دریافت مواجه می شود کافی ست کمی عاقل باشد تا دیگر نگذارد اسپم هایی نظیر شما به کارشان ادامه دهند.....
البته خب شما هم بعد از آن عاقل شدید و ایمیل های دروغین دیگری را جایگزین کردید :)))
این هویت یک جریان است. جریانی که تقوا را رعایت نمی کند ؛ دم از آزادی بیان می زند اما دنبال هرزه نگاری ست و در این راه ابایی ندارد از هیچ توهینی و دروغی و بازی ای....
متاسفم برای این جهالت
نه جهالت در مورد دیسکاس (که بار قبل که برای تان تاسف خوردم موضوع را به آن تقلیل دادید) که جهالت در اندیشه که منجر به قضاوت زود و نگاه پیش‌داورانه می شود.... شما از آغاز نه برای یادگرفتن که برای جدل و بحث آمدی و شواهدش مانند دم خروس از همان ابتدا هویدا بود.... رجوع کنید به اصطلاحات تمسخر آمیز و لحن لمپن گونه و تعابیر تنش زای متعددی که از آغاز استفاده کرده اید و متاسفانه بنده را هم آلوده برخی از همین گناهان کردید.... من به نوبه خودم از این کار عذر می طلبم و از خدا بخشش می خواهم 
و این قضاوت زود هنگام و پیش داورانه شما همانی بود که حتی در موضوع اصلی (یعنی رابطه دیزاین و هنر) هم مانع فهم تان شد و از دست دادید :))
به هر تقدیر برای بنده انگیزه شرح موضوع در این بحث ناپاک نماند اگرچه فراخور اختیاری که در یانون دیزاین دارم بعدها دراین باره حرف خواهم زد و اگر لحن تان تا آن روز درست شد و  دل تان آماده شنیدن حرفی متفاوت شد می توانید دوباره حضور داشته باشید
به نظرم حرف شما هم شنیده شد
حرفی جدید نبود. نظرگاهی که اتفاقا لینکی هم مربوط به آن ارائه دادید و برای غنای بحث آن را تایید کردم، همان نظرگاهی ست که شش سال قبل در دانش گاه در مورد هنر و دیزاین به ما گفتند و مدت هاست گفته می شود. .... شما انتظار داشتید من هم مانند شما به همین جریان مرسوم و پذیرفته تن در بدهم در حالی که من در یانون دیزاین نظر خودم را می گویم و نظرم، نتیجه گیری های من از پس شنیدن خیلی نظرگاه های متفاوت است و یقین بدانید چیزی که مطرح کردید هم قبل از این توسط بنده مرور شده بود....
به هر تقدیر
از آن جا که برای بار دوم بی ظرفیتی خود را اثبات کردید و مجددا از تعابیر ژورنالی و قضاوت های ناصحیح بهره بردید ادامه این بحث را به خیر خود و شما نمی دانم و با اجازه شما
از این به بعد هم کامنت های شما پیرامون این موضوع را تایید نخواهم کرد و حذف خواهم کرد....
این به صلاح دنیا و آخرت ماست....
  اصولا اگر مباحث ایدیولوژیکی را وارد بحث نکنیم می بینیم آنچه که باقی می ماند، هنر و دیزاین به عنوان دو موضوع بحث ما هستند. پس شناخت از مفهوم، کارکرد، محتوا، هدف، مخاطب و بسیاری از مولفه های وابسته به این دو می تواند راهگشای مسئله ما باشد. با اینکه ظاهرا این مقولات در بسیاری مباحث یکی یا بسیار نزدیک به هم تلقی می شوند اما با دیدی موشکافانه تر تفاوت های عمیقی در مولفه های این دو می بینیم که مقایسه این دو را به لحاظ ارزشی غیر ممکن می سازد. نکته ای که پیش تر نیز به آن اشاره کرده بودم؛ قیاس مع الفارق. برای مختصر کردن کلام نظر شما را به لینک زیر جلب می کنم. 
http://www.webdesignerdepot.com/2009/09/the-difference-between-art-and-design/ 
استاد یانون خالی! در برآشفته شما از این بحث دوستانه و عاری از هرگونه تنش برای من همین بس که دچار توهماتی از قبیل یک نفر با دو اکانت و بلاک کردن بنده شدید. در صورتی که ادعای آزادی بیان در سایت خود می کنید. در فضاهای مجازی و غیر مجازی که رنگ و بویی از فرهنگ کدخدا منشانه جهان سومی ندارند بحث ها و لحن های به شدت شدیدتر از این، روزانه در جریان است و کسی بلاک یا زندان یا اعدام نمی شود. نمی  دانم اصرار شما چیست که می خواهید حرف اول و آخر را خودتان بزنید و با کم سواد خواندن یا  تحقیر کردن مخاطبان خودتان به حض برسید. باز هم عرض می کنم که این راه و روشی نیست که مراجع علمی و مذهبی شما در پیش می گرفته اند. 
محض رضای عالم علم و فلسفه و هنر هم که شده یکبار فرصت مطالعه منابعی خارج از آنچه تاکنون ورق زده اید به خود دهید. به هر حال در طول تاریخ «تردید» پایه بسیاری از کشف های بشری بوده است. من دشمن شما نیستم و به عنوان دوستی که مثل شما به هنر و دیزاین علاقه مندم از شما می خواهم که سری به یکی از صدها لینکی که تنها یک کلیک با شما فاصله دارند بزنید و بعد با آرامش نظر نهایی خود را در مورد بحث بفرمایید. 
 آقا/خانم ارداویراف واقعا ذوق زده شدم وقتی حضور گرم شما رو در مجلس گرممون دیدم. بالاخره یک نفر پیدا شد که بیاد حث رو از این حالت دویل خارج کنه
من اصلا عصبانی نیستم. اتفاقا خیلی هم جالبه این بحث برام. چون ایشون بجای اینکه به مخاطبشون ( که هیییچی ازش نمی دونه) فرصت اظهار نظر بدن و به نظر بسیار کوتاهشون احترام بگذارن اومدن و با گفتن یک سری حرفهای ظاهرا قلمبه سلمبه بحثی که الان ادعا می کنن دوست نداشتن رو به اینجا کشوندن. من از طراحی صنعتی و فلسفه و وبلاگ نویسی چیزی نمی دونم و اصلا به خودم اجازه نمی دم که بخوام در این مورد نظر بدم. اگر اشتباه هم باشه شجاعانه اعتراف می کنم. به هر حال ایشون گویا در تلاش اند تا با ارتباط دادن هنر قدسی و دیزاین برای چنین مقولات گنده تر از دهان «ما» مرتبه سازی کنن. در هر صورت ممنون برای نظری که دادین.
احمقانه!
عالیجنابان @a163c86272e8c4c874a72f47b22c0e16:disqus  و @ardaviraf:disqus  چه شما دو نفر مستقل باشید و چه یک نفر در قالب دو اکانت (!) به هر تقدیر برام غیرقابل فهمه روند جاهلانه ای که پیش گرفتین. 
براتون نوشتم که نظرگاه مربوط به هنر قدسی مورد نظر حکیمان متاله دوران جدید ره‌یافت نگاه بنده به دیزاین و نسبت اون با هنره و برام عجیبه که دوستانی که ادعای سردرآوردن از دیزاین و فلسفه دارین این قدر بچه گانه دنبال کلمه دیزاین در کتاب دکتر می گردین :))))
نمی دونم تراز سنی تون چه قدره!؟
اما به هر صورت روش بچه گانه ای برای حضور در وب انتخاب کردین 
و روش بچه گانه ای برای اذیت کردن کسی که تمایلی نداره اذیت تون کنه
و بچه گی برای کسی که سبیل‌ پشت لب‌ش سبز شده باشه امری پسندیده نیست.....
سلام آقای دیزاینر
من فارغ التحصیل فلسفه هستم و دکتر بینای مطلق استاد راهنمای بنده بودن و در کنار فلسفه خیلی علاقه مند به طراحی صنعتی هستم.و گاهی به این سایت ها سر میزنم.
راستش می خواستم بگم که موضوع مورد بحثتون برام جالب شد و همه گفتگوها رو مطالعه کردم. من کتاب دکتر رو خوندم و راستش هیچ حرفی در ارتباط با موضوع بحث شما نیافتم.
یعنی در این کتاب همون طور که شما خلاصه شو گذاشته بودید در مورد هنر قدسی و حکمت الهی صحبت شده  و  حرفی از دیزاین به میان نیومده و می تونم در این ارنباط به شما حق بدم.
با توجه به گفتگوهای انجام شده به نظرم شما خون خودتون رو کثیف نکنید چرا که این بحث به جایی نمیرسه. مرغ یه پاداره.
داری دنبال مرجع علمی برای اثبات حرفت می گردی؟ درکت می کنم. تو فکر می کنی نفر اول دیزاین مملکتی و سختته که بخوای بپذیری گاهی اوقات اشتباه هم می کنی. ولی اینو بدون که مخاطبان سایتت فقط ادم های ساده و دانشجوها یا هنردوستهای خالی نیستن. گاهی اوقات ممکنه با طراحان حرفه ای، تحصیلکرده ها، پژوهشگرها و اساتید دانشگاه برحورد کنی و بهتره که حرفشون رو بپذیری. و گرنه درگیر یه بحث فرسایشی میشی. من در مورد قوانین دیسکاس نویسی جهالت خودم رو قبول کردم ولی تو در مورد خودت تو یه سری توهمات هستی و حاضر نیستی تحت هیچ شرابطی حرف منطقی رو تحمل کنی. فحش دادن و فرار کردن که نشد راه
چه زبانی عزیزم؟ چه راهنمایی؟ چرا عصبی میشی؟ یک کتاب بی ربط معرفی کردی دارم می گم بی ربطه به بحث ما بگو چشم. اگه هم نیست ثابت کن که نیست. من که مثل شما نیومدم همچین ادعای گنده ای بکنم. تو اومدی میگی دیزاین نازل تر از هنره. این حرف رو برو وسط دانشگاه پلی تکتیک میلان بزن به سرعت دپورتت می کنن مصلی تهران. زشته بخدا. یه حرفی بزن که بنیه علمی داشته باشه. الکی پای دکتر بیچاره که روحشم از مبانی دیزاین بی خبره رو کشیدی وسط که حرفت رو ثابت کنی؟
شما به واقع مشخصا بی کار، و تا حدودی زبان بنده رو نمی فهمید انگار.
براتون راهنمایی لازم رو نوشتم. 
اگر مایل به یافتن پاسخ هستید، خوش حالم که کمکی تونستم بکنم
اگر هم نه، به دروغ نمی نویسم از آشنایی تون خوشحالم! شخصیت متفاوت و جدیدی نبودید برای بنده
وقتی تو کتاب دکتر حتی کلمه دیزاین نیومده چطور انتظار داری سوال منو پاسخ داده باشه؟ با این حرفها کار خودتو سخت تر کردی. الان مجبوری بری کل کتاب رو بخونی و یه جمله یا پاراگراف از اون رو عین به عین اینجا بنویسی که جواب سوال ما برای همه علاقه مندان روشن بشه. اینکه بگی تو سطح شعور و فهمت پایین تر از اینه که بخوام برات توضیح بدم اصلا با سیره پیغمبر و ائمه اطهار جور در نمیاد. یا قبول کن که حرفت بی اساس بوده یا با هر سند علمی که می شناسی ثابتش که ببینم چند مرده حلاجی حاجی!
ببین تو اخرش می خوای بگی اگه از دیزاین می خوای سر در بیاری اول باید بری قران بخونی. من کاری به حقیقت و فلسفه وجودی انسان و هستی و خدا و بهشت و جهنم کاری ندارم. دیزاین دقیقا همونطور که می گی بسیار سطحی به مبانی و اصول حل یک مسیله می پردازه. دیگه این مسیله چه ربطی به هنر مقدس داره فرزندم؟ اون جای خودش اینم جای خودش. حالا تو نشستی پشت یانون دیزاین میگی دیزاین نازل تر از هنره؟ و حتما هنر غیر مذهبی نازل تر از هنر مذهبیه؟ من شما و دوستان عزیز رو بجای ارجاع دادن به مطالب کم ارتباط با موضوع بحث ما، به کتاب زیر معرفی می کنم. مسلما یک دیزاینر و پژوهشگر هنری اطلاعات بهتری در مورد بحث ما میتونه در اختیارمون بگذاره:
Design as art bruno munari
ببینین  موضوع در افق نگاهه
یکی ممکنه ارزش گذاریش مبتنی بر این باشه که چقدر این ساختار داره برای زندگی نقدی یا دنیایی جواب می ده
یکی ممکنه معیارش اون نقطه ای باشه که غرب به اون رسیده در مدنیت و فنون و خب طبعا با او بسنجه و ارزش گذاری کنه
یکی هم ممکنه به یک افقی دیگه نظر داشته باشه
مثلا به این فکر کنه که تمدن جهانی قراره به کجا برسه و الان در چه مرحله ایه
و خب متناسب با این نگاه نقش حکومت ها و ملت ها رو بسنجه
به زعم من ایران امروز و ساختارهای حکومتی و غیرحکومتی ش مشکلات فراووون داره. و این مشکلات معلول خیلی چیزها هستند. هم در زمینه صد و اندی ساله ما ریشه داره هم به انتخاب های همین امروز ما مربوطه. هم انتخاب های ملت مورد نظرمه و هم انتخاب های حکومت
و مجموعه ای منجر به این شده که هستیم
اما همین هم که هستیم مجموعه ایه از ظرفیت و افق روشن آمیخته با خطاها و زوال ها و سختی ها و ظلم ها
من در بررسی های دوران جوانی ام -که همین الان در اون حالم- به این نتیجه نرسیدم که مثلا رهبری این جامعه و خیلی از مسئولینش به دنبال خدمت نیستند. برعکس برخی شون در افق های بلندی سیر می کنن و جاهایی رو می بینن که گاهی ما خیلی خیلی پایین تر از اون رو هم نمی دیدیم.
اما خب مشکلات و ظلم ها و ظالم های میانی کم نیستند. ما در سطح مسئولین هم ظالم  کم نداریم. در سطح ملت هم داریم. دشمن ظالم هم کم نداریم......
تجربه ای که از دوستان آقازاده تون نوشتین یقینا برای خیلی از ما رخ داده اما یقین کنین برای خیلی از ما تجربه ای مقابل هم رخ داده. آقا زاده هایی که شما حتی به آقازاده بودنشون پی نمی برین.... می خوام بگم تجربه های فردی کوتاه برد اصولا نقطه مقابل هم دارن..
حتی تجربه در مورد فلان دانشجوی نمیدونم از کجایی که هلند بوده و فلان کرده و فلان شده :)
خلاصه من به افقی که به سوی اون و در مسیر اون هستیم نظر دارم.
ما در افقی نزدیک راه‌بر جهانیم و این نزدیک، نیاز به همراهی ما با سختی ها داره . نه که ظلم ها رو تایید کنیم اما نیاز هست انتقاد به ظلم ها و مبارزه با اون‌ها  به نفی کل این جریان روشن منتهی نشه
من به واقع از هیچ عواقبی نمی ترسم.
امید دارم که درک کنین دارم از "اعتقادات"م حرف می زنم و امید دارم که بپذیرین اندیشه خودتون قابل تکثیر عین به عین نیست و نظرات مخالف داره
شما نه اما فرد متعهدی که نگاهی رو به حقیقت داره برای هر گامش حتی نیاز داره از حقایقی مطلع باشه
اما سیفون توالت اهل دنیا ، که دنیاشون یک توالت بزرگه! خب طبعا به هیچ دانشی نیاز نداره الا دانش های سطحی عرصه طراحی
من انتظار ندارم شما بفهمی سطح حرف هام رو جناب Deigner
و اصراری هم بر فهم شما ندارم
براتون مفهومه؟
در کل کتاب دکتر کلمه دیزاین نیامده. درست می فرمایین و البته از کمالات شیخی تونه.
اما نگاهی در اون کتاب ، در آرای اندیش‌مندانی نظیر شوان و گنون و کلا فلاسفه هنر قدسی هست که نگارنده این کامنت ها به اون نگاه نظر داره؛ نه که به کل دنباله رو اون ها باشه اما نظر داره و
از منظر خودش داره کامنت می نویسه.
گویا شما خیلی زیاد از آداب بحث کامنتی به دوری و خیلی خیلی هم هوچی گری می کنی.
نمی دونم چرا نمی خوای بپذیری نگاهی متفاوت از تو دارم و تمایل هم ندارم معلم ت باشم
خودت جستجو کن
برای رفع اشکالات فهمی محتمل در باب این نگاه می تونم در خدمت ت باشم
اگر موافقین پس این همه سینه چاکی و دفاع از این نظام چیه؟
نظامی که آدم توش حق انتقاد نداره، البته آزادی بیان وجود داره اما آزادی پس از بیان ابدا.
اگر شما هم صابون گرانی و بیکاری و دروغ و... این جماعت به تنه تون خورده پس منصف نیستید وقتی ازشون دفاع میکنید.
نتیجه گیری شما هم برام جالبه می خوام بدونم نتیجه گیری شما از این مشکلات چیه؟
آیا می خواین نسبتش بدین به تحریم های اخیر که من صدها مثال قبل از اون دارم براتون.
یا شاید دست دشمنان همیشه فرضی رو در کار میبینین که دست اونها رو هم خوندم. دست آقازاده هایی که از همین نظام و در سایه دینداری دارن جیب هاشون رو پر میکنن و شاید جیب بقیه رو که هنوز در راس امورن و صدای کسی در نمیاد.
دو تا دوست دارم که آقازاده هستن. یکی شون پسر یکی از نمایندگان مطلقه ولایت فقیه در خارج از کشوره. راستش دوست نیستم باهاشون اما اتفاقی دوست شدیم. باید ببینی اینارو که در چه کثافتی غرقن.همیشه یه بادی گارد و پادو همراهشونه و همه کارهاشونون انجام میده. هزار کثاف کاری میکنن اما نمازشون در صف اول نماز جمعه ترک نمیشه.فقط آماری که در دوره دوستی با اینها از اموالشون شنیدم اونقدر نجومیه که باور کنید غیر قابل تصوره. جای خوش آب و هوایی در ایران نیست که اینها ویلا نداشته باشن و من حداقل چندتاشونو دیدم.
خلاصه بگم که ما این پایینا داریم تو سر هم میزنیم و غافلیم از اون بالاسری ها که نمی گم همشون اما اکثریتشون به نام دین در کثافت غرقن و دارن حال دنیا شونو میبرن. من معتقدم کسی رو برای کس دیگه بازخواست نمی کنن مگه اینکه ببینی به خاطر مصالحت دم بر نیاری. 
امام علی میگه: حقیقت را بگو هرچند تلخ باشد
چیزی که در بین ما ایرانی ها به لطف فرهنگ سازی و رسانه راستگوی صدا وسیما روز به روزکمرنگ تر میشه و ما رو به دروغ گو ترین ملت جهان تبدبل کرده از رییس جمهوراین کشور بگیر تا بقال سرکوچه.
دیگه جمله آمارشم موجوده مدنظرتون هست. آماری که با سرچی در یوتیوب و لطف دوستان در حین سخنرانی های رییس جمهور تبدیل به سوتی های خنده داری شده که مارو در همه دنیا مضحکه کرده.
"می دونم که شما ذره ای با من هماهنگ نیستید و جمله اول کامنت شما"در مورد خیلی از اشکالاتی که فرمودین هم نظر و هم نگاهم باشما
 اجباری بود برای حقیقتی انکارناپذیر که همه داریم هر روزه تجربه اش میکنیم و بابتش در عذابیم.
به امید روزی که همه حقیقت رو فریاد بزنن بی آنکه بیمی از جان ومال و ناموسشان داشته باشن.
نه اینکه دانشجویی در هلند اعتراض میکنه و نظام مقدس جمهوری اسلامی خانوادشو تهدید میکنه و پدر اون رو می فرسته زندان تا پسر به ایران برگرده و مجازات بشه.اگه اینه اسلام که صحبت ما همین جا تمومه.
دوستان ببیند کتاب دکتر در مورد چه مباحثی نوشته شده:
کتاب مجموعه ای از مقاله ها و گفتگوهای استاد مسلم دکتر محمود بینای مطلق در مورد حکمت الهی و اصول هنر مقدس است. این مجموعه ممکن است در کنفرانس های ایران یا دیگر کشورها پیش از این ارایه و احیانن در نشریه ها به زیور طبع آراسته شده باشند. گوناگونی متن کتاب ما را به موضوعاتی چون سمبولیزم - وحدت و تطبیق ادیان با یک دیگر- افلاطون- فلسفه - اصول زیبایی شناسی، نقد دنیای جدید و نیز عرفان آشنا می کند.
آخه من چی بگم به تو؟ اصول هنر مقدس چه ربطی به بحث ما داره؟ چه ربطی به دیزاین داره؟ تو می خوای سیفون توالت دیزاین کنی باید این کتاب رو بخونی؟ ببخشید از این مثال استفاده کردم. فقط خواستم بدونی که چقدر دوری از مطلب.
خب من در مورد قوانین دیسکاس نویسی جاهلم. فکر کردم کلا جلوی پست های جدید رو بستی تا ببینی اگه به صلاحته بذاریشون. ولی در مورد دیزاین جاهل نیستم. دکتر محمود بینای مطلق رو چه به دیزاین دلبندم؟ ایشون دکترای فلسفه دارن دلیل نمیشه که از فلسفه هر چیزی سر در بیارن. من چشم بسته به شما میگم که نمی تونی تو کتاب ایشون حتی واژه دیزاین رو پیدا کنی عزیزم. شما که تو کار اینترنتی یه لینک موثق خارجی بهم بده که توش نوشته باشه  دیزاین نازل ترین هنرهاست. اصولا در هنر دسته بندی به لحاظ ارزشی به اون معنی که شما می فرمایید نیست. حرف شما مثل اینه که بگی موسیقی نسبت به منبت کاری نازل ترهست. ما یه سری هنرهای زیبا داریم یه سری هنرهای کاربردی والبته دسته بندی های دیگه هم میشه اضافه کرد. دیزاین تو مقوله هنرهای کاربردی قرار میگیره که تفاوت هایی با هنرهایی زبیا در هدف٬ مخاطب٬ نگرش و .... داره. ولی هیچ کجای دنیا نمی تونی پیدا کنی که این دو رو به لحاظ ارزشی با هم مقایسه کرده باشن یا اولویت بندی کرده باشن یا به این ۲۰ بدن به اون ۱۰. از دوستای عزیز اگه علاقه مند به بحث هستید خواهش می کنم سری به کتاب دکتر بزنید اگر واژه دیزاین رو در کل اون کتاب پیدا کردید خبر بدین که من به ۱۵۰۰ صلوات قبلی ۱۰۰۰ تای دیگه اضافه کنم.
جهالت و تمایل به جدل در کامنت هرزه ای که ناشی از قضاوت زود و بی موردتون بود و در ذیل پستی دیگه ( http://yanondesign.com/2011/10/super-rich-1965-company.html ) گذاشتین به خوبی معلوم شد. 
بگذارید بنده به وظایفم برسم و من را معطل نکنید
با برخورد ناشایسته تان به من فهماندید که وظیفه ای برای افزایش فهم و دانش تان بر گردن ندارم.
برای  فهم تفاوت میان دیزاین و آرت شما نیاز است کمی مطالعات هنری و کمی هم فلسفی داشته باشید و اندکی هم تاریخ هنر غرب بدانید.
به نظرم تابستان خوبی خواهید داشت.
در مورد 25 بهمن هم برای تان نوشتم. کمی احساسی، ذوق زده و تحت تاثیر دروغ های رسانه ای و البته کم اطلاعید . همین.
در مورد فیلترشکن چون پرسیدین باید به صراحت و با افتخار بگم
بنده از فیلترشکن استفاده نمی کنم وبه همین خاطر هم با وجود سابقه فعالیت در برخی سایت ها نظیر فیس بوک و فرندفید و توییتر بعد از فیلترشدن هر کدام از این سایت ها به کل در آن ها حضور ندارم.
با وجود اشکالات متعدد به قوانین فیلترینگ در ایران، بنده به قوانین جمهوری اسلامی ایران پایبندم.
امیدوارم چالش بزرگی که در زندگی تون مبنی بر شناخت بنده شکل گرفته بود برطرف شده باشه و کمی امشب رو آرام تر بخوابید.
برای بنده مانیفست و نگاه خودم اهمیت داره
اما به هر تقدیر از نظرات و انتقادات شما، هرچند نامودبانه بود و بیانگر ادب شخصی و جمال درونی شما بود، استفاده خواهم کرد
راستی
روز بیست وپنجم 88 هم بنده در خیابان بودم. خیلی شلوغش نکنین. خبر چندانی نبود ... توهم کرده اید
در مورد خیلی از اشکالاتی که فرمودین هم نظر و هم نگاهم باشما
در مورد برخی هم تعبیر بنده و فهم بنده متفاوته
و در کل
نتیجه گیری های متفاوتی داریم از این مشکلات. و فکر کنم نیاز به توضیح این تفاوت نباشه
اما نقدا در مورد فروش آثار "استاد" بگم که همه اون شبهاتی که در مورد حضور افتخارآمیز مردم ایران در پشت این نظام و دفاع بی سابقه شون در تاریخ می شه وارد باشه به همه حرکت ها و چیزهایی که شما به اون ها دل دارین، نظیر همین "مردمی استاد پرفروش" می شه وارد باشه
:)
آقا خوشگله. گویا شما منطق کلام بنده رو درک نکردین و متاسفانه فهم درستی از مانیفست ارائه شده ندارین. خوش باشین و در جهان وب سر چهارراهی دیگه معرکه به پا کنین. یانون دیزاین محل جدل نیست.....
در ضمن خوبه بدونین من این طرح ها رو برای همه هنر و طراحی دوست ها می گذارم. و اتفاقا امید دارم که چشم بسته جامعه غیرمذهبی و جامدهایی مثل شما باز بشه و گرنه امت حزب الله به توفیق الاهی نگاهی باز داره....
حق!
اصلا این مانیفستت رو که می خونم خندم میگیره. اخه برادر من شما که خودت نوشتی " حتما نباید موافق طرحی باشی تا با دقت انرا ببینی" و لابد به اشتراک بگذاری. خودت که اولین نفری هستی به مانیفستت عمل نمی کنی. شما حتما موافق طرح باید باشی تا بگذاریش. یعنی اگر تو بتونی یه طرح هنری ضد حکومتی (غیظ نکن، نگفتم غیر دینی که من به تمام ادیان احترام می گذارم) رو تو سایتت بذاری، اون وقت به مانیفستت عمل کردی. یا این کارو بکن یا مانیفستت رو اصلاح کن. ولی اگه اولی رو انجام بدی من به ١٠٠٠ صلوات قبلی ٥٠٠ تا دیگه اضافه می کنم حالش رو ببری. ( دقت کن من اینجا به کسی توهین نکردم فقط خواستم خودمونی حرف بزنیم و در حین خوندن سرگرم بشی و گرنه که کلا کاری که داری می کنه خیلی خوبه. چون سمت شما هنردوست کمه حداقل با این کار میتونی چشم های بسته اونا رو به روی دنیای زیبای عاری از سیاست و جنگ و فریاد و مشت های گره کرده باز کنی که درد گرفت مشتمون از بس سی سال گره کردیم و به در و دیوار کوبیدیم)
١- ببین استاد چهار تا پست هنری گذاشتی و لایک خوردی به جایی رسیدی که برای خودت هنر و دیزاین رو تعریف می کنی؟
من می خوام خیلی دقیق و موثق برام یه مرجع علمی بیاری (بجز نهج البلاغه و مفاتیح الجنان) که توش نوشته باشه دیزاین نازل ترین هنره. حتما این کار رو بکن. هر دانشمند یا هنرمند برجسته غیر مسلمونی این حرف شما رو قبلا زده باشه، من همینجا ١٠٠٠ صلوات برای بقای عمر رهبر می فرستم. باور کن این کار رو می کنم.
٢- برای هیچکس مهم نیست که مانیفست این سایت چیه. اسمش یانون دیزاینه. در صورتی که می تونست یانون ارت یا یانون فارت یا یانون رهبر یا یانون ساندیس باشه. ولی وقتی شما دیزاین رو انتخاب کردی و اکثر پست هایی هم که می گذاری نزدیک به دیزاین هست، دیگه خط مشی کار شما مشخص میشه تو ذهن مخاطب هر روزه. بعد این وسط عکسهای فارس نیوز که نه موضوعشون به دیزاین ربط نداره نه عکاسش کوچکترین دیدگاه هنری نداشته این وسط چی میگه؟ حداقل شما که خودت هنر دوست و دیزاین باز هستی پا می شدی می رفتی ٤ تا عکس هنری از مراسم می گرفتی که یه ربطی بین ... و .... حس کنیم.
٣- به خیل عظیم مردم که خودجوشانه پا به عرصه خیابونها گذاشتن اشاره کردی و لب تحسین گشودی که هنر محض همینه (چقدر ارتیست داریم تو این مملکت نمی دونستیم) تو رو جون هر کی مقدساتی که بهش ایمان داری، یه نگاه دوباره به عکس های ٢٥ خرداد ٨٨ بنداز. میلیون میلیون ادم بدون هیییییییچ تبلیغاتی تو خیابونها اومده بودن. اونها "دیدنی" نیستن و تصاویر شما دیدنی هستن؟ خب چرا دیدگاه های سیاسیت رو می خوای تزریق کنی. یه کم منصف باش حداقل اینو می ذاری اونم بذار. اگه ترسیدی اون عکسها رو بذاری بگیرنت اعدامت کنن، بهت حق میدم. در غیر این صورت کاملا جانبدارانه داری برخورد می کنی. یعنی به نظر شمای نوعی این هنر است و اون نیست. راحت کن خودت رو بگو اینو دوست دارم حال می کنم باش، از اون متنفرم. هنر فاسدیه. هنر غربزده ای هست. اصلا هنر نیست. ابتذاله محضه. همتون هم که دیدین شکست خورد. اینقدر حکومت ایران هنرمند بود که اون هنر رو با خاک یکسان کرد. یک کلام ختم کلام. هنر برای من و دوستانم.
 
دمت گرم چه حالی داری که این همه تایپ میکنی.
ایول
 در مورد مطالعه در مورد زندگی امام علی راستش شاید بتونم حق بدم چون هم اونجا نبودم و هم مطالعه نداشتم اون قدر که حتمن از دوستانم که در رشته الهیات تحصیل کردن کمک خواهم گرفت.
اما در مورد شجریان، خدماتش و محبوبیتش فکر نکنم کسی شبهه ای داشته باشه و اینو میشه بر اساس طرفداراش، میزان فروش آلبوماش و افتخاراتش به راحتی متوجه شد و وقتی چنین آدمی میگه من با مردمم، برای مردم می خونم و به خاطر اون ها در برابر هر کسی که اونا رو در سختی می ندازه وایمیستم بی راه نمی گه.
در مورد توده مردم حرف زدین. منصف باشیم همون طور که خودتون گفتید تعریفتون از توده مردم چیه.دوستانی که به زور به راهپیمایی میان؟ کارمندانی مثل پدرم، مادر خانممم، برادرم وبسیاری از دوستانم در ادارات مختلف که بر اساس بخشنامه ها مجبور به حضور دراون میشن که من با چشم خودم دیدم اون ها رو؟
یا کسانی که با وعده و وعید در اون حضور به هم می رسونن؟
و البته عده ای هم از جون و دل شرکت میکنن که خب حرفی نیست. ولی نمیشه گفت که همه اون جمعیتی که می بینین از این دسته اند.
یه نگاهی به صفوف نمازجمعه بندازین، خدا رو شکر تلویزیون گاهی اوقات نمایی بازتر اگر نشون بده متوجه بازه سنی شرکت کنندگان خوااهید شد.
وقتی من از یه جامعه آماری حرف زدم منظورم دوستام و اطرافیانم نبودن. روزی نیست که من در تاکسی نشینم و درد دل های مردم رو نشنوم. و این آدم ها هم محلی ها و یا اطرافیان من نیستند. به نطر من اینها هستند که میشه به عنوان آمار ازشون یاد کرد. نه آمارهای دروغ دولتی. یا تلویزیونی. چرا که وقتی رسانه دست مردم نیست آمارشم برای مردم نیست. 
سوپر میرم برای خرید و می بینم جنسی که دیروز خریدم 400 تومن گرون شده یا در صف نونوایی خدا شاهده در لحظه و یک نفر مونده به من از بسته های نون سه تا نون کم میشه و به همون قیمت قبلی به من داده میشه دیگه نمی دونم چیزی برای شعار دادن باقی میمونه..
من تو ایرانم و دارم این ها رو با گوشت و پوستم تجربه میکنم. بیکاری رو می بینم و بی پولی و سرگشتگی رو به فزونی مردم رو.
غمگینی و افسردگی ناگزیر تقریبن همه اقشار رو.عموی من داروخونه داره و فروش بالای داروهای ضد افسردگی شاید یکی از شاهدام باشه.
احساس میکنم شما در ایران نیستید، یا در زمره قشر مایه دار هستید  ویا هنوز وابسته به خانواده هستید و زیر چتر حمایت اونها که اینها رو نمی بینید.
قبض های آب و برق و گاز و تلفنی که سهم اعظمی از حقوق یه کارمند رو به خودش اختصاص میده. اجاره هایی که پشت من یکی رو خم کرده.
تازه با درآمدی متوسط.
وای به حال بقیه.
آمارها رو هم اگر دنبال کنید نیازی به خوندن صحبت های من نیست.
من به عنوان یک فرد عادی چیزی که از یک حکومت سالم انتظار دارم آرامش، امنیت، آزادی و حداقل های یک زندگیه.
من چند هفته پیش ترکمنستان بودم هتل ما پر بود از دانشجوهای نخبه ایرانی که با رزومه های درخشان در صف فرار از ایران بودن و از هر کدوم که می پرسیدی دلی پر غم داشت از کم توجهی مسوولین به استعداد و توانایی هاشون. و میرفتن به جایی که در کنار استفاده از توانایی هاشون زندگی خوبی رو براشون تامین می کرد. خیلی هاشون اهل سیاست نبودن اما به خاطر تامین نشدن حداقل های زندگیشون با وجود تمام تلاش هاشون در کشور خودشون برای بدست آوردن ان ها ناکام راهی سفری بودن که سال ها بعد ایران متوجه اون خواهد شد.
و فقط در اخبار می تونه اعلام کنه فلان ایرانی تبار موفق به .... در زمینه ... شد.
بالاترین فرار مغزها در این سال ها در حال انجامه.
و دوستان من که از ایران رفتن اگر به خاطر خونواده شون نباشه. هرگز به ابران فکر هم نخواهند کرد.
به قول احمدی نژاد آمارشم موجوده.
دوست من سال 1388 ایران رو به مقصد آمریکا ترک کرد. ایشون در رشته برق صنعتی شریف تحصیل میکرد و به دلیل عدم توجه دولت به تحقیقاتش و تنها با اشاره ای به آمریکا سفرکرد و نکته جالب ترش اینه که از همکلاسیهاش فقط یک نفر در ایران اون هم به خاطر پدر ومادر پیرش موند و من خیلی تاسف خوردم.
فکر کردن در موردش کافیه تا عمق فاجعه رو دریابید. تمامی یک ورودی یک دانشگاه همه رفتن جز یک نغفر که اون هم دیر یا زود میره.
بماند که وقتی ازش در مورد تنهایی در اونجا پرسیدم به من گفت تمام ترم بالایی هامون اونجان و من نگران نیستم.
من بلد نیستم آمار بدم چون بهشون اعتماد ندارم راستش اما این ها مثال هایی عینی هستن که هر کس دور و برشو نگاه کنه البته منصفانه حتمن شبیه شو زیاد پیدا می کنه.
آمار من اینجوری شکل می گیره نه با اخبار تلویزیون و روزنامه هایی که فقط مدح میکنن.
میزان توقیف روزنامه های مخالف کم نبوده. اگر حرفی زده میشه در انتظار جواب باید بود نه توبیخ و توقیف.
اینه واقعیت نه اون چیزی که اخبار و آمارها میگن.
از آدم های دور وبرتون بیرون بیاین و تو جامعه دنبال جوابتون بگردید. بین آدم های عادی.
من هم خوشحالم که لحن شما مودبانه و منطقی‌تر شد. این طور گفتمان رخ خواهد داد.
اما کماکان از منطق یک سویه و ادعاهاتون راضی نیستم
چون این جا رو برای درددل مناسب دیدین بی ادبیه کمی براتون جواب ننویسم
و چون از هنر و مردم و سیاست حرف زدین هم نکته ای باید براتون بگم.
در بخش اول
بدونین اون تعبیری که شما از امروز حکومت اسلامی دارین که آزاد نیست و بده و ظالمه و و... به هیچ وجه عمومیت نداره. ممکنه اطرافیان شما این طور فکر کنن یا حتی کوچه و محله تون اما اگه یه دور مختصر با چشم باز تو ایران بزنین یا حتی تو یک شهر بزنین می بینین که این حکومت کماکان در نزد خیلی ها جا و اعتبار داره و خیلی از توده مردم هنوز مشتاق و خیرخواه و فدایی اون هستند.... این رو نوشتم که بدونین نگاه تون اگرچه در بین برخی وجود داره اما همیشه این میزان رو فرض کنین که این نگاه لزوما نگاهی اصیل و عمومی نیست.
در مورد علی (ع) هم نیاز دارین بیشتر مطالعه تاریخ کنین. ایشون اونی نیستند که شما توصیف کردین. هم از آغاز دست به اسلحه بردند برای گرفتن حکومت و هم در طول بیست و اندی سال موافق کنار ننشستن و هم در اون پنج سال مدام از اون دوره بیست و پنج ساله انتقاد کردند و دلایل سکوت شون رو هم توضیح دادند. و به هیچ وجه مقام رفیع امامت معطل و وابسته به حکم مردم نبوده و نیست.... مطالعه کنین متوجه می شین جریان چیه..
اما در بخش دوم یعنی هنر و مردم و سیاست
این دوگانگی بین امور رو که اصلا متوجه نمی شم. هنر با فلان چیز مرزش مشخصه و این طور حرف ها مال جریان های هنر برای هنر منسوخ و رو به زواله... اصولا هیچ چیز بدون سو وجود نداره و هنر هم از این قاعده مستثنا نیست
اما در رابطه با موضوع هنر و مردم. 
اتفاقا انگار از هنر بورژوا خبر ندارین.  به نظر شما یک مشت گره کرده چند میلیونی در بیست و دو بهمن که هم سو و هم پیامش مشخصه و دارای فرم زیباشناسانه هم هست و در قالب یک اثر واحد توسط چندین میلیون انسان معتقد اجرا می شه، چنین اینستالیشن بزرگی هنرمندانه تر و هنری مردمی تره یا کنسرتی که استاد در سالن وزارت کشور یا فلان تالار برگزار می کنه و بلیط چند ده هزارتومنیش تنها نصیب چند هزار نفر می شه و بعدها کاست و سی دی ش هم به دست برخی می رسه.... کدوم مردمی تره؟ اون که هنرمندانش مردمن یا اون که توسط "برخی" مردم پسندیده می شه؟
بگذریم از محتوا
که یکی از جریان جاری زندگی مردم برمیاد و دیگری گل و بلبلی خیالی رو با نوای زیبا و شش پرده استاد به گوش برخی مردم می رسونه....
کمی منصف حرف بزنیم
شمایی که حرف از ازادی می زنی!!!!!
چطور ازادی واسه شما خوبه اون وقت واسه مسئول این سایت خیر!!!!!!!!!!
تناقض...
بسیار خوشحالم که هنوز آدم هایی هستند که با نگاه های مختلف می تونن با هم حرف بزنن. شاید این هم ثمره درگیر بودن با هنره.
می دونید اینکه شما برای خودتون از هنر تعریفی دارید قابل احترامه.
می خوام دو تا موضوع رو اینجا بگم.مساله دین و سیاست و موضوع سیاست وهنر.
راستش عقده ای شدم از عدم آزادی بیان تو این کشور در نتیجه از این تریبون
استفاده میکنم.
من معتقدم زمانی که دین با سیاست قاطی بشه نه دین سالم میمونه و نه سیاست.
شاید مثالی از نمونه موفقش حکومت امام علی در دوران خلافتش بود. نمونه
واقعی حکومت اسلامی بی کم و کاست. اما باید در این مثال چند نکته رو بگم که
شاید قابل تعمیم و مقایسه با این حکومت باشه.
امام علی حدود بیست سال سکوت اختیار کرد در صورتی که خود را محق برای حکومت می دانست چرا سکوت؟
از خود حضرت که پرسیدن میگه مردم هم باید بخوان. عذرخواهی میکنم که نمی تونم جمله عربی شو بیارم یا منبع ذکر کنم اما خوندم و شنیدم.
و بعد از اینکه به حکومت می رسه فقط پنج سال دووم میاره این حکومت و در نهایت با شهادت ایشون به پایان میرسه.
به دلیل اینکه زیر بار اصول صحیح حکومت اسلامی رفتن سخته و خب عده ای که کم هم نیستن این شرایط رو بر نمی تابن.
نمونه نجربه شده و ناموفق و فاسد تلفیق دین و سیاست هم قرون وسطی در اروپاست که در وصف ننگین بودن اون زبان قاصره.
و در مورد حکومت فعلی به نظر من یک بسیاری از مردم نمی خوان و در نتیجه تحمیلیه
و دو اگر سیاست بر پایه اسلام واقعی اجرا میشد امکان نداشت بیش از سی سال دووم بیاره
و بی رودربایسی برای اثبات دو گفته من کافیه سری به کوچه و خیابون کنارتون
بزنین و دو دقیقه با مردم توی خیابون خودمونی گپی بزنین تا نارضایتی شونو
از اکثریت قشر مذهبی در راس امورسیاست ببینین.
جدا از گفته های بالا و بررسی دین و سیاست وقتی هنر با سیاست قاطی بشه دیگه
اسمش هنر نیست. هنر همیشه مردمی و در خدمت مردم بوده و وقتی با جریانی که
در خدمت مردم که هیچ در مقابل مردمه هماهنگ و همراه بشه دیگه اسمشو نمیشه
هنر گذاشت. مثال واضح همراهی هنر و هنرمند با مردم و حکومت، همراهی استاد
شجریان با مردم و حیات ابدی نام و یادشه که اگه زنده باشیم خواهیم دید و در
برابر اون علیرضا افتخاریست که به سرعت برای همیشه از ذهن آدم ها پاک شد. و
دلم سوخت زمانی که مردم به او بی اعتنایی کردند دست به سوی دولت دراز کرد و
از آنجا هم رانده شد و تلاش کرد برای این بی آبرویی از ایران به فرانسه
بره که دولت برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر از او حمایت کرد.
و نکته نهایی اینکه خیلی خوبه که آدم سمت و سوی خودش رو داشته باشه اما
وقتی یه سایتی مخاطب پیدا میکنه سعی میکنه مخاطبش رو راضی نگه داره اونم
وقتی مخاطبش برای چیز دیگه ای وارد اون سایت شده.
به نظر من حداقل حوزه هنر و سیاست خیلی مرز مشخصی دارن.
و من در مانیفست شما جایی برای سیاست ندیدم. اون هم سیاست دینی که به نظر
من کثیف ترینه وقتی مردمش اینقدر در بیچارگیو و نارضایتی باشن.
 
پست شما به دلیل این که در خودش کلمه توهین آمیز داشت توسط مدیریت ویرایش شد. و بدون دخل و تصرف خاص تنها کلمه مورد نظر حذف شد.
بد نیست این جا هم بگم
در یانون دیزاین کامنت نویسی آزاده و هر کامنتی به محض گذاشته شدن منتشر می شه.
اعتقاد دارم نیازی هم نیست که بر تایید کامنت‌‌ها در وبلاگ‌ها مدیریتی باشه
اما به خاطر ادب
به خاطر حیا
و به خاطر نگاه ذات ذوالجلال
هر کامنتی که حاوی توهین و بی ادبی و بی تربیتی باشه به محض مشاهده حذف خواهد شد؛ فارغ از اون که حرف منطقی زده باشه یا نه....
پس با ادب باشیم و به هم و به دلخواه های هم توهین نکنیم
دوست عزیز دیزاین یکی از نازلترین های  وادی هنره و هنر چیزی فراتر از این نازله....
این پست "هنر" بود نه دیزاین....
.... a kind of ART
دوستان من فرید و داوود!
تعجب بی جاییه.
یانون دیزاین سایتیه با مانیفست روشن و نگاه واضح. اولا هر چیزی رو دیدنی بدونه و از "هنر" بدونه به اشتراک می گذاره و برای این دیدنی دونستن قید قبول داشتن و موافق بودن رو هم کنار گذاشته
در عین حال هیچ وقت نه مخفی کرده نه مخفی خواهد کرد که چه نگاهی در پسش وجود داره. مسلما گرداننده یانون دیزاین نگاهی متفاوت از شما داره.
بنده علاوه بر این که به این نظام مقدس و رهبر عزیزش ارادت دارم اعتقاد دارم نظامی با سوی درست و اشکالات متعدده و باید درستش کرد. اعتقاد دارم مجدی که از این نظام مقدس به مردم ایران رسیده توسط هیچ کوروش ونادری در طول تاریخ به مردم ایران اعطا نشده.
اعتقاد دارم مردم ایران بر خلاف شما فرید و داوود به خوبی دین رو می طلبن و اتفاقا به این نظام هم اعتماد و اعتقاد دارند؛ در سطوح مختلف..... و البته شک می کنم به این که شما شاید در باغ ایران نیستی که چنین نگاه پرتی داری .....
و البته در کنار همه این حرف ها اعتقاد دارم نیاز نیست به مثل شمایی توهین کنم یا به دلخواه هاتون بد بگم و حتی فکر می کنم شما هم اگر یاد بگیری چشمی گزین بین داشته باشی و اون چیزی که دلت می خواد رو ببینی می تونی مخاطب یانون دیزاین بمونی......
آرتیست های محترم توجه داشته باشن! 
یانون دیزاین جایی برای جلب اعتماد و به دست آوردن دل شما نیست! این جا چیزهای دیدنی رو می بینیم. و کاری به دلخواه و دلچسبی کسی نداریم...
در مورد این پست هم بگم
به زعم من شکوه عظمت اراده ملت بزرگ ایران هنری دیدنی و حتی دیدنی ترین هنر در زمانه بی هنری امروز جهانه ...
به همت این هنرمندی بزرگ جهان آینده صورتی نیکو خواهد داشت... ان شا الله
Design? WTF!
من وسط این پست ها یه هو یه چیزایی میبینم که خیلی تعجب میکنم.
توی یه سایتی که فقط در انتظار دیدن پست هنری هستیم دیدن چنین منظره های اونم برای منی که هیچ اعتقادی به این نظام و رهبر دیکتاتورش ندارم تعجب آوره. 
توی کشوری که پر شده از حجمه رسانه ای حکومت که از هر رسانه ای به عنوان تریبون تبلیغات غیرواقعی خودشون استفاده کردن دیدن پست هایی از این دست وقتی غرق در زیبایی هنر هستی مثل پریدن از خواب شیرین صبحگاهی با صدای نمکی توی کوچه است.
مردمی که نه دین می خوان و نه مذهبی که در منصب سیاست براشون جز نداری و بدبختی و عدم امنیت و عدم آزادی  چیز دیگه ای به ارمغان نیورده.
فکر میکنم برای اکثر آدم هایی که آرتیست هستن و گاهی به این سایت سر میزنن دیدن ازاین دست پستهای بی ربط اصلن دلچسب نباشه.
عالی جناب (یا علیا جناب :)) مطمئن!
کامنت نویسی در یانون دیزاین آزاده و تمام کامنت ها اصولا به محض گذاشتن پابلیش می شه مگر این که حاوی حرف رکیک باشه.
کامنت شما هم هرچند بهره ای از حقیقت و البته دانش نداشت اما به محض گذاشتن پابلیش شد
و این به جرات بنده ربطی نداره و ناشی از قوانین این سایت آزاده.
شما هم به نظر خیلی حرف جدید و خاصی نزدی که احساس کنی منتشر کردنش جرات می خواد. :) خودت رو دست بالا می گیری و البته از اعتماد به نفست خوشحالم. فقط کاش بر چیزی بنیان دار اعتماد می داشتیم که روزی پشیمون نشیم...

جای تصویر اتوبوسهایی که یه سری افراد رو از اطراف تهران جمع کردن و آوردن وکلکسیون اتوبوس تشکیل داده بودن و نماینده ایرانسل که داره شارژ مفتی بین عوام پخش میکنه و همچنین توزیع ساندیس و کیک خالیه. کسی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد. اینو واسه خودت گذاشتم که بخونی چون میدونم جرات گذاشتن کامنت منو نداری.
خب این که خیلی مشخصه
وقتی پرچم کل ایران دست اقشار مختلف باشه می شه :‌ همه قشری هستند
وقتی پرچمی بی هویت دست قشرهای خاص باشه می شه : چه قشری هستن!
به قول یکی از دوستان به و به!
منتظر بودم واسه امروز هم چراغونی کنیسه ای! چیزی رو بذارین.خوب این هم فرادیزاینی بود دیگه.
بسی سپاس.راستی ما که آخر نفهمیدیم برخی حجاب خانم ها اگه پرچم دستشون باشه می گن همه قشر هستن، اگه یه رنگی!!دستشون باشه می گن ببینین چه قشری هستن!
اما در کل چه همه باشن چه نباشن افتخارمون اینه که ما هستیم.
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف /از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است
آرزوی زیر پرچم بودن تو دل خیلی هاست:)
عکس خوبی شده :)
  • فاطمه سلمی
  • حضور ما زیاد پر رنگ نبود... دائم زیر اون پرچم طویلی بودیم که توی 5-6 تا از عکس ها ست...
    این عکسو با گوشی گرفتم! :)
    http://static1.cloob.com//public/user_data/album_photo/1806/5416349-b.jpg
    الله اکبر
    شرم بر من اگر حریم تو
    پیش چشمان من شکسته شود
    وای بر من اگر نبینم چشم
    رو به رویای عشق بسته شود
    از تب سرد موجهای خزر
    تا خلیجی که فارس بوده و هست
    می شود با تو دل به دریا زد
    می شود با تو دل به دنیا بست

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی