کلاوس پیشلر در بازدید از موزه تاریخ حیات وحش وین در زیرزمین اون یک مجموعه نمایشگاهی از اجساد تاکسیدرمی شدهی حیوانات پیدا میکنه که برای نمایش آماده شده اند. چینش این اجساد به گونهای انجام شده که روایات و داستانهایی جدید از این حیوانات به ذهن متبادر میشه و بسیار ترکیبها بیان قوی و نویی دارند.
با کوسه ای مواجه میشیم که در پیچ راهرو انگار گمشده و سرگردونه. روباهی که طمع آهویی مغرور رو کرده. خرسی که منتظر آسانسوره..... راسوهایی خودشیفته که خودشون رو تو آینه نگاه میکنن. به نظرم نگاه حاکم بر این چیدمانها میتونه الگویی برای موزههای حیات وحش معمول هم باشه. چه اشکال داره در کنار بیان ویژگیهای کالبدی حیوانها داستانهایی جدید از روابط اونها به مخاطب عرضه بشه و یک جورایی رابطه مخاطب با این حیوانات هم معنی دار تر بشه....
- ۰ نظر
- ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۴۳