یک راهبرد طراحانه ساده برای پیغامهایی که خیلیوقتها در غیاب یکدیگر لازم می بینیم برای هم بگذاریم. طراح با خمکردن مفتولی ساده به شکلی هشدار دهنده و با انتخاب رنگهایی صحیح و خبررسان یک اشارهگر ساده و کارا ساخته است.
- ۰ نظر
- ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
یک راهبرد طراحانه ساده برای پیغامهایی که خیلیوقتها در غیاب یکدیگر لازم می بینیم برای هم بگذاریم. طراح با خمکردن مفتولی ساده به شکلی هشدار دهنده و با انتخاب رنگهایی صحیح و خبررسان یک اشارهگر ساده و کارا ساخته است.
انقلاب اسلامی ایران در چهارمین دهه خود و بعد از گذر از ربع قرن ایستادگی و مقاومت با رویش نسل جوان و به اصطلاح نسل سومیهایی همراه است که گاهی حتی بیشتر از پدران خود به این انقلاب و آرمانهای آن تعلق دارند. این نسل جوان هیچگاه و به هیچ بهانهای مانند معیشت و آرامش و ... زیر بار سازش با دنیا نمیروند، چرا که به روشنی میبینند در نقطهی عطف تاریخ قرار دارند و انگار تنها قدمی مانده تا امانت را به صاحب امانت تحویل دهند.
کلیپ «ایستادهایم» کاری از محمدباقر مفیدیکیا و جمع خوبی از بروبچههای متخصص سینمایی، ساختهشده در خانه فیلمداستانی، کلیپی حرفهای است که در قالب روایتی کوتاه اما داستانی با شور و هیجانی خاص و بهرهبرداری از نمادپردازیهای متعدد ایستادگی ستودنی ملت ایران و به خصوص نسل جوان و سوم انقلاب اسلامی را به تصویر میکشد. کلیپ بر روی قطعهای از میکیس تئودوراکیس ساخته شده است که تنظیم آوای بسیار هنرمندانه امید روشنبین و شعر محکم خانم نیلوفر شادمهری آن را همراهی میکنند.
داستان، داستان گروهی جوان و فعال است که در اقدامی حساب شده تصمیم میگیرند در یک روز آفتابی تهران، بسیار غافلگیرانه در کنار برج آزادی تهران ......
بهتر است خودتان کلیپ را ببینید:
چند وقتی ست که به لطف نابخردی کمیته فیلترینگ از گذاشتن ویجتهای ویمئو محروم هستیم و کمتر اثر ویدیویی یا انیمیشن در یانوندیزاین داریم. به لطف معرفی دوستان یک انیمیشن کوتاه ایرانی با تم اندکی تبلیغاتی اما دربردارنده مفهومی ملی به یانوندیزاین آمده است. این انیمیشن کوتاه روایتی امیدوارانه از پیشرفت مبتنی بر استقامت ملت ایران است که در قالب روایت صحنههایی خوشساخت از یک دستآورد فرضی ملی طرحریزی شده است.
نکته مهمی که در حاشیه این انیمیشن باید بگویم توسعه روشهای نرمافزاری انیمیشنسازی در بین تیمهای جوان ایرانیست. گروه انیمیشنسازی حورا که سازنده این قطعه کوتاه است تا پیش از این چندان معروف نبوده است اما تراز فنی انیمیشن پیش رو نشان از توسعه خوب فنی این گروه و شاتهای حساب شدهی آن از نگاه هنری معقولی در پشت کار خبر دارد. اگر هم از وجوه تبلیغاتی کار بگذریم باید بگویم امروز ظرفیتهای ایران عزیز دستمایه و بهانه خوبی برای اهل هنر است.
فنآوری پرینت سه بعدی راه خود را به سمتی کشانده است که باید منتظر خبرهای تازه و توسعههای کاربردی در هر روز باشیم. در طرح زیر طراحان به کمک یک بازوی رباتیک و استفاده از متریالی که خیلی سریع خود را میگیرد به پرینت سهبعدی بدون اتکا به بوم زیرین و به صورت دست آزاد در فضای سه بعدی دست پیدا کرده اند.
این یعنی منتظر سازههایی کامل به صورت پرینتشده در سایت معماری باشیم که دیگر لزوما ثقلی و ساده عمل نمیکنند.
موضوعی که خدمتتان ارائه میدهم راز گرههای اسلامی است. این موضوع را حدود یک ماه پیش در همایش سازههای سنتی با محوریت گنبد در دانشگاه تربیت مدرس ارائه دادیم. گفتار امروز براساس همان مقاله است. نام آن مقاله «گرههای چندزمینه براساس پیچیدگی بستر غیر مسطح» بود. این کار براساس یک طرح پژوهشی است که در استودیوی پنجاوهفت در حال انجام است. استودیوی پنجاوهفت،استودیوی جوانی است که حدود یک سال و نیم است که کار خود را شروع کردهاست. تمرکز اصلی گروه روی طراحی معماری است. البته کار در عموم عرصه دیزاین هم فعالیت داریم. کار پژوهشی نیز در کنار کارهای طراحی در برنامهی کارمان است. رویکرد گروه این است که هم کار پژوهشی انجام دهد و هم کار طراحی.
یکی از مهمترین توجهاتی که در توسعههای بافتها و مناطق مسکونی جدید باید وجود داشته باشد، شکلگیری بافت انسانی و معطوف به زندگی پویاست. یعنی مجموعه طراحیها منجر به شکلگیری کالبدی نشود که بیگانه با انسان باشد. این مهم در سده اخیر به واسطهی ظهور مجراهای شهری مانند خیابانها و اتوبانها که ناگزیر با تناسبات و قامت و رفتار اتومبیلها تعریف میشوند خیلی سخت در سطح کلان قابل حصول است. مثلا وقتی یک اتوبان بزرگ ساخته میشود یا یک میدان وسیع ترافیکی دیگر نمیتوان انتظار داشت بافت انسانی شکل بگیرد. اما در مورد بافتهای انسانی نظیر شهرکسازیها و شهرسازیهای جدید یا در مورد اتوبانهایی که در دل بافتهای مسکونی عبور میکنند چه؟ آیا این انتظار زیادیست که توجه به مقام شامخ انسان و تاثیرپذیری او از کالبد زندگیش را مطالبه کنیم! به شخصه در سالیان اخیر تلاش -حتی تلاش- جدی در این رابطه ندیدهام.
برخی طرحهای مسکن مهر با تمام نقاط قوت و ارزشی که داشتند به صورت شهرکسازیهایی بیهویت در دل بیابان و آن هم به صورت چهارطبقههایی تیپ در بستر باز زمین خدا ساخته شدهاند. به واقع به عقل و تدبیر مسئولین و طراحان چنین پروژههایی باید شک برد و به انصاف و تقواشان دو چندان که هیچگاه برای خودشان چنان نمیپسندند که برای مردم پسندیدند. در توسعههای درون شهری نیز هیچ توجهی به مردم نمیشود. مثلا موفقترین پروژهی ادعایی سالهای اخیر یعنی اتوبان صدر دقیقا از مرکز محله روستاهای مهمی از مجموعه شمیرانات گذشت و مسجد و حمام و مرکز محلههایی را تخریب کرد. بعدتر هم که در اقدامی عجیب روی خانههای مردم دوطبقه شد!
نمونه زیر یک طراحی مجتمع مسکونی ست که به یک بافت شبه روستایی دست پیدا کرده است.... چه میشد اگر مساکن مهر ما و توسعههای محلات ما هم به این سمت میرفت؟ به سمت اصیل خودمان...
دستآوردهای ایران عزیز این روزها به مدد فضای ناسالم و سرشار از تخریب انتخاباتی، خیلی زیاد توسط برخی نامزدهای نامحترم زیر سوال میرود. انگار که سیسال است در ایران هیچ پیشرفتی رخ نداده است. در حالی که ایران عزیز به لطف انقلابی اسلامی هر روز بالندهتر و پیشرفتهتر خواهدشد.... البته اگر چشم کاندیدها و سیاسیون از دیدن این دستآوردهای بزرگ ملی کور مانده است اما هنوز هستند جوانان و صاحبان ذوقی که نمیتوانند در مقابل این پیشرفتها بیتفاوت باشند!
آتلیه طراحی گرافیک سهدرچهار را که می شناسید؟ همان گروهی که پوسترهای معروف جنگ،کار،تاپیروزی... را کار کرده بود و برای اولین بار در سایز بالا آن را بدون هیچ چشمداشتی از همین یانوندیزاین منتشر کردیم. استودیو سهدرچهار در ادامه فعالیتهای حرفهای گرافیکی خود اینبار با همکاری نشر معارف و با موافقت و همراهی حسین سخا، ایدهپرداز و طراح مجموعه ما میتوانیم، مجموعهای جدید از انعکاس تواناییهای ایران اسلامی را با نام تاقاف در چهل پرده کار کردهاند که به زودی به بازار خواهد آمد. در حال حاضر نیز مجموعهی نمایشگاهی این چهل پرده را میتوانید از آدرس TAQAF.IR سفارش داده و تهیه نمایید.
در اقدامی ارزشمند و جدید بچهها بخشی از این طرحها را به صورت موشنگرافیک و برای پخش در میانبرنامههای شبکهی دو نیز آماده کردهاند که از همین شبها میتوانید در تلویزیون هم مشاهده کنید. مجموعه این موشنها را این جا نیز نشر میدهیم.
صندلیهای طراحی شده توسط آنی اویلین اگرچه محکم و استوار هستند اما به مخاطب حس ناامنی میدهند. به ترتیبی که کمتر میتواند به نشستن بر روی آنها اعتماد کند. یک لحظه تصور کنید! به چه دلیل به اطراف خودمان اعتماد میکنیم؟ چرا آنقدر خیالمان راحت است که وقت نشستن بر روی یک صندلی و یا حتی قدمی از قدمی برداشتن گمان نمیبریم که نکند زیر پایمان خالی شود؟!
ما به قوانین فیزیک تکیه کردهایم....
در معماری مساجد سالهای اخیر در داخل کشور و به خصوص در فضای آکادمیک، تلاشی کپیبردارانه از نوع نگاه دوران متاخر مدرن و پسامدرن غربی به این گونه معماری یعنی معماری مذهبی حاکم است. طراحان جوان در پی القای مفاهیم یا به قول خودشان کانسپتهایی مذهبی در قالب فرم و فرمپردازی هستند. نمونه عینی این مساله میشود معماری مسجد الرضا (ع) در حاشیه خیابان انقلاب در تقاطع با گرگان یا حتی پروژهی پرحرف و حدیث دانشمیر در حاشیه تئاتر شهر. کمی پیشتر هم نمازخانه پارک لاله یا پروژهی نمازخانهی موزه فرش و ....
در این پست برخی کلیساهای مشهور اواخر عصر مدرن را می بینیم. کلیساهایی که در تفاوت با سنت پیش از خود، در کتار حفظ برخی اصول کارکردی یا حتی فرمالیستی به زعم خودشان، در پی القای ایدهای ذهنی از مفهومی مذهبی هستند. چنین نگاهی به معماری مذهبی سابقه چندانی ندارد و بدون شک ریشه در نگاه معناگرای خارج گفتمانی دارد. عموما معماران چنین بناهای مذهبی خودشان چندان مذهبی نیستند و مسجد را به مثابه فرصتی برای بروز ذوق و نگاه شخصی خود به دین میبینند. بگذارید خیلی در این باره ننویسم و گفتگو کنیم. به نظر شما این گونه معماری با الگوی مورد نظر صاحبخانه چه میزان ارتباط دارد؟