- ۳ نظر
- ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۴۶
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
مسابقه دوم یانوندیزاین یعنی طراحی قلک خیریه هیئت هنر با خوبی و خوشی برگزار شد. بیش از صد نفر در مرحله ثبتنام در مسابقه، نامنویسی کردند و ۱۱۷ سند تصویری در قالب ۴۰ طرح مستقل از ۲۸ شرکتکننده، ثمرهی نهایی این مسابقه بود.
حالا این ۴۰ طرح برای داوری به داوران محترم مسابقه ارجاع داده شدهاند و مطابقه وعدهی داده شده، در حاشیهی جلسه آخر حلقه هنر در سال ۱۳۹۲ یعنی جلسه بیستم، به تاریخ ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۲ اعلام نتایج و اهدای جوایز را خواهیم داشت.
ممنون از حضور و همراهی و لطف شما دوستان خوب یانوندیزاین و خیریه هیئت هنر
چوبهای غذاخوری شرقی یکی از جذابترین عناصر فرهنگی شرق هستند. حتی شاید بیراه نباشد که بگوییم غذاخوردن به کمک دو چوب نازک نوعی مراقبه روزمره در فرهنگ شرقیست. نوعی دقت و تمرکز در هنگام صرف غذا که از بستر فرهنگی شرقی خود جدا نیست. اما این چوبها مانند خیلی دیگر از وسایل زوج در زندگی روزمره مشکلاتی دارند. گمشدن قطعات و جورنبودن آنها از جمله این مشکلات است.
استودیو طراحی ژاپنی نندو در دو طرح جداگانه چوبهای غذاخوری ارائه داده است که در هنگامی که به استفاده درنمیآیند به وحدتی جالب دست پیدا میکنند. وحدتی که باز آن را باید ریشهدار در فرهنگ شرقی دانست... مخصوصا اتود اول از این دو طرح که بسیار هوشمندانه طراحی شده است.
مشهور است که هر کس ممارست در تمرین داشته باشد فنون هنری را یاد خواهد گرفت؛ یا اصطلاحا همه هنرمندند تنها کافیست خود را پرورش بدهند. اما هیچ فکر میکنید که ماشینها هم هنرمند باشند یا بشوند؟ گرایشی خاص در میان پارادایمهای نوین هنر وجود دارد که به هنر به مثابهی یک فرآیند خلق نگاه میکند و از این رو در پی ساخت دستگاههایی ست که با شکل دادن به یک فرآیند به تولید آثار هنری بیانجامند. هنر خودگردان! نوعی هنر اتفاق که تنها با مدیریت فرآیند خلق اثر تعریف میشود. این نگرش به شدت تحت تاثیر فرآیندهای خلق دیجیتال فرمهای زیباست که در برنامهنویسیهای کامپیوتری پیاده سازی میشود و احتمالا شما نیز هر کدام در دیوایسهای روزمرهتان نمونههایی از این برنامهها را دارید.
اکو یانگ، دست برخی وسایل روزمره قلم و رنگ داده است و از آنها هنرمندانی ساخته است. هنرمندانی که آثارشان تنه به آثار هنرمندان مشهور اکسپرسیونیست انتزاعی قرن بیستم میزند. عالیجنابان هنر انتزاعی: مرغ اسباببازی، ساعت کوکی، واکمن، ماشین اصلاح، همزن دستی و البته پیشکسوت و بزرگ گروه، جارو برقی!
آقای حافظی در عالم ذهن زندگی ﻣﻲکند. شغلش عکاسی است؛ از هر آن چه آدمﻫﺎ بیابند. او در خانه یک آلبوم دارد؛ پر از عکسﻫﺎیی که گرفته.
آقای حافظی همیشه عکسﻫﺎیش را در اختیار آقای خیالی -که یک هنرمند تکهﭼﺴﺒﺎن است- ﻣﻲگذارد. آقای خیالی با کمک چسب و قیچی از عکسﻫﺎ تصاویری رویایی خلق ﻣﻲکند؛ و در همان آلبوم ﻣﻲگذارد.
هر وقت آدمﻫﺎ خسته، درمانده یا غمگین ﺷﻮند، آقای حافظی یکی از تصاویر رویایی آلبومش را به آنﻫﺎ نشان میﺩهد، تا شادی از قلبشان لبریز شود.
کوهها، آبها، جنگلها و یکایک درختها، روح دارند. فکر دارند، ذکر دارند... برای همین یک صاحب اندیشه را به مراقبت از آنها گماشتهاند؛ انسان را. اما همین انسان صاحب خرد چه بیخردیها که بر سر این طبیعت نیاورده است. امروز سیر تخریب جنگلها و دیگر منابع طبیعی چنان به چشم میآید که حتی غیرباورمندان به عالم دیگر را دچار وجدان درد کرده است و جنبشهای سبز و پاسدار طبیعت در همه جای دنیا در حال شکلگیری و فعالیت هستند.
باید بدانیم که طبیعت به دست ما سپرده شده است؛ در مقابل زیادهخواهی زمینخواران و سودپرستان، جنگلها خودشان نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند. ما به یک صلح سبز نیاز داریم. صلحی که مانند هر آرامش دیگری، همت آزادمردانی را میطلبد که با مخالفان صلح، مبارزه کنند....
بناهای معماری شاید بهترین بازماندههای تاریخ بشری هستند و بهترین عبرتها. معمولا در مواجه با بناهای تاریخ کهن و خرابههای آنها ضمن تحلیل شکوه برخی از آنها به این فکر میکنیم که چه بسیار عظمتهایی که حالا در دل خاک ماندهاند و معطل و خالی از سکنه و خرابه شدهاند... یعنی فکر میکنیم که دنیا به هیچ چیز وفا نمیکند و چه زود میگذرد و .. از این دست. اما کمتر حواسمان هست که این تقدیر محتوم خودمان نیز هست.
یادم هست در همین دوران نزدیک دانشجوییمان بناهایی خاص از دوران اخیر را تجلیل میکردیم و آنها را آیکونهای دوستداشتنی معماری معاصر جها میدانستیم. اما هنوز هیچ تاریخی بر آنها نگذشته حالا باید از تخریب و از کار افتادگی آنها حرف بزنیم. انگار دوران اساطیر نیز کوتاه شده است. هیچ فکر میکردید همین خانه آبشار فرانکلویدرایت، پدر معماری مدرن آنگولاساکسن را که یکی از مهمترین آیکونهای معماری مدرن است و اتفاقا بین دانشجویان معماری نیز از احترام و اعتبار خاصی برخوردار است، در کمتر از ۸۰ سال از عمر آن، به صورت تخریب شده و از کار افتاده ببینید؟ در این پست ۷ بنای مشهور از معماران مشهور دوران معاصر را با هم میبینیم که اخیرا به دلایل فنی و افتصادی و ... خلاصه جبر زمانه یا در حال تخریب هستند یا اشکالات متعدد فنی پیدا کردهاند و یا متروکه و تخریب شدهاند. خوب است دقت کنیم که برخی از این آثار ساختههای همین دو سه سال اخیر در دنیا هستند که در زمان بازگشایی خیلی هم صدا کردند اما حالا در کمتر از دو سه سال در حال تخریب جزئی و کلی و ضرردهی هستند.