- ۵ نظر
- ۰۳ آبان ۹۲ ، ۲۲:۵۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
از زمان انقلاب صنعتی و جنبش هنر و صنعت در اروپا، هر روز تاثیرات فنون و صنایع ساختمانی بر معماری بیشتر و بیشتر شد به طوری که پس از گذشت یک قرن نیاز بود تا دوباره جایگاه معماری در نسبت با هنر و هنرهای زیبا بازتعریف شود. آخر میدانید کمی قبل در جهان باستان و دوران میانه اگر از هنر تجسمی حرف میزدند مشخصا منظور معماری، مجسمهسازی و نقاشی بود اما تاثیرات صنعت بر معماری آرام آرام آن را به شدت صنعتزده و فنآورانه کرد و طبیعتا از هنرهای زیبا -با آن مفهومی که در ذهن میسازد- فاصله گرفت.
بازتعریفی که عصر مدرن بر معماری و نسبت آن با هنر انجام داد سعی داشت تا معماری را در نقش هنری جامع و دربردارندهی سایر هنرهای معاصر دوباره احیا کند اما سرعت پیشرفت ابزار و فنون سازه به قدری سریع بود که امروزه جریان مهندس-معمارها حرف اول را در جهان معماری -حداقل در سطح معماریهای کلان و بزرگمقیاس- میزنند! این یعنی معماری دیگر نتوانست به عنوان یک هنر زیبا -با تمام وجوه شاعرانه و زیباییپرستانهش- پذیرفته شود. تجربه شخص من از دانشگاه هنر تهران و سایر دانشکدههای هنر ایران هم چنین بود که معماری از سوی خیلی از دانشجویان سایر رشتههای هنری، یک هنر محسوب نمیشد و یا لااقل آنطور که نقاشی هنر بود معماری هنر نبود......
تلاش برای اثبات و یا کشف وجوه زیباییشناسانه معماری تلاشی بسیار مرسوم و شناخته شده است. حتی باید گفت که شاخهی عکاسی معماری اساسا برای همین کشف و آشکارسازی زیباییشناسانه مورد توجه قرارمیگیرد. در این پست عکاسیهای سیاهوسفید جوئل جینچیلر عکاس مفتون معماری را خواهیم دید. کسی که در کشف وجوه زیباییشناسانه بناهای مدرن به شدت تبحر و تجربه دارد.
هنرمند فرانسوی فابین ریوری که از سال ۲۰۰۷ تا کنون بر تلفیق عکاسی و نقاشی به عنوان یک شیوه تمرکز کرده است، در مجموعه آینه این تلفیق تکنیکی را مبدل به رویارویی واقعیت و رویا کرده است. حضور رنگ و تاشهای آبرنگ بر مناظر سیاهوسفید و عموما دربردارنده خط افقی منحصربهفرد، به بازنمودهایی رویایی انجامیده است.
آیینهگی رویایی رنگها برای واقعیت سرد و خاموش سیاه و سفید.....
دانشگاه ادیان و مذاهب مسابقهای برای طراحی معماری یک بنیاد بزرگ را فراخوان داده و در حال برگزاریست که با وجود جوایز معقول و متناسب و ابعاد وسیع پروژهی طراحی، ۱- زمان بسیاری اندکی به طراحی آن اختصاص دادهشده است. ۲- هیئت داوران مشخصی ندارد. ۳- به تلفنهای اعلام شده کسی پاسخ نمیدهد. ۴- جوایز بالایی حتی تا نفر هشتم مسابقه نیز تخصیص داده شده است. ۵-دریغ از ایمیلی و تماسی و .. ۶- مجموعه زیادهخواهیهای متعدد در توضیح برنامه. ۷-.... و ۸-... و ...
خب همهی اینها را باید به حساب چه گذاشت؟
این طور مسابقات -با تجربهی امروز ما- بیشتر به دامهایی شباهت دارند که خیلی اوقات پیش پای طراحان و برای ایدهدزدی وسیع پهن میشود...
گفتهاند عاقل خودش را در معرض اتهام قرار نمیدهد. اما دوستان دانشگاه ادیان و مذاهب تقریبا هرچه میتوانستند انجام دادهاند تا اتهام را متوجه خودشان کنند. و این برای یک نهاد دانشگاهی بسیار بسیار بسیار بد است......
دوستان من! تا زمانی که مسابقه و دبیرخانهای خود را متعهد شما نمی بیند به هیچوجه خطر نکنید و تا از واقعیبودن تعهدات مسابقه و پاسداشت طرح و اندیشهتان مطمئن نشدهاید
اینروزها داغترین بحث بین مردم، بحث رابطه و مذاکره با امریکا و این رفتارهای سیاسی اخیر است که به عنوان سیاست خارجه دولت جدید و گامی دیگر از برنامه کلان سیاست خارجه ایران معرفی میشود! شما چه فکر میکنید؟ آیا ما در مذاکره با جهان غرب و به خصوص امریکا، در حال تجربهی یک رخداد تاریخی معمول خواهیم بود؟ آیا امریکاییها با این سبقه تاریخی روشن اصلا امکان تغییر ماهیت دارند!؟ یا حتی آیا در میان منافع ما و منافع ضد ما مشترکی وجود دارد که اصلا امکان بازی برد-برد باشد؟
از منظر خودم بگویم. ماهیت نظام استکباری امریکا و -در معنای وسیع اندیشهای آن- غرب در تعارض کامل با آرمانهای مردم مسلمان ایران زمین است.... پس خوشخیالند دولتمردانی که تصور مذاکرهای برد-برد و با اعتماد به صداقت طرفین داشته باشند. صداقت ایرانی و صداقت آمریکایی!
طراحان خانه طراحان انقلاب اسلامی، با ارائه مجموعهای جالب این صداقت امریکایی و پنجهی فولادین با روکش مخملی را تصویر کردهاند. تصویرپردازی چند قطعهای که اگرچه در واقع یک طرح و عرضهی آن در قالب چهار اتود به نظر هنوز نهایی نشده -با موفقیتهای متفاوت در پیادهسازی ایده- هستند اما به خوبی به یادمان میآورند که آنچه در روی میزهای مذاکره هست حتما از پشت پرده پنهانی برخوردارست...
و تنها سادهانگاران ممکن است این پشتپردهها را نادیده بگیرند....
اولین مسابقه یانوندیزاین به خیر و خوشی برگزار شد و حالا مراحل بعدی اعم از داوری و .... شروع خواهد شد.
از همه دوستانم متشکرم. تجربهی درخشانی بود که خیلی زود با اعلام آمار و کمی هم بعد با انتشار آثار و کمی هم بعدتر با اعلام نتایج و تجلیل از برگزیدگان در خدمت تان هستیم.....
به امید ایرانی سرفرازتر؛ با وجود طراحان دغدغهمندی چون شما....
ساختمان پرچین، غرفهای طراحی آتلیهی آلمانی اندرو کمپ و الیور تیل، نوع نوآورانهای از معماری سبز است که در پی کشف شفافیت و سیالی و بازنمایی متفاوت حضور طبیعت در زندگیست. معماران با ساخت فضایی محصور با سازهای خلاصه شده و پوشاندن تمام وجوه فضا به الگوی پرچینهای باغ و باغچهها، در عین استفاده از شاخ و برگ زائد درختان (قمیش) با تلفیق این پرچینها و گیاهان رونده، به پردهای شفاف و سبز در پیرامون یک فضای یکپارچه دست پیدا کردهاند.
معماری با طبیعت گاهی خیلی سادهتر از چیزیست که فکرش را میکنیم. چیزی که مانع ماست خیلی وقتها عادات و بایدها و نبایدهایی هستند که در اثر معاشرت با این سبک زندگی به شدت ماشینزده بر خودمان تحمیل کردهایم.
در افسانههای مربوط به پرندهی اساطیری ققنوس مغرب زمین دوباره و چندباره زاده شدن او از خاکستر خودش مطرح است. یعنی پرندهای از باقیمانده پرندهای -که البته خودش باشد- سربرمیآورد. هنرمند با برش فیگورهای مختلفی از پرندگان از سطح پرها و کنار هم گذاشتن این بخشهای مثبت و منفی پرندههایی رویایی از دل عضو بیجان پرندهای دیگر درآورده است...
متریالهای ساده و دم دستی و کاردستیهای خوب در دسترس ما کم نیستند.... باید تجربه کرد.
خانههای در پس پرده، گونهی جدیدی از ساختمانهای مسکونی در سئول هستند که قرار است در توسعهی محلهای جدید ساخته شوند. این خانهها با هدف تامین فضای خصوصی و حریم شخصی برای ساکنان هر آپارتمان توسط دفتر معماری OBBA طراحی و ساخته شدهاند. در طراحی این خانهها، آسانسور به عنوان نیای واجب برای معماری درنظرگرفته نشدهاست. معمار کرهای با آجرهای سفید و خاکستری هویت بنا را از بافت قدیمی متمایز کرده است و با به کاربردن مشبک آجری بخشی از فضای داخل را از نگاه بیرون مصون ساخته است.
سباستین بینیک هنرمند آلمانی در مجموعه «دوچهره» تصاویری از زنان حاضر در اجتماع را نشان داده است که با نقاشی عناصری از چهره بر روی صورت آنها از هر چهره، دو چهره اقتباس کردهاست. چیزی که در مجموعه این تصاویر به طور ویژه به چشم میخورد تاثیر چشم واقعی انسان است. چهرههای بازنمودشده با وجود شمایلی بودن عناصر نقاشی شده تنها به خاطر وجود همان یک چشم واقعی که در هر چهره مستقل گنجانده شده است، به طور خاصی دارای روح هستند و به راحتی مخاطب را گیج میکنند.
راستی چرا هنرمند زنان غربی را در حین زندگی روزمره و در دل اجتماع دوچهره نشان میدهد؟