
- ۱ نظر
- ۱۳ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۴۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.











زیر آفتاب گرم تابستان امسال چی بیشتر از سایه ای خنک می چسبه؟!
اگرچه این سایه رو می شه با سازه های پوشاننده مختلفی بنا کرد اما شاید هیچ کدوم به خوبی این اینستالیشن نباشن. اینستالیشن مهیجی که با قرار دادن تعداد زیادی چتر رنگی در کنار هم این گذر پیاده رو سایه دار کرده

پارکسازی عمومی باید به طوری باشه که محرومین و مستضعفینی که نمی تونن به شهربازی ها و قلعه های جادویی برن، حداقلی از تفریح رو بتونن برای بچه هاشون به طور رایگان داشته باشن. این مساله نه لزوما با نصب دستگاه های بازی که با طراحی منظری مناسب و ایجاد بستر بازی های جمعی و فردی برای بچه ها امکان پذیره....
چندبار دیگه هم این جا گفتم، لزومی نداره در طراحی محیط برای بچه ها از رنگهای کارتونی و احجام پلاستیکی و کاراکترهای شنگول والت دیزنی استفاده کنیم. بگذاریم سواد و سلیقه بچه ها رشد کنه بابا!
سرسرهها و تپه طورهای این پارک خیلی خوب تونستن بستری عمومی و رایگان برای تفریح بچه ها ایجاد کنن

کتاب خونه ت رو هم بخون! اگه البته اول کتاب هاش رو خوندی!!!
طراحی این کتاب خونه با واحدهای مدولار هم سانی که هر کدوم معرف و بیانگر یک حرف الفبای انگلیسیه به فرد این اختیار رو می ده که در هر شکلی که خواست و با نوشتن هر عبارتی که مورد نظرش بود کتاب خونه ی اتاق ش رو شکل بده و این یعنی احترام به مخاطب :)

استودیوی a21 خانهای با نام خودش طراحی کرده که در اون ترکیبی از خانه واستودیو رو مشاهده می کنیم. پلان های بنا قابل ملاحظه و توجهه و ویژگیهای فضایی جالبی در کار گنجونده؛ اما
به شخصه از حرکتی که در ساخت کف شفاف و کاشت درخت در داخل فضا و نحوه نورگیری متفاوت بنا زده، استفاده کردم.

طراحی چهره با استفاده از حروف و عناصر سمبلیک خط.
کار از این منظر جالبه که تنه می زنه به مباحثی نظیر اون ها که برای خطوط و نگاره های زبانی مختلف معنایی خاص قائلن و اعتقاد دارن صورت نوشتاری زبان در آغاز شهودی بوده و کم کم به صورت ضابطه من درآمده.

برخوردهای شکلی نوآورانه با میراث معماری و هنر گذشته وقتی "به کار بیان" و عملکرد درستی داشته باشن، نوعی از روش طراحی هستند که به نظر کمترین انتقاد رو بین روشهای گوناگون طراحی می تونه متوجه خودش کنه. هم نمی شه چندان به بی توجهی به تاریخ و میراث متهمش کرد هم به واپس گرایی و انحطاط...
زباله رو در عصر اخیر طلای کثیف نامگذاری کردند؛ با این وجود روند تولید زبالهی بشر هر روز بیشتر از دیروز در حال گسترشه. به خصوص کیسه های نایلونی! به خصوص کیسه های نایلونی! به خصوص کیسه های نایلونی.......
این اثر یک اینستالیشنه جالبه که قیمت نهفته در این طلای کثیف رو به چشم شهروند ها میاره.
بر خلاف همیشه این بار سطل زباله شهری پر از زبالههای بدبو و بدترکیب نیست؛ این بار می درخشه و محیط اطراف خودش رو در ورودی این موزه تعریف می کنه

مشعل المپیک 2010 یکی از طراحی های ویژه در طول تاریخ مشعل های المپیک بود.
نگاه طراحانه ی این اثر به گونه ای متفاوت بود که به خلاقیت و بیانی نو و تازه از این سنت متداول دست پیدا کرده بود. مشعل بر خلاف بارهای گذشته، مجموعه ای آتش دان منفرد بود که در حرکتی شعاعی و مانند بسته شدن یک گل ، تبدیل به مشعل بلند و یکپارچه می شدند؛
چیزی در مایه های بیان وحدت و همدلی میون کشورهای شرکت کننده که هر کدوم آتشی به چراغ دان این بازی ها اضافه کرده و اجاق ش رو گرم کرده.....
از نقدهای کلی م بر جریان المپیک مطلعین اما مطابق مانیفست این روزنه، نباید دیدن دیدنی ها رو کنار بگذاریم.
این هنرمند ایده ای نو در عکاسی به کار گرفته؛ او با دستگاه های صنعتی اشعه ایکس بزرگ و کوچیک اقدام به عکس برداری اشعه ایکس از اشیای بی جان و جان دار کوچک و بزرگ در ترکیب بندی هایی نامتداول کرده و دست آخر محصول به نوعی کشف هنرمندانه بدل شده .
