آیا پیچیده شدن ساختههای بشر نشانهی پیشرفت و تکامل اوست؟ پاسخ این سوال به شناخت ما از او بستگی دارد. اگر قلمروی که انسان میتواند در آن سیر کند، به اندازهی هفت آسمان باشد، و او تنها سرگرم کاویدن آسمان اول شود، چگونه میتوان پیشرفتی را برایش در نظر گرفت؟! توان حرکت در این پهنهی بینهایت به انسان داده شده. اما او که بسیار ستمگر و نادان است، با خروج از راه راست، همهی عشق خود را نثار پیرزن عشوهگر دهر میکند. و این عشقبازی نافرجام و یکطرفه تنها چروکهای این پیربانو را فزونی میبخشد. امروزه زندگی بشر، و ساختههایش و تبیینش از طبیعت بسیار پیچیده شده؛ به پیچیدگی پیکر چروکیدهی پیرزنی عشوهگر.
طراحی، روندی از فعالیتهاست که انسان برای پاسخگویی به نیازها و مسایل خود در پیش میگیرد. این روند در نهایت به یک نتیجه منتهی میشود. بسیاری از نتایج روندهای طراحی در پاسخ به مسایلی پدید آمدهاند، که خود زمانی پاسخ یک مسئله بودند. چه بسا این نتیجهی جدید، خود تبدیل به مسئلهای برای طراحیهای بعد شود. و این چنین است که رشتهی طراحی سری دراز مییابد.
میگویند هنرمندان، در پیکرهی جامعه، اندامی حساس هستند. در پیکرهی آدمی، چشم آن عضو شفاف و حساسی است، که حقایق را منعکس میکند. پس اگر هنرمندان چشم جامعه باشند، باید چیزی از حقیقت این پیچیدگی بیهوده را بتوان در آثارشان مشاهده کرد. یکی از نامهایی که در این جستوجو به آن میرسیم، «ماشین روب گلدبرگ» است، که از نام کارتونیست و مخترع آمریکایی، روب گلدبرگ برگرفته شده. طراحی این ماشین نشان میدهد که گاهی پیچیدگیها پوچ هستند؛ و تنها برای برداشتن یک گام ساده تراکم یافتهاند. گامی که به سادگی میشد برداشته شود.