- ۰ نظر
- ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۹
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
درخت موجودی سخاوتمند است که سایه انداختن بر روی زمین کمترین لطف اوست. گاهی این سخاوت را وقتی که اجزای درخت از آن جدا شده و به شکل صنعتی فرآوری میشود نمیبینیم. طراح فرانسوی نیمکتی را طراحی کرده است که با اتصال نشیمن آن به شاخههایی دستنخورده از درختان، قصد هویتبخشی به یک محصول صنعتی را دارد. بنجامین گریندورج با قرار دادن پایهی شیشهای در سمت دیگر نیمکت، سعی در بازنمایی یکپارچهی درخت و القای حس تعلیق آن در هوا را داشته است. میتوان مشاهده کرد که قطع شدن نیز درخت را ناکارآمد نخواهد کرد، همانطور که گریندورج از آن به عنوان یک عنصر فشاری و در عین حال نمادین در اثر خود استفاده کرده است.
ساختمانهای علوم نوعی دانشسراهای عمومی هستند که با هدف انتقال ساده دانش به مردم و عموم جامعه ساخته و اداره میشوند. برای همین رویکرد فرمپردازی شایع در معماری این گونه بناها رویکردی پاپ است. طراحان با استفاده از فرمهای الهامبخش علمی با ابعاد بزرگتر به سراغ حل چالش فرمپردازی این گونه بناها میروند. فرمهای کیهانی، زیراتمی، سازههای نوین و .... از شایعترین این نمادها هستند. این میان یک ساخت خوب و شناخت درست مصالح ساختمانی و ترکیبهای آنها شاید بتواند تا حدودی این نگاه پاپ را تعدیل کند.
طراحان آرکویو با انتخاب فرمی نمادین برای طراحی یک مرکز علوم اما با استفاده از فلز پوشش نداده شده و ترکیب پرکنتراست آن با یک گنبد کروی سفید رنگ در مرکز بنا تلاش داشتهاند تا در عین نمادین و علمی بودن ساختمان برای مردم نوعی آیکون قابل قبول معمارانه برای شهر به ارمغان بیاورند.
برای کتابخوان کردن کودکان چه کارهایی میتوان انجام داد؟ میشود آنها را مجبور به خواندن کرد. میشود برایشان در ازای کتابخواندن بیشتر هدیه و جوایز بیشتر درنظرگرفت. میشود برایشان کتابهای خوب خرید و در کتابخوانی با آنها همراهی کرد..... بله و البته میشود کتابخوانی را برای آنها جذابتر کرد. به نظر بهترین راه جذب کودکان به کتاب جذاب کردن خود فرآیند کتابخوانیست. چرا که عامل خارجی چنان با موضوع آمیخته میشود که کمکم کودک مرز میان آن دو را از یاد میبرد.
یک خانواده سنتی برای جذابتر کردن کتابخانه بزرگشان برای کودکان خانواده دست به دامن استودیوی خلاقی میشود. استودیوی طراحی با حذف همه مبلمان مرسوم و ایجاد یک تور مطالعه ، لذت تعلیق و درازکشیدن و آزادی عمل را با خواندن درهم میآمیزد و جهانی جدید برای کودکان ایجاد میکند. مبلمان مختصری که برای بالارفتن و ورود به پهنهی تور خواندن تعبیه شدهاند و سپس تور عظیمی که تمام سطح کتابخانه را پرکرده است. این تور علاوه بر ایجاد دسترسی به سطوح بالاتر کتابخانه و حذف نردبان، کتابخوانی آمیخته با بازی را برای کودکان پیشنهاد میکند.
هنرمند توماس ساراسینو با آگاهی کامل چنین فضاسازی عظیمی را در امتداد ناپایداریها و ابهامات علمی فیزیکی نوین و حتی در امتداد حضور سیستم تارگستر پیچیدهای به نام اینترنت در زندگی ما میبیند. جریان تعلیقی و تمایلات به ناپایداری در طراحی معماری سالهای اخیر در جهان به شدت در حال گسترش است و بیشک این گونه رهیافتهای (یا حتی رهزنیهای) تمدنی را نباید کم تاثیر در این جریانات دانست.
۲۵۰۰ متر مربع آن هم در ارتفاع بیست متری از سطح زمین بر فراز ووید مرکزی یک موزه در تعلیقی شگفت آور! این یعنی یک ناپایداری عمیق و تجربهای منحصر به فرد که میتواند نگاه آدم را به زندگی -حتی- تحت شعاع قرار دهد.
نقاشیهای یان دیویس، با تکرار الگوهای مبهم با نقشی هیپنوتیزم کننده شکل میگیرند. او در کارهاش بر نسبت میان انسان و ساختار تمدنی مناسب در بستری انتزاعی تاکید میکنه و فضاسازیهای به شدت اسطورهای ش در عین یادآوری آثار جنبشهای فوتوریستی، نوعی تعلیق و دودلی نسبت به این تمدن رو در ذهن ایجاد میکنه. فضاسازی در کارهای دیویس به شدت تعلیق دهنده ست و آدمی رو نسبت به ادامه سیر تمدنی که داره ازش سخن میگه دو دل میکنه. و همچنین رنگها و نحوهی کاربرد اونها بر این احساس دوچندان موثره.