- ۲ نظر
- ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۴۲
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
صلح، امنیت، آزادی، حقوق بشر .... اینها همه اصطلاحاتی هستند که در جهان کاسبکار امروز معنای روشنی ندارند. نهادهای خودخوانده جهانی این کلمات را به هر صورتی که دلشان بخواهد و در هر زمان که دلشان بخواهد و به هر نحو که دلشان بخواهد تفسیر میکنند. صلح و امنیت برای مردمان اشغالگر اسرائیلی معنا دارد اما حتی جان برای فلسطینیهای صاحبان زمین و تاریخ معنایی ندارد....
حسین یوزباشی تصویرگر و گرافیست جوان، در کاریکاتورهایی مستقل، این صلح کاسبکار را که در وقایع اینروزهای فلسطین عزیز بیش از هر زمان به چشم میآید به تصویر کشیده است. صلحی که با تبلیغات وسیع چونان مشغول بازیهای جام جهانی می شود که از تکه تکه شدن بدنها و ویران شدن خانهها -عامدانه- غافل میماند. صلح کاسبکار کثیف....
شبی که از دامنه کوه پایین آمدی، شبی بود ظلمانی که پهنهی فکر و اندیشه بشر را فراگرفته بود؛ این بود که با خورشید تو روزی که برخاستی و ابلاغ رسالت کردی، روز شد.
برانگیخته شدن شما، برانگیختهگی نوع بشر بود و بار امانتی که شما به دوش کشیدی، تمام بهانه خلقت بود.
عید مبعث شما، عید بزرگ جهان اسلام بر همه ما دوستداران نورتان و راهتان و اخلاقتان با برکت.
به دعای شما ... پس بخوان. بخوان به نام پروردگارت ای بهانه خلقت! بخوان که ما را بهایی نبود اگر تو او را نمیخواندی.
اقراء ...
اینفوگرافیها یکی از راههای سریع و نسبتا مطمئن انتقال دادهها در زمانهی ما هستند؛ زمانهای که حوصله یادگیری بشر آن قدر کم شده است که دیگر به خواندن کتابها و یادگرفتن چیزها نمیرسد، لاجرم باید دادهها را جوید و عصاره کلام را به کام مخاطب ریخت. از طرفی دیگر با اشباع چشم مخاطب از تصاویر زمانهی ما با چالش دیگری نیز روبهروست که نیاز به روایتگری برای مخاطب را میسازد. یعنی مخاطب دیگر به یک تصویر ثابت راضی نیست و منتظر شنیدن روایتی تصویری برای انتقال پیام است. این طور میشود که ویدیواینفوگرافیها پیدا میشوند. در اینفوگرافیهای ویدیویی ما با یک حجم زیاد اطلاعات آماده هضم روبهرو هستیم که در روایتی تصویری مخاطب را همراهی میکنند.
امروز روز ملی فنآوری هستهای ست. فنآوری عظیمی که به همت جوانان خوب این مرز و بوم و با عزم و اراده ملی و با خدمت همه دولتهای این سالهای انقلاب به خصوص مردانهگی دولتهای نهم و دهم، امروز به میراث نسلهای آینده ایران بدل شده است و جزو لاینفک سیر رشد و شکوفایی خوب ملت ایران است. اما چقدر اهمیت این فنآوری را میفهمیم؟ اصلا چقدر اهمیت انرژی و بحران پیرامون آن را درک میکنیم. روایت هنرمندانه آتلیه سهدرچهار از اهمیت این موضوع و آینده روشن ایران اسلامی در قالب یک ویدیو اینفوگرافی جذاب به سفارش مجمع بسیج دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف، یقینا به درک بهتر ما کمک دوچندان خواهد کرد.
راستی بیستم فروردین روز خوش یمن قطع رابطه ما با شیطان بزرگ جهان معاصر امریکاست... شکر از آن خداست.
امروز روز جمهوری اسلامی ایران است؛ روزی که ملت به «ما میتوانیم» رایی تاریخی و ابدی داد ، رایی که با فراز و نشیبهای دولتهای گوناگون اجرایی تغییری نمیکند و حتی معیاریست برای رد کوتاه همتیهای رجال و خستگیهای برخی از مردم.... این سالهای اسلامی، ایران خیلی پیش رفته است. مشکلات کماکان هست اما خیلی هم پیش رفتهایم و خیلی موانع را پشت سر گذاشتهایم، حتی همین امروز اگر مشکلاتی داریم گاهی از بیهمتیها و خستگیهای ماست....
دستآوردهای متعددی این سالها داشتهایم. دستآوردهایی که تنها و تنها به بیان و زبان هنر میتوان به خوبی بیانشان کرد و خبرهای گاه و بیگاه رسانهها از ابعاد و عظمت آنها اطلاع دقیقی به دست نمیدهند. مثلا چندی پیش دلاور مردان دریایی ما، ناوشکنی عظیم را که به دست طراحان و صنعتگران داخلی ساخته شده بود، به آبهای آزاد انداختند و ایران اسلامی را به جمع کشورهای معدود دارای این فنآوریها وارد کردند. یقینا کار هنری خوبی لازم است تا این دستآوردها درست برای مخاطب جا بیافتد.
شرکت دانش بنیان فاتح آسمان شریف که متشکل از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف است و دستاندرکار ساخت پهپادها و هلیکوپترهای بدون سرنشین است، اخیرا با ورود به عرصه تصویربرداری هوایی تحت نام تجاری ایران هلیشات راه را برای ارائهی هنری این گونه دستآوردهای فنآورانه باز کرده است. ایران هلیشات در روزهای پایانی سال ۹۲ با حضور در خلیج همیشه فارس، ناوشکن معظم جماران را از دریچهی دوربین هوایی خود به چشم ما آوردهاند. دریچهی دوربینی که خیلی زیاد به درد صاحبان هنر و ارباب رسانه خواهد خورد و ایران هلیشات وظیفه فنی این کار را بر عهده گرفته است.
شما را به دیدن این ویدیو و سایر کارهای ایران هلیشات در وبسایت رسمیشان دعوت میکنم.
از تبلیغات رسانهای و سودجوییهای آن که بگذریم، واقعا اگر دنیا با روند توسعه جهانی کنونی پیش برود، آینده چگونه خواهد بود؟ باید به داد دنیا برسیم... و این خود کم دلیلی دورانیست که ما ادعای انتظار آن را داریم...
عکاس جوزف فورد با ایجاد تقابلهای هوشمندانه میان منظرههایی هوایی از مراکش و سیسیل با بافت پارچهها و لباسها و برخی اشیای تجاری چند برند مشهور اگرچه به منظور تبلیغاتی، اما درکی نو و متفاوت به جغرافیا و جهان را برای مخاطب به ارمغان میآورد. تصور این که یک صحرای سوزان در مقیاس وسیعش با چین و چروکهای سادهی یک پلیور زمستانی شباهتهای فرمی جدی دارد در کنار همه نظریات ریاضیوار فرکتالی و .... ناگهان جهانی ساده را پیش روی مخاطب قرار میدهد. جهانی که در عین گستردگی و گوناگونی انگار سادگی عجیبی بر آن حکمفرماست....
کشورهایی نظیر انگلستان و امریکا آن قدر هدف مهاجرت پناهندگان کشورهای مختلف هستند که حتی در معادلات اجتماعی کلمه تابعیت در مقابل ملیت وزن موثری پیدا میکند. اینگونه جوامع به طور رسمی و قانونی مثلا حقوق تابعین خود را برابر میدانند و ایجاد فرصت برای غیربومیان و ملیتهای دیگر برای پذیرفتن تابعیت کشورشان را جزو اصلی آقایی خودشان بر عالم تعریف میکنند. سرزمینهایشان سرزمین فرصتهاست و جمع میان همه آنها که به دنبال فرصتها هستند جمع ملتشان را تشکیل میدهد. این دو پوستر هم که مربوط به موسسهای از موسسات همسو با سیاستهای کلان این کشورهاست بیان میکند که هر کس از هر ملیتی به راحتی می تواند با حفظ هویت خود، جای خود را در دل این جمع فرصتها پیدا کند. یعنی پناهندگی در عین حفظ هویت ملی.
اما واقعیت چیست؟
واقعیت آن است که شهروندان ملیتهای کوچک مجبور هستند علاوه بر چشیدن طعم تلخ تبعیضهای نژادی و نگاههای متفاوت، خود را آن قدر تغییر دهند که در این پهنهی سه رنگ بگنجند. باید خود را شبیه منطق تمدنی این ابرقدرتها و نظامات مورد پذیرش آنها درآورند تا در این نقشه یا پرچم جایی پیدا کنند. همین ایران خودمان. ایرانی باید از رنگ سبز پرچمش دست بکشد تا بتواند در این نقشه جایی پیدا کند..... یعنی حداقل بخشی از خودت و اصالتت را باید بگذاری تا بپذیرندت.
داستان آیکونها روایت قرن اخیر جهان براساس وقایع آیکونیک است. هرچند طراح مهمترین وقایع این قرن یعنی انقلاب اسلامی ایران را در میان وقایع آیکونیک از قلم انداختهاست و هرچند من نیز یکی دو واقعه را -از جمله تاسیس رژیم اسرائیل- تنها به دلیل تصویرسازی کمی مورد دارشان از پست حذف کردم، اما باز هم خواندن تاریخ یک سده آنهم تنها از پس مرور چند تصویر آیکونیک و یادآوری چند خاطره مهم داستان جذابی ست.