- ۰ نظر
- ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۰۰
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
اگر یادتان باشد یکی از تفریحات دوران کودکیمان در تفرجها، بستن طناب به درختان و درست کردن تاب بود، البته با حداقل امکانات و حداقل ایمنی! این طراح آلمانی تابی را طراحی کرده است که کمی از دردسرهای تاب ساختن، آن هم به شیوهی ارتجالی قدیم میکاهد. کنسولی فلزی که با تسمههایی قابل تغییر به هر عنصر عمودیای وصل میشود و تاب چوبی و طناب هم از آن آویزان خواهد شد. برای تکیهی مطمئنتر به ستونها و همچنین صدمه نزدن به آنها، او از تکیهگاههای لاستیکی استفاده کرده است. شاید این تاب با تنوع متریالهایش خیلی زیبا و یکپارچه نباشد، اما حتما در گشت و گذارهای خارج از شهر وسیلهای کارا و جذاب خواهد بود.
ما در استفاده از منابع طبیعی آنقدر ماهیت طبیعت را دستخوش ملاحظات صنعت میکنیم که گاهی از روح طبیعت چیزی به زندگیهای شهری ما نمیرسد. ورقههای چوب یا امدیاف اگرچه طبیعی هستند اما در ترکیب و فرآیندی که تولید میشوند گاهی به کل به محصولاتی غیرطبیعی بدل میشوند.
هر فصل از سال زیبایی منحصر به فردی دارد اما رنگهای پاییزی کمی متفاوت و خاصند. زرد و قرمز برگها به خصوص در فضایی با پوشش گیاهی انبوه بدجور چشم را خیره میکند. عکاس جوان اوکراینی که خود بزرگشدهی این طبیعت است، مجموعهای از تصاویر پاییزی خود را منتشر کرده است. او مسیرهای جنگلی را وقتی در مه غلیظ جنگل گم شده و زیر پوششی از رنگهای گرم پنهان شدهاند به تصویر کشیده است. خلقت خیرهکنندهی خداوند در بسترهای بکر زمین وضوح بیشتری دارد.
استادی داشتیم که از خاطرهی طراحی ویلا در باغی قدیمی میگفت. او درختان بلند و قدیمی باغ را به عنوان هویت اصلی طرحش دیده بود و خانهای با پیچ و خمهایی حساب شده به دور درختان طراحی کرده بود. بعدتر با نشان دادن طرح به کارفرما میفهمد که آنها با کندن درختهای زیبا و بلند باغ، پیش از دیدن طرح، زمینه را برای ساخت خانه مهیا کردهاند!.. و استاد مجبور میشود از نو طراحی کند..
حالا اهمیت توجه به طبیعت در طراحی و موجودی به نام درخت، باعث پرداختن سایتهای اینترنتی به این مقوله شده است. کاری که موقع تماشا برای همه جالب و تحسین برانگیز است، اما در مقام تصمیمگیری و کارفرمایی! وقتی در تزاحم با منفعتهای مالی قرار میگیرد حفظ این جاندار کمی برایمان سنگین است. در این پست ساختمانهایی را میبینید که به درخت به عنوان عضوی از معماری نگاه کردهاند. البته میزان حضور آن در ساختمانهای مختلف متفاوت است. در بعضی صرفا منجر به شکاف یک دیوار شده است و در دیگری ایدهی اصلی را شکل داده یا ساختمان به دور آن شکل گرفته است. شاید با کمی انعطاف در نگاه، بتوانیم با کمترین آسیب به طبیعت، از آن برای غنای بیشتر طرحمان استفاده کنیم.
جمجمه موجودات زنده و به خصوص جمجمه انسانی از قدرت بیان فوقالعادهای برخوردارست که میتواند متناظر قدرتهای پوشیدهی خاصی باشد که به همراه دارد و مورد توجه مسالک رازآموز -غالبا ناپاک- جهان سنت نیز بوده است. حتی ترس و استرس موجود در مواجه عینی این هیئت مادی که در بسیاری از انسانها وجود دارد بیارتباط با این مساله نیست. شاید دزدان دریایی نیز با فهم درست این مساله یکی از نمادهای اصلی خود را جمجمه انتخاب میکردهاند.
اما جمجمه انسانی مانند هر چیز دیگر در دنیا ظرفیت نمادپردازی و فهم نمادین در خود دارد و اگر توسط برخی و با بهره از وجه خاص آن، به نماد مرگ و فنا تعبیر شده است، با نگاهی دیگر محمل خوبی برای نماد زندگی و بقا نیز هست..... دوران گذاری از گذرگاهی به گذری و از گذری به گذاری! امریک چانتیر هنرمند فرانسوی جمجمهای انسانی را سبز کرده است. فارغ از این که غرض هنرمند چه بوده باشد -که غالبا اغراض هنرمندان دوره اخیر از این گونه فعالیتها ابداع و تفنن و رسیدن به یک «چیز جالب» است- جمجمه سبز او به طرز قابل قبولی ظرفیت خوانشی دیگر را دارد. سبز خواهم شد؛ روزی.