- ۰ نظر
- ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۹:۱۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
هرچه جلو میرویم مرز بین هنرها یا حتی میان تخصصهای مختلف کمرنگتر میشود. برای مثال مرز میان هنر گرافیک، نقاشی، عکاسی و نقاشیهای دیجیتال گاهی به کلی برداشته میشود. نیک جنتری، هنرمند انگلیسی این بار فقط با مفهوم این موضوع سروکار داشته و تنها از فن نقاشی برای کار خود استفاده کرده است. او نگاتیو دوربین عکاسی را به قطعات گوناگونی برش داده و از چیدن آنها کنار هم تصاویر پرترهای را شکل داده است. قسمتهایی از نگاتیو، که خود ظرفیت لازم از لحاظ رنگ و بافت را برای قرار گرفتن در تصویر داشت، بدون تغییر گذاشته و باقی برشها را به نوعی نقاشی کرده است.
فارغ از نگاه تکنیکی به ماجرا، برداشتهای دیگری نیز میتوان از این مجموعه داشت. اینکه انسانها ساخته شده از تکتک لحظاتی هستند که آنها را زندهگی میکنند، لحظاتی که هر کدام تصویری لحظهایست که بر روی نگاتیو عمر به ثبت رسیدهاست!
حتما تا به حال تجربه کردهاید یا دیدهاید که انفجار اشیا بهخصوص برای کودکان جذاب است. البته انفجاری که در سطح محدود و توسط خود آنها انجام گیرد. ذات انفجار به خاطر محفی بودن آن و نمایش دفعی و شدیدش معمولا برای همه دارای جذابیت و هیجان است. حالا فرض کنید همین نمایش جذاب و بعضا خطرناک! به جای فضای باز، اینبار در داخل خانه انجام شود. یوشی هرزگ و دانیله کایر عکاس، از جذابیت فرمی انفجار که اتفاقا در لحظات محدودی هم قابل مشاهده هست، عکاسی کردهاند و سعی داشتهاند که این انفجار را در زیباترین لحظهی حود شکار کنند. برای مرموز بودن و جذابیت بیشتر، آنها مبدا انفجار را در بعضی تصاویر درون یک آباژور یا زیر در یک اتاق در نظر گرفتهاند. فضاهایی که در زندهگی روزمره جلو چشممان هستند اما ما پشت آنها را نمیبینیم.
وقتی یک شخص دو یا چند حیطهی تخصصی را دنبال میکند، ذهنی متشکل از هر دو نوع رویکرد یا رفتار دارد. مثلا وقتی یک عکاس علوم تجربی هم بداند، حتما آزمودن تاثیرات شیمیایی عناصر مختلف بر روی عکسهایی که میگیرد برایش جذاب خواهد بود!.. سئونگ هوان عکاسی کرهای است که از قضا میکروبیولوژیست هم هست. او پیش از اقدام به گرفتن عکس بر روی فیلمهای عکاسیاش قارچهایی را کشت میکند که باعث تغییر ظاهر فیلمها میشوند، اتفاقی که شاید ما را یاد عکسهای سوختهی دوربینهای آنالوگ بیندازد! اما به خلاف آن تجربهی تلخ ما، هوان هو به دنبال خلق تجربهای نو در عکاسی پرتره است. او با این فرآیند تصاویری انتزاعی ایجاد میکند که البته به خاطر نظم حاکم بر واکنشهای شیمیایی دارای طیف منظمی از رنگها هم هست. این ویژهگی آخر، زیبایی خاصی را هم با خود به همراه آورده است.
بعضی حیوانات جذابیتهای خاص خودشان را دارند. از جملهی این حیوانات گربهساناناند. چشمهای این حیوانات خیلی وقتها دستمایهی تمثیل و شهرهگی قرار گرفته است. وینسنت جی موسی عکاس آمریکایی، در عکاسیهای خود از این گربههای بزرگ به این نکته توجهی ویژه داشته است. او نگاههای خیره و مجذوب این حیوانات را در لحظهای خاص با فیگوری ویژهی آنان ثبت کرده. بدین شکل بینندهی این تصاویر، از نظرگاهی متفاوت این مخلوقات زیبا را خواهد دید.
شونبرگر هنرمندی آلمانی است که از تخصصهای او عکاسی از طبیعت است. چیزی که جانمایهی آثار شونبرگر را شکل میدهد تضاد است. عموم عکسهای او از تضادی آشکار میان رنگها و بافتها و کنتراست نور و سایه برخوردار است. چیزی که در آثار عکاسی معماری او هم به خوبی مشاهده میشود. این مجموعه از آثار عکاس آلمانی تصاویری است از طبیعتی ابهام آلود که با گنجاندن عناصری مثل مه و نور بر ایجاد این حس تاکید کرده است.
عکاسیهای اما فیلیپس از معادن سنگ نمک غرب استرالیا بیشتر به رویا میماند. به سرزمینی بیکران و رویایی که نظیر آن در جهان واقعیت کمتر قابل تصور است. در چنین جهان بیرنگی قابل پذیرش است که کنتراست بیکران سفید با هر نقطه یا شی رنگی و حتی با بستر آسمان آبی شاید بیشترین دستمایه عکاس برای انتخاب شاتهای عکاسی خود باشد.
بشرِ خاکی بالفطره احساس نیازی به کندن و جداشدن از قیود و محدودیتها دارد و جالب آنکه حتی در برخورد با پدیدههای دیگر هم آزادی را به عنوان یک ارزش برای آنها تلقی میکند. عکاس ژاپنی آزوما ماکوتو با کمک دوستانش و با دیدی شاعرانه گیاهان را از قید ریشه و خاک و جاذبه زمین رها میکند و به آسمان و جو زمین میفرستند. چالش اساسی در این کار عکاسی از گیاهان در ارتفاع چندین هزارپایی بالاتر از سطح زمین است.
آنها دو محفظهی شامل درخت بونسای و گیاهان رنگارنگ را توسط بالنی، به ارتفاع سی هزار متری زمین فرستادند و از آنها توسط دوربینی 360 درجه عکسبرداری کردند. حاصل کار تصاویر شگفت انگیزی است که در تضاد گیاهان با زمینهی آنها شکلگرفته است. بونسای کوچک در برابر کرهی عظیم زمین..