- ۱ نظر
- ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۶:۰۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
بهرهوری در هنر به چه معناست؟ به نظر میرسد این مفهوم در هنر باید از جنس خود هنر باشد و نمیشود یک مفهوم اقتصادی صرف تلقی شود. مثلا بهترین و عمیقترین بیان هنری در قالبی بسیار بعید و کم هزینه میتواند یک بهرهوری هنری درنظرگرفته شود. یادتان هست چند وقت پیش عکسهایی عجیب از صخرههای زیبای کانیون را با هم دیدیم؟ چه چیز میتواند به اندازه این صخرهها عجیب باشد؟ نکند یک کیسه پلاستیکی ساده؟
بله. درست است. ویلده رولفسن، با عکاسی از کیسههای پلاستیکی اما به نحوی متفاوت جلوههایی به مانند صخرهها و غارهای طبیعی به دست آورده است. یک بهرهوری هنری به تمام معنا.
سفرهای جهادی یکی از دلانگیزترین تجربههای جوانان اهل درد این روزگار است؛ سفرهایی با طعم طبیعت و آسمان و شیرینی و درد و گاهی وسعت نگاه و نظر و سعه روح و صدر. کم نیستند گروههای جوانی که برای دل و ذوق خودشان گاهی به گاهی به دل طبیعت میزنند و چند روزی را خوش میگذرانند و بعد هم دوباره به شهرهایشان و پی کارشان برمیگردند، اما کمیابند جوانانی که برای دل به دست آوردن مستضعفین به دل روستاها و مناطق محروم میزنند و چند روزی را به ظاهر سخت میگذرانند اما با کولهباری از دغدغه و انرژی و با پالایشی جدی به خانههایشان بازمیگردند. سفرهای جهادی هم فال است و هم تماشا.
روحالله خسروینژاد عکاس جوان، در بلاگ خود ما را به تماشای لحظههایی هرچند اندک اما زیبا از سفر جهادی میبرد؛ از دریچه دوربین عکاسیش. خسروینژاد با اعلام اینکه یک سال دیگری هم کاروان جهادی بروبچههای هنر برنامه سفر دارد از همه دوستان و هنرمندان میخواهد که پاپیش بگذارند و همراه کاروان جهادی نوروز ۹۳ هنر باشند. چه با جانهایشان و چه به اموالشان. اگر همراهشان شدید که خوشا به حالتان. اگر هم خواستید کمکی کنید: حساب کارت ۹۱۲۴-۵۹۷۵-۳۳۷۰-۶۱۰۴ به نام احمدرضا اعلایی در بانک ملت کمکهای مردمی برای تامین هزینههای اردوی جهادی کاروان هنر را جمعآوری میکند.
عکاس هیو تروی با تمرکز بر روی یک روش غیرمتعارف در عکاسی یعنی استفاده از اشعه ایکس -که معمولا کاربردهای امنیتی یا پزشکی داره- به نوعی میشه گفت صاحب سبک در عکاسی شده. اون با صرف ساعتهای زیاد و گاهی با عکاسی قطعات منفرد عناصر سوژههاش و ترکیب اونها به این عکسهای شگفتانگیز میرسه.
در مجموعه زیر به طور ویژه عکسهایی هست که از جعبههای هدیه گرفته شده. به جز سبک منحصر به فرد، این تصاویر خاص اشارهای خاص هم به تمایل همیشهگی برای کشف ناشناختهای مثل هدیه دارند. این که هدیه چه میتونه باشه؟ این سوال به نحوی متفاوت در مجموعه عکسهای تروی پاسخ داده شده
روزگاری مهمترین دغدغه عالم هنر شبیهسازی عینی واقعیت بود. بازنمایی عینی معیار اصلی هنر به شمار میرفت و تابلوها و مجسمهها هرچه که واقعگراتر بودند نفیستر و هنرمندانهتر شمرده میشدن.
خیلی از اون روزگار نگذشته اما اونقدر سالهای چند قرن معاصر با سرعت و شدت و اعتماد به نفس گذشته که تصور بازگشت به اون نگاه زیباشناسانه و هنری کمی سخته. اما با دیدن این نقاشیها که در اونها بازنمایی واقعگرایانه صددرصد مورد نظر هنرمند بوده، کمی شاید سخت بشه حکم به گذشت اون دوران و معیارهاش داد.
درسته در این آثار، موضوع طبیعت یا فیگور یا طبیعت بیجان نیست و اینبار شهر و همه نازیباییها و شلوغیهاش دستمایه نقاش شده و درسته که نقاشیها تنه به تنه عکسهای اجتماعی و توریستی میزنن اما باید از یاد نبرد که به هر تقدیر هنرمند داره قدرتنمایی میکنه و تواناییش رو در بازنمایی واقعی محیط به معرض نمایش میگذاره.... شاید هم این ها رو بشه مرثیهای بر پایان نقاشی واقعگرا در پس انقلاب عکاسی دونست.
مجموعه تصویرسازیهای "دیوید ریویز" ترکیبی از پیکرههای بریده شده از کاغذ هست که توی فاصلههایی از هم قرارگرفته و و با عمق میدان کم عکاسی شده.
ترکیب مناسب کلاژ و عکاسی برای ایجاد تصویرسازیهایی قابل باور و تاثیرگذار فضایی معماگونه همراه با ترس و اضطراب رو ایجاد میکنه.
این مجموعه عکاسی، تحت عنوان "1906 + 2010: ترکیب زلزله" توسط "شون کلوور" گرفته شده . ترکیب عکسهای گرفته شده در زمان زلزلهی سان فرانسیسکو و عکسهای همان مکانها در زمان حال بیننده رو به سفر در زمان وادار میکنه.
سری عکسهای زیبا "مارتین کلیماس" عکاس آلمانی، نقاشیهای "جکسون پولاک" رو به خاطر میاره، منتهی اینبار به صورت سه بعدی. آخرین آثار این هنرمند، عکاسی از رنگهای مایعی هستند که روی پارچهی کشیده شدهای قرار گرفتند. با پخش کردن موسیقیهایی نظیر" باخ " و " بتهون " پردهی کشیده شده به ارتعاش در میاد و رنگها رو به اطراف پراکنده میکنه. حاصل ثبت این منظره عکسهایی زیبا و غیرقابل تصوره که میتونید نمونههایی از اونها رو توی این پست ببنید.