- ۰ نظر
- ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۱
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
در معماری مساجد سالهای اخیر در داخل کشور و به خصوص در فضای آکادمیک، تلاشی کپیبردارانه از نوع نگاه دوران متاخر مدرن و پسامدرن غربی به این گونه معماری یعنی معماری مذهبی حاکم است. طراحان جوان در پی القای مفاهیم یا به قول خودشان کانسپتهایی مذهبی در قالب فرم و فرمپردازی هستند. نمونه عینی این مساله میشود معماری مسجد الرضا (ع) در حاشیه خیابان انقلاب در تقاطع با گرگان یا حتی پروژهی پرحرف و حدیث دانشمیر در حاشیه تئاتر شهر. کمی پیشتر هم نمازخانه پارک لاله یا پروژهی نمازخانهی موزه فرش و ....
در این پست برخی کلیساهای مشهور اواخر عصر مدرن را می بینیم. کلیساهایی که در تفاوت با سنت پیش از خود، در کتار حفظ برخی اصول کارکردی یا حتی فرمالیستی به زعم خودشان، در پی القای ایدهای ذهنی از مفهومی مذهبی هستند. چنین نگاهی به معماری مذهبی سابقه چندانی ندارد و بدون شک ریشه در نگاه معناگرای خارج گفتمانی دارد. عموما معماران چنین بناهای مذهبی خودشان چندان مذهبی نیستند و مسجد را به مثابه فرصتی برای بروز ذوق و نگاه شخصی خود به دین میبینند. بگذارید خیلی در این باره ننویسم و گفتگو کنیم. به نظر شما این گونه معماری با الگوی مورد نظر صاحبخانه چه میزان ارتباط دارد؟
پیشاپیش از گذاشتن چنین پستی عذر می خوام، اما بنای یانوندیزاین در دیدن چیزهایی بوده و هست که دیدنش برای جامعه مرتبط با هنر لازمه. گاهی به منظور درس گرفتن ، گاهی به منظور تجربه اندک، گاهی هم مثل این پست فقط به صرف مطلع بودن.
خیلی کوتاه می نویسم. واقعا این ها چه کاریه آخه!؟ توحش نیست ؟ کجای این ها هنره؟ کجای این ها فرم های معناداریه که تجربه زیباشناختی در خودش داشته باشه؟ کجای این ها احساسات زیباشناختی آدمی رو تحریک می کنه؟ .... فوران عقده های فروخفته و کثافت درون جناب به اصطلاح هنرمند نیست این ها؟