در معماری مساجد سالهای اخیر در داخل کشور و به خصوص در فضای آکادمیک، تلاشی کپیبردارانه از نوع نگاه دوران متاخر مدرن و پسامدرن غربی به این گونه معماری یعنی معماری مذهبی حاکم است. طراحان جوان در پی القای مفاهیم یا به قول خودشان کانسپتهایی مذهبی در قالب فرم و فرمپردازی هستند. نمونه عینی این مساله میشود معماری مسجد الرضا (ع) در حاشیه خیابان انقلاب در تقاطع با گرگان یا حتی پروژهی پرحرف و حدیث دانشمیر در حاشیه تئاتر شهر. کمی پیشتر هم نمازخانه پارک لاله یا پروژهی نمازخانهی موزه فرش و ....
در این پست برخی کلیساهای مشهور اواخر عصر مدرن را می بینیم. کلیساهایی که در تفاوت با سنت پیش از خود، در کتار حفظ برخی اصول کارکردی یا حتی فرمالیستی به زعم خودشان، در پی القای ایدهای ذهنی از مفهومی مذهبی هستند. چنین نگاهی به معماری مذهبی سابقه چندانی ندارد و بدون شک ریشه در نگاه معناگرای خارج گفتمانی دارد. عموما معماران چنین بناهای مذهبی خودشان چندان مذهبی نیستند و مسجد را به مثابه فرصتی برای بروز ذوق و نگاه شخصی خود به دین میبینند. بگذارید خیلی در این باره ننویسم و گفتگو کنیم. به نظر شما این گونه معماری با الگوی مورد نظر صاحبخانه چه میزان ارتباط دارد؟
- ۲ نظر
- ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۴