هر کدوم از صحنهپردازیهای زیر به تنهایی یک داستان کوتاه پر از حرفه.
تخیل های کودکانه و با حال :)
- ۰ نظر
- ۰۴ تیر ۹۱ ، ۱۱:۳۲
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
هر کدوم از صحنهپردازیهای زیر به تنهایی یک داستان کوتاه پر از حرفه.
تخیل های کودکانه و با حال :)
هر کدوم از آثار زیر انگار کوچک شده و یخ زده لحظه ای از زمان و مکانه که با دقت درشون می تونین به قدر یک رمان گاهی و غالبا در اندازه های یک داستان کوتاه روایت داشته باشین در مورد هر اثر.
حالا بیایید با این پست برخوردی کمی چالش انگیز بکنیم.
اگرچه در تمام مدلهای مینیاتوری زیر اشاراتی طنز و لطیف وجود داره که آدمی رو علاقهمند بهشون بکنه اما وجه مشترک تمام این آثار کوچیک بودن خارج از معمول و تصورشونه. آیا ما این کارها رو "زیبا " می دونیم چون کوچیک و غیرمنتظره هستند یا لطیفه ها و نگاه طنزآمیزشون موجب میشه که برای ما جذاب باشند و ارزشهای هنری پیدا کنن؟
تا قبل از دیدن این مجموعه عکاسی شده، خیال می کردم که نقاشی مینیاتور چینی -که به حق سحرآمیز و خلسه برنده ست- محصول تخیل و ذوق شاعرانه هنرمندان شاعر مسلک چین باستانه، اما با دیدن این عکس های طبیعی از اقلیم چینی که به انتخاب هوشمندانه عکاس خلق شدند، فهمیدم این سحر در این اقلیم قرار داره و هنرمندان اون جا تنها کاری که کردند اینه که مثل هنرمندان رئالیست غربی در مقابل طبیعت نشستند و مشق بازنمایی کردند انگار!
واقعا باور می کنین این ها عکس هایی واقعی هستند!!!؟
اگه قرار باشه یک شهر با تمام هویت و خاطراتش رو در یک پرده کوچک و مختصر نشون بدین چه می کنین؟ مثلا اگه قرار باشه همین تهران ما یا هر کدوم از شهرهای ایران که ساکن هستین رو در یک پرده تصویر کنین چه می کنین؟
آیا جز اینه که لاجرم به سمت طرح هایی بی مکان و بی زمان می رین؟ طرح هایی که پرسپکتیو ندارند و انتزاع در اون ها متناسب با حرفهای زیادیه که می خوان بزنن.
راستش رو بخواین بین این سبک -که با هم حرف زدیم- و مینیاتور ایرانی که قرار داره حرف های گنده تر از دهان رئالیسم بزنه، شباهت هایی وجود داره، هر چند در مینیاتورها بر خلاف این تصاویر، نه کمیت داده که کیفیت داده منجربه این گونه تصویرسازی می شه .
راستی این جا در یانوندیزاین هم کارهای یکی از دوستان مون رو قبلا با هم دیدیم که حال و هوایی شبیه به این تصویرسازی ها داشت.