یکی از چالشهای مهم وادی نقد و تاریخ هنر مساله اصالت آثار هنری و ارزشهای احتمالی نهفته در آن است. یادم میآید در برخی متون تاریخ هنر پس از به چالش کشیدن نظرات مربوط به اصالت آثار هنری، نویسنده با رد یکسانی ارزش میان اثر هنری و کپیهای عین به عین از آن، مساله عدم امکان کپیبرداری عین به عین از یک اثر نقاشی مثلا یک تابلوی رامبراند را مطرح میکرد و استدلال خود را بر این پایه میگذاشت که اصلا مگر میشود تمام حرکات قلم رامبراند و پستیها و بلندیهای تودهی رنگ را به صورت عین به عین کپی کرد؟؟؟
حالا با وجود فنآوریهای نو، مرز دیگری میان آثار هنری اصیل و کپیهای آنها برداشته شده است. تیم زامان، پژوهشگر هلندی با بهکاربردن نوعی تصویربرداری سهبعدی با رزولوشن بالا در فاصلهی نزدیک از آثار هنری نقاشی کلاسیک و ارسال اطلاعات بهدست آمده به یک پرینتر سهبعدی با قدرت تفکیک بالا توانستهاست کپیهای عینبهعین از این آثار پدید آورد. کپیهایی که حتی پستی و بلندی رنگگذاریها و چرخشها و جهتهای قلم را نیز از قلم نیانداخته است.