- ۳ نظر
- ۳۰ دی ۹۴ ، ۱۹:۲۳
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
برای مسابقهی ایستگاههای زمستانی، جئون و کونکان طرحی برای یک پاویون ارائه دادهاند که استفادهای چهارفصل دارد. کلیت طرح آنها ملهَم از میوهی درخت کاج و تکنیک ژئودزیک است که این دو مورد در کنار هم ساختار خلاقانهای را برای این پاویون ایجاد کردهاند. اما چرا چهارفصل؟ هر کدام از پرههای فلزی این سازه حکم ظرفی را دارد که به هنگام بارش برف، از برف مملو خواهد شد و به این ترتیب با ادامهی بارشها سرتاسر این پاویون سفیدپوش میشود. در حقیقت در این طرح نزولات جوی معماری را تکمیل میکنند و در پایان شاهد یک کلبهی اسکیمویی با ظاهری متفاوت خواهیم بود!. در فصول دیگر نیز نور از فاصلهی میان پرهها به فضا وارد میشود که با عبور از طلقهای رنگی فضایی شاد و جذاب را درون این پاویون ایجاد خواهد کرد، ضمن اینکه این رنگهای شاد در زمینهی سفید و برفی محیط خود، ظاهری توجه برانگیز خواهند داشت.
آیا در کودکی هیچ وقت چنین تخیلاتی داشتهاید که مثلا یک روز خانهای کوچک را از جیبتان درآورید و مثلا دکمهای بزنید و خانه بزرگ بشود و .... چیزی شبیه تصویری که کارتونهای تلویزیونی برای ما میسازند. اگر در کودکی هم چنین تصاویر نداشته باشید اما اهل گشتوگذار و مثلا کوهپیمایی نیمهحرفهای باشید, وجود یک سرپناه همراه سبک برایتان بسیار مفید خواهدبود. یک خانه جیبی!
مارتین آزوا با تغییر فرم ورقهی انعطافپذیری از پلیاستر پوششدار کیسهای بزرگ ساخته است که با توجه به پوشش آن در مقابل اشعه آفتاب و باد و باران مقاومت دارد. به این ترتیب شما میتوانید با درآوردن پناهگاهتان از جیب خود و باد کردن آن در مقابل یک شرایط جوی نه چندان مناسب دقایق قابل تحملی داشته باشید.
بحران انرژی امروز جهان تولید گرما را برای برخی نقاط محروم جهان به یک ارزش مهم تبدیل کرده است. همه جای دنیا نمیتوانند مثل ما در ایران به راحتی سوختهای فسیلی را راحت بسوزانند و اصلا هم عین خیالشان نباشد! لاجرم در راه افزایش بهرهوری انرژی تلاشها و ایدههای متعددی در سراسر دنیا و به خصوص مشرق زمین مشاهده میشود.
طراحان چینی این اجاق ساده آجری به ایدهای فکر کردهاند که شعله آتشی را که برای پختن غذا روشن شدهاست به حال خود رها نکنند و همزمان آبی مخزن داخلی گاز را نیز گرم کنند و به مصارف حمام یا شستشو در مناطق محروم برسانند. آب با ظرفیت گرمایی بالای خود به بهترین نحو انرژی مازاد اتلافی را به خود میگیرد و گرم میشود.
جالبتر آنکه در فرمدهی به بدنه اجاق با تبدیل مربع به دایره در طول آن، نوعی قرائت شرقی در هماهنگی زمین با فرم مربع و آسمان با فرم دایره را نیز پیاده کردهاند و این را هم در توضیحات خود ذکر کردهاند!
آتشی که در عین ایمنی خیلی نزدیک از آن بتوان استفاده کرد و در دل خانههای مدرن امروز ما امکان حضور داشته باشد... اگرچه کمتر در فرهنگ معماری ما حضور آتش در خانه -چیزی شبیه شومینه- وجود داشته باشد و غالبا گرمایش خانههای ایرانی به وسیلهی آتش سرخ یا همان ذغال گداخته و افروخته صورت میگرفته است اما بیشک کسی منکر زیبایی شعلههای لغزان آتش و حضور گرم و دوستداشتنی آن در دل زمستانهای سرد نخواهد شد.
سارا آرمنتو در طراحی این میز چایخوری، در ترکیب هوشمندانه میز چایخوری با یک شومینه و آتشدان، با به کاربردن شیشههای مقاوم به جای حفاظی فلزی امکان دیدن شعلههای آتش در عین ایجاد امنیت نسبی برای کاربر را فراهم کرده است. صورت مینیمال فرم میز و ترکیببندی رنگی خنثای آن که تمرکز دو چندان بر فرم لغزان آتش ایجاد میکند نیز از دیگر ویژگیهای طراحی این میز است.
لحظه وصل دوگانههایی در هستی هست که به واقع دیدنیه.
مثلا آنی که آتشفشان خروشان و سوزان با دریای مواج دیدار می کنه؛ لهیب آتش مذابی که با خروش موج اقیانوس برهم میخوره. هستی آیهآیه خواندنیه. آیاتی که برای تدبر و اندیشه ما، برای عبرت ما، عبور ما از ظاهر و رسیدن به معنای حقیقی که در پسشون دارند در جای جای هستی در کالبد ماده نازل شدند....
ورق بزنیم کتاب خدا رو؛ هستی رو...
با روشن شدن این آپاژور در عین این که نور مطبوعی فضا رو روشن می کنه، آرام آرام امری هم در حال رخداده. چیزی در حال خلق شدنه
درست مثل تجربه کودکی هامون که به شمع در حال آب شدن خیره می شدیم و خلق آرام آرام ش رو نظاره میکردیم وگاهی هم انگولکش می کردیم :)
هنر اتفاق یکی از جدی ترین جریانهای هنری عصر اخیره....
مشربیه ها و شباکهای عربی شبکههایی چوبی بودند که در مقابل آفتاب تیز مناطق عرب نشین مقاومت میکردند و اصطلاحا آفتاب رو می شکستن. در عین حال در مناطق چگال شهری این شباکها دید مستقیم و اشراف رو در بین پنجره های خانه ها از بین میبردند و به نوعی با فرهنگ مسلمانان هماهنگ بودند و حتی در ایران خودمون هم کاربرد پیدا کرده بودند.
این شباکها الان به دلایل مختلفی که به نظرم عمدهش ضعف شناخت و خودباختهگی فرهنگی هنری ماست از معماری ما حذف شدن ، اما به تازگی اتودهایی خوب از طرف چند طراح اروپایی و خاورمیانه ای دیدم که کاربردهای جدیدی از این شبکه ها رو ارائه می دادن.
اتودی که پیش رو داریم یک کاربرد نو و البته قرین با نمونه های قدیمه. اتود یک رادیاتوره یعنی مشابه شباک های قدیمی به کار تنظیم حرارت میاد اما خب بیانی نو و متناسب با صنعت زمان ما.... می تونین در فضاهای خیسی نظیر آشپزخانه یا در میان فضاهای بزرگ مانند سالن ها هم در نقش یک جداکننده فضایی و هم در نقش عنصری زیبا و هم در نقش یک رادیاتور به کارش ببرین
همون طور که می دونیم در طراحی یک رادیاتور مهم اینه که سطح مقطع حرارتی رو بالا ببریم تا نهایت استفاده از گرمای سیال بشه و بیشترین حرارت ممکن رو بشه به هوا انتقال داد. اما خب چیزی به عنوان فرآیند صنعتی ساخت میاد و این محصول رو به صورتی که الان تو خونه هامون داریم بیرون می ده. خیلی خشک و بی روح و بدون تنوع جدی!
در حالی که شاید واقعا بشه به صورت کارگاهی و مشابه چیزی که استادکارهای قدیمی داشتند عمل کرد و متناسب با هر فضا و هر خونه ای رادیاتور مخصوصی طراحی کرد؛ یک مجسمه یک کار هنری که هم زینت بخش اتاق باشه و هم گرما بده به فضا.
همون کاری که این آتلیه طراحی انجام می ده...
با یک اتود پیشرو روبهرو هستیم.
این طرح نگاهش به زمستان و تابستان ماننده نگاه معماری سنتی خودمونه به نوعی. دو کیفیت مختلف زندگی رو برای این دو فصل درنظر داره اما برخلاف معماری سنتی که از انسان می خواد تا بر اساس تغییر فصل مکان زندگی و کیفیت ش رو با جابهجایی و اتاق به اتاق رفتن، تغییر بده، این بار خود معماری شکلش رو متناسب با فصل عوض می کنه!
البته طبعا این تغییر شکل معمارانه مصرف انرژی هایی رو به سیستم تحمیل می کنه ولی خب راهبردهایی هم هست برای تامین اون انرژی.