مجموعه پوسترهای «بیداری»، با موضوع مقاومت و پایداری جهانی، اثر حسین یوزباشی، در دهمین جلسه حلقه هنر، ارائه شد. پوسترهایی که هرچند به لحاظ تکنیکی در تراز قابل قبولی هستند و حاوی پیامهای مشخص ضد امپریالی و ضد استکباری اما آنگونه که در جلسه گفته میشد دارای پردههای ایهام و کنایه و لایههای نهان پیام نبودند و بیشتر به همان فریاد رسایی شباهت داشتند که خود هنرمند نیز در تعریف پوستر گفته بود.
به بهانه این پوسترها -و از آنجا که اینها کمتر از این مشکل برخوردارند- یک نکتهای در مورد گرافیک مبارزاتی این سالهای انقلاب اسلامی و جوانانش بگویم. در دوران اخیر خیلی زیاد شاهد جریان تولید آثار گرافیکی مبارزاتی بر علیه غرب و اسرائیل و ... هستیم که غالبا نیز خودجوش و با ترازهای مختلف سواد هنری تولید میشوند. نفس این حرکتهای خودجوش و دغدغهمند را باید بسیار ارج گذاشت. دو موضوع اینمیان وجود دارد که لازم است مورد توجه قرارگیرد. بخش زیادی از بدنه موثر در این جریان از سواد کافی هنری برای تولید آثار فاخر برخوردار نیستند که به نظر وظیفه دوچندان بر دوش هنرمندان کارکرده و تحصیلکرده و دغدغهمند برای پرورش این گروه وجود دارد. چه این که اغلب این گروه نیز در سنین انتخاب تحصیلات آکادمیک و سالهای پایانی دوره دبیرستان قرار دارند.
دو دیگر ادبیات فحاشی و بیپرواییهای ناروایی ست که در برخی از این آثار وجود دارد. این یکی تنها و تنها با یک جریان آگاهی بخش و مطالبهگر قابل حل است که نسبت به توهینها و بدگوییها واکنش نشان دهد و آثار ارزشمند را به درستی بشناساند. در میان کارهای یوزباشی کمتر فحش مشاهده میشد-هر چند وجود داشت - و این یعنی میشود بدون بیپروایی هم مبارزه کرد.....
یوزباشی در حاشیه نمایش آثارش در حلقه هنر چند پاراگراف ارائه داد و حاوی نگاه او به خیلی مسائل از جمله رسالت رسانه پوستر و وضعیت فعلی هنر گرافیک انقلاب اسلامی بود که همینجا هم میآورم:
عصر حاضر به تعبیر متفکر معاصر عصر غلبهی تکنولوژی و حاکمیت مظاهر آن در زندگی بشر است، از این رو مناسبات بشر در همهی عرصهها از جمله هنر متاثر از دگرگونیهای تکنولوزیک دستخوش تغییرات فراوانی شده است. انسانها اغلب علاقهای به صرف وقت برای مطالعه و ادراک و اطلاع از موضوعات و مفاهیم آنچه پیرامونشان میگذرد ندارند، رسانهها ذائقهی بشر را به سمتی بردهاند که همهی اطلاعات و اخبارها به صورت خلاصه، اختصاری و از منظر مطلوب آنها دریافت کرده و البته بپذیرند. رسانههایی که میتوانند به فکرها جهت داده و واقعیتها را خیال و اوهام را واقعیت جلوه دهند. نقش هنر گرافیک در این دوران به عنوان مولودی از مبادی تمدن جدید بشر، که ماهیتا زائیدهی تکنولوژی است و در خدمت مناسبات حاکم بر جهان آن دارد انکار ناشدنی است.
طراحی پوستر به عنوان جامعترین شاخهی هنر گرافیک رسانهای پویا و اثرگذار است که مجموعهای از قابلیتها و ظرفیتها نظیر تصویرسازی، تایپوگرافی، طراحی نشانه و صفحهآرائی را در اختیار دارد. پوستر در حقیقت به عنوان یک رسانهی صریح و گویا از نظر انتقال مضمون و به مثابهی یک فریاد رسا در میان ازدحام اصوات است. و در تاثیرگذاری بر مخاطبان از قابلیت بیان تصویری قدرتمند بهرهمند است. اهمیت و کارکرد این رسانه زمانی مشخص میشود که به تاریخ و نحوهی بهرهگیری صاحبان قدرت از ظرفیتهای بیانی آن نگاهی گذرا داشته باشیم. در بسیاری از نقاط تاریخ معاصر، هنر گرافیک به طلایهداری رسانهی اثرگذارش، پوستر، نقش بهسزایی را در جهت دهی به اراده و تصمیمات جوامع ایفا کرده است. در موجه جلوه دادن اعمال اصحاب قدرت و سیاست، در توجیه جنگها و لزوم پذیرش دلایل جنگ افروزان در تبیین سبک زندگی، آداب نوین اجتماعی، فرهنگ مصرف و بسیاری دیگر از این موارد است.
اما هنر گرافیک همانگونه که توانسته است به اهداف استیلاطلبانه و ضدبشری ارباب ظلم و ابرقدرتها جواب گوید قابلیت پذیرش و انتقال پیامهای عبرتآموز انقلاب اسلامی را نیز داشته است. هنرمندان آثاری را در طول دوران انقلاب و پایداری هشتساله خلق کردهاند که هویت فرهنگی و اخلاقی باورها و عقاید مردم را اظهار داشته است. از جهاتی میتوان این واقعه را در طول تاریخ هنر بینظیر دانست. میتوان گفت برخلاف انچه در غرب رخ دادهاست و هنرمندان در جهت استیلای مفاسد مادی تمدن بشر مخاطبان خود را محسور و مسخر میکردهاند اینبار هنر گرافیک با رسانهای توانا به اسم پوستر درخدمت القای معنویت و اشاعهی ارزشهای اخلاقی قرار میگیرد. رسالت آگاهی بخشی مخاطبان نسبت به واقعیت ظلم و ظالمان بر عالم و لزوم خیزش و پایداری در مقابل آنان را به عهده دارد. حال از این رهگذر درمییابیم که نقش هنر گرافیک در انتقال پیام مقاومت و بیداری تاثیرگذار و غیرقابلانکار است. اما اینکه تا امروز همراهی این هنر و هنرمندان با شعارهای انقلاب و رویدادهایی که در این سی و چند سال به وقوع پیوسته چگونه و با چه شدت و ضعفی بوده است فرصتی مبسوط میطلبد و ذهنهایی که پاسخ این پرسش را مطالبه میکنند.
[منبع]