یحیی نوریان: برای همه علاقهمندان به تاریخ هنر، کسانی که تاکنون تاریخ هنر خواندهاند یا فراخور درس و دانشگاه باید بخوانند، یا قرار دارند بخوانند، یا حتی قرار ندارند بخوانند! خواندن کتاب تاریخ هنر دینا آرنولد توصیه میشود. خانم آرنولد با وجود آنکه کتاب را با نام عام «تاریخ هنر» نامگذاری کرده است اما بیشتر در مورد چالشهای نگارش، ارائه، تفکر در مورد یا خوانش تاریخ هنر حرف میزند. شاید اگر من قرار بود نام کتاب آرنولد را انتخاب کنم بهتر میدیدم که نامش «درباره تاریخ هنر» باشد.
کتاب تاریخ هنر آرنولد در ظاهر یک «به شدت پراکندهنویسی کامل» است. نویسنده -که مدتی را سردبیر نشریه Art History بوده و از فعالان عرصه پژوهش و تاریخ هنر است- خیلی زیاد اصطلاحا حرف توی حرف میآورد. با این وجود نظرگاه نویسنده و نگاه انتقادیش که کمابیش به خودش اختصاص دارد کتاب را خواندنی میکند. تقریبا از همان آغاز -با وجود فصلبندیهای به ظاهر منظم و کلاسیک- نویسنده آنچنان خواننده خود را تربیت میکند که این پراکندهنویسی به هیچوجه تا پایان کتاب آزاردهنده نیست. آرنولد خود کتابش را دیباچهای بر بحث تاریخ هنر میداند اما به واقع شاید کتاب برای تاریخ هنر خواندهها به مراتب مفیدتر باشد چرا که با ادبیات موضوع آشناتر هستند و حالا بار انتقادی و اصلاحی نگاه آرنولد را بهتر فهم میکنند.
او در بخش اول از چیستی تاریخ هنر میگوید. گرایشهای گوناگون را در تاریخنویسی هنر مطرح میکند و از اسناد تاریخ هنر و روشهای تحلیل تا مقوله فرهنگ و تاریخ هنر به مثابه بررسی فرهنگ حاکم بر هنر سخن میگوید. در انتهای همین فصل است که به خوبی مشخص میشود دینا آرنولد با نگاهی کاملا فمینیستی بر جای جای تاریخ هنر و تمدن نقد دارد. نویسنده خود یک زن است و از سانسورها و بالادستیهای مردان در نوشتن تاریخها و شرححالها به شدت ناراحت است. نکته جالب در این بخش فهمیدن این موضوع اساسیست که تاریخنویسی هنر و تمدن این طور که امروز در دانشگاههای ما به طور وحی منزل و بیتردید پذیرفته شده است در میان صاحبان نظر پذیرفته نیست و انتقادهای گوناگونی به محتوا و نحوهی ارائه و نتایج حاصله از آن وارد است.
نویسنده در چهار بخش بعد به ترتیب به نگارش تاریخ هنر، یعنی فرآیند تبدیل شدن سیر تحول آثار هنری در تاریخ به یک متن عینی، به ارائه تاریخ هنر معطوف به فعالیت موزهها و گالریها، به تفکر در باب تاریخ هنر با تمرکز بر نحوهی استنباط اندیشهها از سیر تحول آثار هنری و دست آخر به خوانش تاریخ هنر یعنی سطوح برداشتهای مختلف ممکن از آثار هنری می پردازد. او با ابتکار جالبی که در ارائه آثار هنری در کتاب دارد این فصول را خواندنی میسازد. آرنولد با انتخاب ۲۲ تصویر آثار هنری مختلف در ژانرها و زمانهای گوناگون و ارائه آنها در جایجای کتاب به قول خودش نمایشگاهی از آثار تاریخ هنر به نمایش گذاشته است که مشتی نمونه خروارها اثر هستند. او در سیر فصول با ارحاعات مدام به این آثار گشت و گذار ما را در این نمایشگاه نمونه بسیار پربار و عالمانه میکند. در واقع او تمام مصادیق مورد نظر خود در ذیل بحثهای گوناگون را از همین چند اثر به دست میآورد. جالب توجه تر آنکه همین نمایشگاه هم چند سالن مجزا دارد که بخشی به هنرهای مردانه، بخشی زنانه، بخشی فیگوراتیو و بخشی انتزاعی ... تقسیم شده اند و خلاصه ارائهای به کل نوآورانه هستند.
در انتها نیز بخشی کوتاه در نگریستن به آثار هنری تدوین شده است که بیشتر ناظر بر روشهای مختلف خلق آثار نقاشی و تاثیرات آنها بر جلوههای بصری نقاشیهاست. راستی یادم رفت بگویم از نظر آرنولد تاریخ هنر تنها در دو قالب نقاشی و مجسمهسازی قابل بحث و خلاصهسازی ست. دینا آرنولد در سرتاسر کتاب خود به هیچوجه به معماری، موسیقی، طراحی صنعتی، نمایش و سینما و ... نمیپردازد و نمونههایی از عکاسی یا گرافیک و یا حتی اینستالیشن را نیز از این بابت که گونههایی از نقاشی یا مجسمهسازی هستند مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب که پیش از اینها به نام دیگری چاپ شده بود با عنوان جدید در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات بصیرت و با ترجمه رحیم قاسمیان در ۱۷۵ صفحه منتشر شده است. ترجمهای که در میان ترجمههای بد و بدتر موجود ترجمهای بد و در نتیجه خواندنی به حساب میآید. پس با کتابی به نثر سخت اما نه خیلی سخت و البته با حجم کم روبهرو هستید و بهتر است دیر یا زود این مواجهه را بپذیرید!