چهار سال پیش بود که اولین بار استادم خانم دکتر نادیه ایمانی، چالش طراحی زندان را برایمان مطرح کرد. واقعا هم چالش طراحی زندان برای معماران چالش عجیبیست. تصور کنید که شما به عنوان یک طراح باید به نیازهای کارفرمای طرح پاسخ بدهید. نیازهایی که در طراحی زندان تبدیل به نوعی رفتارهای ایذایی یا تربیتی بر زندانیان است و اگرچه برای کارفرمایتان طراح خوبی خواهید بود اما ممکن است در دادگاه وجدانتان معطل بشوید. مثلا حتی طراحی واحدهایی نظیر یک انفرادی! چقدر سخت است که آدم -حتی با تصور یک نظام دادگاهی بر پایه حقطلبی- فضایی برای جداکردن و سخت گذراندن یک مجرم طراحی کند...
این چالش اخیرا در میان جامعه معماران و در بین طراحان حرفهای دنیا نیز طرح شده است. برخی از آنها هم با ایجاد کمپین و حرکتی تجربی سعی در رسیدن به پاسخی شایسته داشتهاند. در پی این حرکتهای اصلاحی و پژوهشگرایانه بود که گلین سانتایانا، دانشجوی مدرسه دیزاین هاروارد، با انتخاب موضوع زندان برای پروژهی معماری تز دانشگاهی خود، طرحی را ارائه داده است که به موجب آن زندان به مثابهی یک مدرسه بازپروری اجتماعی مبتنی بر آموزشهای سازنده و با هندسه و ابعادی متفاوت ارائه شده است.
نوع نگاه و نحوه برخورد طراحانه سانتایانا با موضوعی مانند زندان قابل توجه است. کالبدی آشنازدا که محدودیتهای مرسوم زندانها را به کل کنار گذاشته است و بنا دارد به جای جریمه، بازپروری مجرمین را وظیفه خود بداند.
[+]