- ۱ نظر
- ۱۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
شناخت؛ تمام چیزیست که نیاز دارم تا ازین چگالی، از این سنگینی، از این حجابها که نمیگذارد واقعیت را ببینم رها شوم.... و یک شب قدرت را گذاشته بودی برای همین شرف شناخت؛ که سرسری گذراندمش.
و یک صحرای عرفهات را....
چشم امید خیلیها به عرفه است و چشم امید عرفه به اندکی...... التماس دعا
حد فاصل میان کتابخانهی اصلی و مرکز هنری منطقهای در کالیفرنیا، بستر مناسبی برای اجرای یک اینستالیشن متناسب با محیط ایجاد شده است که دو هنرمند آمریکایی از آن برای خلق مجسمههایی در ابعاد انسانی استفاده کردهاند. آلتو و هنکاک با توجه به نزدیکی مرکز هنری و کتابخانه به محل اجرا، مجسمههایی فلزی خلق کردهاند که به نوعی این دو مکان مهم را به هم متصل میکند. مجسمهها، به مثابه فانوسهای درخشانی هستند که توسط چراغهای الایدی تعبیه شده در داخلشان، در تاریکی شب زیبایی خاصی به محیط میبخشند. حروف به زبانهای مختلف دنیا توسط لیزر برش داده شده و در نهایت به هم جوش شدهاند. با روشن شدن چراغهای داخل هر کدام از این شش مجسمهی فلزی، بستری از حروف الفبا زیر پای عابران تشکیل میشود که گویی آنها را در دنیایی از کتاب و نوشته فرو میبرد.. بدین ترتیب ضمن تاکید بر کاربری فضاهای مجاور این اینستالیشن، حال و هوای متناسب و بسیار جذابی هم برای این محیط ایجاد شده است.
انسان همه چیزها را با هم میخواهد. اصلا همین خواست انسان است که آرامش را از او میگیرد و او را به سمت هرچه جامعتر و گستردهتر پیش میبرد. همین صفت جالبی که هم چاه است و هم نردبان....
مثلا هم دوست دارد لذت خوابیدن روی چمن را داشته باشد و هم حس تعلیق دوستداشتنی ننوهای خواب که از دوران بچهگی طعمش زیر زبانش مانده... هرچند وقتی پای توسعهخواهیهای مادی به میان میآید اساتید اخلاق و مسالک ادیان با وعده رسیدن به همه چیزهایی بالاتر انسان را از پاسخدادن به این ندای همهچیزخواهی منع میکنند اما دیزاین یک مسلک اخلاقی نیست! استودیو توور صورت مساله را با طراحی یک ننوی سبز جوابی ساده داده است. هم روز چمن سبز و هم در میان زمین و هوا بخوابید.
یکی از بحثهای مهمی که در فلسفهی هنر شکل میگیرد تعریف هنر و تمییز کار هنری از کارهای دیگر است. مدتهاست که موضوعات مهمی در این بین مورد اختلاف آرا و افکار است که یکی از آنها خوشنویسی است. خطاطی یا خوشنویسی که به شیوهی سنتیِ خود که از قواعد و اصول مشخصی پیروی میکند و حتی کاملا قابل آموزش دادن هم هست، به عقیدهی برخی در دایرهی کارهای هنری نمیگنجد. کسانی که جانمایهی هنر را خلاقیت و ابداع فرض میکنند چنین حرفی را در مقابل کسانی میزنند که تعریف هنر را محکم و خوب ساختن و ایجاد کردن میدانند...
اما السید هنرمند تونسی، توانسته به کمک همین اصول خط نویسی و ترکیب بندی گرافیکی آنها بر روی دیوار کوچه و خیابان، تابلوهای نقاشی-خط گونهی زیبایی را بیافریند که رنگهای متنوع آن بر روی دیوارهای بی رنگ شهر توجه عابرین را به خود جلب میکند. او کارهایی را که معمولا نمونهاش را بر روی بوم میدیدم در ابعاد بسیار بزرگ و بر روی ساختمانهای بلند اجرا میکند. شاید آثار السید را بتوان نوعی گرافیتی اسلامی دانست...!
معماران استودیو JSa در طراحی داخلی این فضای اداری که بازسازی یک ملک قدیمی در مکزیک است با افزودن یک پل حرکتی و تاکید بر فضای حیاط داخل مجموعه به عنوان نشیمنی عمومی و نورگیری برای فضاها با استفاده از پانلهای متحرک وسیع، از یک فضای اداری ساکن، به مجموعهای پویا دست پیدا کردهاند که میتواند خستگیها و دلزدگی ناشی از یک فعالیت روزانه تکراری را تعدیل کند.
عموم فضاها با آنکه روشن هستند با استفاده از رنگهایی با غلظت رنگی بالا رنگزده شدهاند و یا لااقل شاخص شدهاند که تجربه فضایی گوناگون را برای کارمندان به همراه دارد.
این روزها شبکه های اجتماعی، فضایی در دسترس و سهل الوصول برای همهی انسانهاست، تا محتوای خود را به اختیار و سلیقهی خودشان برای دیگران نمایش دهند. شاید پیشتر برای دیده شدن هر فرد یا هنرمندی نیاز به رسانههایی خاص و محدود بود که راه یافتن به آن برای همه کس مقدور نبود. اما امروز رسانههای فردمحور مجازی شبیه اینستاگرام این فرصت را در اختیار افراد میگذارد تا بدون دغدغهی رد یا پذیرش توسط فرد بالادستی به خلق اثر دست بزنند. اتفاقا بسیار هم میبنیم که همین آثار ساده که بدون زحمت فراوان و به اصطلاح دلی تولید میشوند، از سوی مخاطبان هم با استقبال خوبی رو به رو میشود..
یکی از این افراد هانا اصلانی است که از روی ذوق و علاقهی شخصی شروع به ساخت مجسمههای خمیری کرده است. او، به گفتهی خودش انسانهای اطرافش را در چهرههایی خمیری به تصویر میکشد و برای هر کدام داستانی متصور میشود. اصلانی سبکی خاص و ایرانی را در خلق کارکترهایش دارد که وجه ممیز و امضای کار او تلقی میشود. فارغ از نگاههای غیرهنری که ممکن است در کارهای اصلانی بیتاثیر نباشند و آینده هنری او را نیز تغییر دهند، میتوان گفت عروسکهای خمیری این جوان تجربیخوان. به دلیل ادبیات منحصر به فردشان، از آینده هنری درخشانی برخوردار خواهند بود.