واقعیتش این پست رو می گذارم تا متروی تهران رو خجالت بدم .
متروی تهران، با پذیرایی از حجم بالای روزانه مسافر درون شهری، از آن دسته فضاهای شهری به حساب مییاد که می تونند سهم موثری در فرهنگسازی و اطلاعرسانی عمومی شهر تهران –و با توجه به مختصات شهر تهران- و مردم ایران، ایفا کنن. تازه جالبتر اینجاست که نام اکثر ایستگاههای متروی تهران، فراخور نام محله ها و گذرهای شهر، همنام و برگرفته از اسامی ارزشی و نام انسانهای تاریخ ساز این ملک اسلامیه.
ما در بین ایستگاه هامون، توحید داریم! ولی عصر (عج) داریم! مولوی داریم . سعدی داریم. فردوسی داریم! ما در بین ایستگاه هامون امام خمینی داریم! میرداماد داریم! شهید صدر داریم. شهید بهشتی؛ شهید مفتح . ما میدان شهدا داریم . ما ..... خلاصه چه نام های عزیزی داریم در متروی تهران
ولی اون چیزی که مقارن کردیم با این اسمهای مقدس و ارزشمند، چه رسم ناجور و ناکوکیه!
رسم شده در متروی تهران از همان آغاز تا امروز (البته الان خبرهایی به گوش می رسه گاهی که شاید بشه حمل کرد بر تغییر رویهها انشاالله) که بناهایی بدساز و امروزی با نگاهی تیپ و بدون هویت برای ایستگاه ها ساخته بشه و بعد با عناصر نصبی کتیبه دیواری و نقاشی و ... مثلا فضا رو با نام ایستگاه متناسب کنند.
غافل از اون که گندی که در سطح معماری زده بشه با هیچ راهبرد پایین دستی قابل جبران نیست!!!
----------
این برخی از ایستگاه های متروی قزاقستانه. خجالت داره برای ما کشوری مثل قزاقستان که نسبت به ایران عزیز کشوری دمبریده و بی هویت به حساب میاد؛ این چنین ایستگاه هایی طراحی کنه و ما اسیر دست مشاورهای معمار کم بهره و بازاری ، چنین مذخرفاتی رو طراحی کردیم!
نه که ایستگاه های قزاقی چیز خیلی خاصی باشند ها! مهم برای من این بود که در سطح معماری -نه هنرهای الحاقی بعدی- هم تلاش شون دیده می شه. همین