- ۰ نظر
- ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۷
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
مجموعه مجسمههای «نقش اتفاق بر صورت سنگ» اثر الهه پیرغیبی در چهاردهمین جلسه حلقه هنر، به نمایش درآمد. نقش اتفاق هایی که به گفتهی هنرمند، تلاشی در آشکارسازی صورت تکاملی قطعات سنگ است و هنرمند در رسیدن به این منظور سعی بر ایجاد کمترین دخل و تصرف در صورت طبیعی سنگ را دارد.
نگاه پیرغیبی به موضوع و لطافتی که در برخورد با تاریخچه سنگ دارد، بسیار جای تامل و درنگ دارد. پیرغیبی سعی دارد تا سنگ را با تمام میلیونها سالی که بر آن گذشته است درنظربگیرد... با خاطرات سنگ و فرازونشیبهای آن همراه شود و آن وقت دخلوتصرفات اندک خود را پیاده کند. او میداند هر شیار و خراشی که سنگ برداشتهاست در خود خاطرهای دارد و کشف جوهر سنگ را در همنوایی با این خاطرات میبیند. با همین نگاه حتی حذف پایه و ارائهی مجرد سنگ به همان شکلی که در طبیعت هست را جزوی از کار میبیند و پلی میان مجسمهسازی و لند-آرت برقرار میکند.
اما اگر بخواهم نقدی نیز به کار وارد کنم باید بگویم با وجود این نگاه پخته و متفکرانه، فرمهایی که او آشکار میکند چندان بدیع نیست. در مواردی سنگهای پیرغیبی اصلا به فرم زیبا و یا آنگونه که خود میگوید «فرم تکامل یافته» نزدیک نشدهاند و به تودههایی مغشوشتر از صورت اولیه طبیعی سنگ تبدیل شدهاند. تودههایی که حتی ارزشهای زیباییشناسی و تناسبات موجود در سنگ اولیه را نیز از دست داده است. این مساله به خصوص در چهار قطعه سنگ تیرهای که در پایان این پست آمده است مشهود است. به نظر میرسد این نگاه متفکرانه به طبیعت میتواند به فرمپردازیهای بسیار بدیعتر و دلنشین، آنطور که در برخی کارها هم به خوبی به دست آمده است منجر شود.
این جا در یانوندیزاین مدتی ، به یمن مقاله خوب س.اکبری پیرامون لند آرت و چه هست و چه نیست اون بحث مفصل کردیم... خب اون زمان بحث ها و اشکالات متعددی به نگاه اتفاق گرا در لند آرت از جانب نگاه امثال من وارد بود،
با دیدن این کارها در اینترنت به نظرم اومد با انتشار اونها بگم : به نظرم لند-آرت یعنی چیزهایی در حال و هوای این کارها؛ کارهایی که از بستر و متریال و فرصت های طبیعی بهره بردند و امتداد زمین هستند اما محصول نگاهی خلاقانه و معطوف به بیان حرفی روشن و خاص؛ و چندان هم به دست اتفاق سپرده نمی شن....
این کارها در همین شاتی که عکس برداری شدن معنا پیدا می کنن و ممکنه بعد از این ها توسط طبیعت تخریب بشن و حیات هنری اون ها هم تموم بشه.
صحنههایی که از ترکیب نور و منظر ایجاد شدند؛
به نظرتون با وجود رشد تکنیک های دیجیتال و دردسترس بودن آسان فناوری، باز هم چنین کارهایی که به منظور یک عکاسی صرف تهیه می شن ارزش خاصی دارند یا نه؟ آیا اگر همین صحنه رو با گرافیک رایانه ای ایجاد می کرد، به لحاظ ارزش هنری تفاوتی می داشت ؟
یک ترکیبی از صنایع دستی و ذوق کاردستی و عکاسی این مجموعه هنری طبیعی زیبا رو خلق کرده.