یانون دیزاین ... yanondesign

نگاهی روزانه به طراحی و هنر
نشریه‌ی ‌الکترونیکی روزانه؛ جسـتاری در هـنر و طـراحی
مشترک روزنامه یانون‌دیزاین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
تبلیغات

دوباره یانون‌دیزاین

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانون‌دیزاین می‌گذرد! و دقیق‌تر قریب به یک سال از کم فعالیت‌ شدن و خسته‌ شدن یانون‌دیزاین!

یانون‌دیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقه‌مندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلی‌ها در سال‌های ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیل‌های گاه‌به‌گاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانش‌گاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانون‌دیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع می‌کردند. خیلی‌ها ابراز لطف فراوانی را در این سال‌ها به تیم فعال یانون‌دیزاین ابراز کرده‌اند و همین خیلی‌ها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیش‌برد حرکت یانون‌دیزاین بودند. 

واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یک‌سالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزه‌ای که این سال‌ها پشت یانون‌دیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سال‌های گذشته افتاده بود مانع آن می‌شد که به کل یانون‌دیزاین را فراموش کنیم....

ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردی‌بهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابه‌پای تحولاتی که در پیرامون‌ ماست.

مصلی تهران؛ نمونه امروزین معماری اسلامی؟

پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۸:۵۰ ب.ظ

مصلی تهران؛ نمونه امروزین معماری اسلامی؟

یانون‌دیزاین - صائب کفایتی (دانش‌جوی کارشناس معماری؛ دانش‌گاه هنر)
———-

نویسنده در این یادداشت به تقارن برگزاری آزمایشی نماز جمعه تهران، به معرفی و بررسی برخی ویژگی‌های معماری مصلی تهران می‌پردازد و پس از بیان ویژگی‌های متعدد، به دلیل حضور قدرت‌مند موتیف‌های معماری اسلامی و برگرفته از سنت معماری جهان اسلام در طرح معماری مصلی تهران و با نظر به فن‌آوری‌های امروزین ساخت در مصلی تهران، معماری مصلی تهران را به عنوان نمونه‌ی کاملی از معماری اسلامی معاصر معرفی می‌نماید؛ ادعایی که بسیار جای بحث و بررسی فراوان دارد. به راستی آیا می‌توان طرح معماری مصلی تهران را نمونه کامل معماری معاصر اسلامی دانست؟ یانون‌دیزاین از شما می‌خواهد که به بهانه‌ی این تقارن زمانی و به بهانه‌ی این یادداشت که به معرفی طرح مذکور می‌پردازد پیرامون این پرسش با هم حرف بزنیم.

 ———-

چندین سال بود که نماز جماعتی در مصلی برگزار نشده بود و من از آخرین باری که برای نمایشگاه به مصلی رفتم و ابهت آن من را گرفته بود منتظر روزی بودم که ببینم نماز خواندن در آن جا چه حسی دارد. به بهانه برگزاری آزمایشی نماز جمعه این هفته در مصلی بزرگ تهران، بیایید معماری و مشخصات این بنا را با هم بررسی کنیم.

مجتمع بزرگ مصلّای امام خمینی در ۲۰۴ هکتار از اراضی عبّاس‌آباد در زمینی به وسعت ۶۵ هکتار که از شمال به بزرگراه شهید همت، از جنوب به خیابان شهید بهشتی، از شرق به خیابان شهید قنبر زاده و از غرب به بزرگراه شهید مدرس محدود است، در حال احداث می باشد.

در مطالعات اولیه طرح، موقعیت مصلی در گسترده شهر تهران از دیدگاه‌های متفاوتی نظیر دست‌رسی راحت و نزدیک بودن به جمعیت میلیونی هدف مورد بررسی قرار گرفت و پس از ارزیابی گزینه‌های مختلف، اراضی عباس آباد جهت اجرای طرح مصلی مناسب تشخیص داده شد و نتیجتا قرار است محل مذکور به مرکز ثقلی نمادین و مظهر و سمبل اصلی شهر تهران مبدل گردد.

طراح و معمار اصلی پروژه، دکتر پرویز موبد عهد می‌باشد. محور اصلی طرح مصلی که طولانی‌ترین محور طرح است، در جهت قبله قرار داشته و همه ساختمان‌ها به تبعیت از این محور، در جهت قبله یا عمود بر آن هستند. در طراحی معماری مصلی از اعداد خاص استفاده شده است به طوری‌ که به یاد و نام معصومین علیهم السلام دارای ۱۴ گل‌دسته، ۱۲ صحن و ۵ ورودی می‌باشد. ارتفاع ایوان بزرگ مصلی ۷۲ متر به عدد شهدای کربلا و ارتفاع گنبد مسجد جامع ۶۳ متر به عدد سال‌های عمر پیامبر اکرم (ص) است.

علاوه بر اعداد خاص، استفاده از فرم‌ها، عناصر و نام‌های آشنا نیز در معماری مصلی‌ تهران شاخص می‌باشد. مصلی تهران دارای ۷ گنبد می‌باشد که متاثر از معماری گنبدهای ایرانی مناطق مختلف کشور طراحی شده‌اند. گنبد اصلی مصلی، از بزرگترین گنبدهای جهان اسلام بوده و طرحی بدیع‌ دارد. ۵ ورودی اصلی به نام‌های باب رسول الله (ص)، باب امیر المومنین (ع)، باب فاطمه الزهرا (س)، باب امام حسن(ع)، باب امام حسین(ع) نام‌گذاری شده‌اند. در مجموعه هر ورودی دو گلدسته، یک ایوان و یک گنبد با طرح معماری و برگرفته از بناهایی متفاوت وجود دارد. تعداد گل‌دسته‌های مجموعه مصلی ۱۴ عدد می‌باشد. دو گل‌دسته اجرا شده فعلی، بلندترین آن‌ها بوده که در جهان اسلام بی‌بدیل می‌باشند. ارتفاع این گل‌دسته‌ها ۱۴۰ متر بوده و داخل گل‌دسته‌ها، پله‌های مارپیچ طراحی شده که از میان آن‌ها آسانسور عبور می‌کند. ایوان بزرگ میان مسجد جامع و گلدسته‌های اصلی به صورت پوسته ای به ارتفاع ۷۲ متر و دهانه ۱۱۰ متر طراحی گردیده است. طراحی این ایوان نسبت به انواع معماری ایوان‌ها در مساجد، نوگرایانه و بدیع می‌باشد.

در مجموعه مصلی، از حوض‌ها و آب‌نماهای متعددی برای طراوت بخشیدن به محیط استفاده شده است. حوض مرکزی مصلی دارای ۲۵۰۰ متر مربع مساحت است. همچنین در طراحی مجموعه مصلی، براساس آن‌چه از ماکت طرح و اسناد ارائه شده به دست می‌آید، فضای سبز دارای اهمیت ویژه‌ای بوده است که به دلیل قرارگرفتن سایت مصلی در تپه‌های سرسبز عباس آباد امری دست‌یافتنی و طبیعی‌ست.

در طرح معماری مصلی این عناصر سنتی با ابداعات امروزینی آمیخته شده‌اند. گنبد مصلی طرح نو و بدیعی دارد، کم‌کردن شیب گنبد و کنگره‌هایی که در انتهای آن طراحی شده بر قدرت فرمی آن افزوده است. پلان ساختمان اصلی مصلی یا همان گنبدخانه نیز نوآورانه طراحی شده است. گنبدخانه منطبق با الگوی مدور گنبد به صورت دایره طراحی شده است. هم‌چنین در طرح ترئینات گنبد و جداره‌های مصلی نقش‌های بزرگ اسلیمی خودنمایی می‌کنند که بیانی نو از طرح‌های کاشی‌کاری سنتی‌ست که فراخور فن‌آوری و روش‌های امروزین و با هزینه کمتری نسبت به اجرای سنتی آن‌ها اجرا می‌گردد.

ساختمان مصلی با رنگ‌بندی روشن کالبد خود می‌تواند زیبایی بسیار زیادی در بافت شهری تهران داشته باشد اما متاسفانه استفاده از آجر سه‌سانتی، هم‌خوانی مناسبی با بستر نوآورانه طرح ایجاد نکرده است. چرا که آجر سه‌سانتی علاوه بر نداشتن قابلیت تزئیناتی کافی در مقیاسی عظیم نظیر مصلی تهران ناکارآمد خواهد بود.

با وجود ویژگی‌های مطرح شده در طرح معماری مصلی تهران، می‌توان گفت معماری این طرح به خوبی توانسته معماری ایرانی‌اسلامی را -در معنای عرفی- به شیوه‌ای نو و امروزی بیان کند. استفاده از فرم‌های آشنا و موتیف‌های قدرت‌مند معماری اسلامی نظیر طاق‌‌نماهای متعدد، گنبد، مناره و ... باشد. این عناصر علاوه بر استقرار قدرت‌مند در سنت معماری اسلامی و بیانی سمبلیک در نسبت امروزین ما با معماری اسلامی، از منظر برخی نگاه‌ها -هنوز به اثبات نرسیده- می‌توانند حامل معانی و مفاهیمی قدرت‌مند نظیر توحید باشند و همین پشتوانه می‌تواند دلیلی برای ماندگاری این موتیف‌ها در عین تحول و توسعه فنون و مصالح ساختمانی تلقی گردد. 

نظرات (۳۴)

سلام، 
از اونجایی که بیش از سه ساله با آقای دکتر حمزه نژاد و آقای دکتر مهدوی نژاد داریم کتابی درباره مساجد معاصر و مبانی مسجد سازی تهیه می کنیم. به نظرم رسید شاید بشه دخالت کرد در بحثتون.
درباره مصلا: ۱. پیامبر بر سادگی و بی پیرایگی مسجد بسیار تاکید داشتند، تا حدی که سقف داشتن را برای مسجد جایز نمی شمردند، حال آنکه از روایات معصومین چنین برمی آید که مصلا باید از مسجد هم بی پیرایه تر و دست نخورده تر باشد. زمین بکر!
۲. آقای موید عهد خودشان نه مذهبی هستند و نه درباره مبانی ساخت مسجد به پژوهشی پرداخته اند.
۳. متاسفانه ما (جمهوری اسلامی) از آغاز انقلاب تا کنون همانقدر که رابطه خوبی با بازار داشته ایم رابطه بدی با روشنفکران و هنرمندان داشته ایم و از این بابت هر چقدر انقلاب در زمینه مسائل اقتصادی کم مشکل و پویا بوده است از نظر مسائل فرهنگی و هنری دچار مشکل بوده است. امید به رفع آن.
درباره روایاتی که فرمودید، افزون بر روایاتی که فرمودید روایات بسیاری وجود دارد که از متن آن ها می توان دریافت مسجد از خانه های مردم نیز باید ساده تر باشد، بزرگتر باشد ولی اندام آن مردم وار باشد نه اینکه خود را به رخ شهر بکشد.
سلامت باشید.

منم موافقم پلانها رو بگذارید لطفا
 بحث بهتر میشه کرد
سلام کاش پلانشم میذاشتید فکر میکنم مبانی معماری ایدئولوژیک را بشود در آن مطالعه کرد
  • فردین طهماسبی
  • بنظر من اگه اختلاف نظرات همدیگه رو بپذیرین زندگی شیرینتر میشه!!
    یانون‌دیزاین:
    موضوع اختلاف نظر نیست. 
    موضوع اختلاف سلیقه با معیارهاست
    و خب در این حالت تنها کاری که می شه کرد فرصت دادن به طرفینه که برن و با مطالعه بیشتر در طول دوران تحصیل‌شون سلیقه هاشون رو به معیار نزدیک کنن
    @صائب کفایتی
    درست می فرمایین
    گفتن این که درست نخوندین از جانب من امر درستی نیست و پوزش می خوام.
    باید بگم من در انتقال معنا به شما موفق نبودم و خب مدیای کامنت نویسی هم ظرف این انتقال نیست انگار..... 
    مثلا همین کاربرد که فرمودین. مشخصا منظور من کاربردهای ادعایی در مورد فرم‌ها و نسبت اون‌ها با اسلام بود اما خب شما برداشت کاربرد سازه ای کردین.

  • صائب کفایتی
  • مربوط به حضرت سلیمان (ع) در قرآن داریم که از خدا حکومتی در خواست کرد که تا حالا دنیا عظمتی به مانند اون ندیده باشه و به کسی همچین حکومتی داده نشده باشه. پس خیلی هم متون یهودیان راجع به معبد و حکومت سلیمان اغراق آمیز نیست. دیگه اینکه وقتی جنیان کارگر باشند حتما عظمتی وصف ناشدنی داشته
  • صائب کفایتی
  • حالا باز خیلی دوست دارم اون مقاله و تحقیقی که کردین بخونم ببینم که بالاخره ما در کجا هستیم واقعا
  • صائب کفایتی
  • چرا همش میگید درست نخوندین؟ کامنت خودتونو نگاه کنید:
    ادعاهایی نظیر کاربرد مناره و یا کنگره و گنبد و .... از طرف شما بر من لازم کرد که شما رو توصیه کنم تاریخ معماری جهان اسلام رو مطالعه کنین
    دقیقا میزان معلومان شما در مورد معماری رو نمی دونم
    اما خب حرف هایی که فرمودین سندیت و اصلا وجود تاریخی حتی نداره
     
    خوبه خودتون گفتید کاربرد ، پس کامنتتون ربطی به تفکر توحیدی من نداره! من از تفکرم دفاع نکردم که. میگم وقتی دلایل علمی و فیزیکی داشته و ممکنه بوده باعث ایمن تر شدن مسجد بشه چرا باید نکوهیده بشه؟
  • صائب کفایتی
  • بگذارید این احادیث را باز نمایی کنیم:
    إنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله أتى عَلى قَومٍ مِنَ الأَنصارِ و هُم یَبنونَ مَسجِدا لَهُم ، فَقالَ : أوسِعوهُ تَملَؤوهُ . [ ر . ک : ص 44 ح 38 . ]
    پیامبر خدا ، بر گروهى از انصار که براى خود مسجدى مى‏ساختند ، وارد شد و فرمود : «وسیع و جادار بنایش کنید که [درآینده] آن را پُر خواهید کرد» .
    تا اینجا مصلی درست پیش آمده.
    روایاتى که مسجدسازى پیامبر خدا را توصیف مى‏کنند [ ر . ک : ص 39 ( ساختن مسجد پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله توسّط ایشان ) . ] یا از آراستن مسجد با طلا و نقّاشى نهى مى‏کنند ، [ ر . ک : ص 51 ( آنچه در ساختن مسجد ، ناپسند است / آراستن مسجد و آذین‏بندى آن ) . ] در واقع ، به لزوم رعایت اصل سادگى در معمارى مسجد ، اشاره دارند .
    به دیگر سخن ، بهره‏گیرى از هنر در معمارى مسجد ، اگر صرفا براى ایجاد جاذبه ظاهرى باشد و با فلسفه پایه‏گذارى مسجد همسو نباشد ، نکوهیده است .
    در طرح کلی مصلی نه از طلا استفاده شده نه از نقاشی،  تزئینات هم که در ماکت میبینیم که طرح های بزرگ و کلی اسلیمی آن هم با گچ خلاصه شده.
    از برخى روایاتى که از کنگره‏سازى در مساجد نهى کرده‏اند ، چنین بر مى‏آید که دلیل این نهى ، همانند شدنِ مسجد به معابد یهود و نصاراست . از پیامبر خدا روایت شده که فرمود :
    أراکُم سَتُشَرِّفونَ مَساجِدَکُم بَعدى کَما شَرَّفَتِ الیَهودُ کَنائِسَها ، و کَما شَرَّفَتِ النَّصارى بِیَعَها . [ ر . ک : ح ص 44 ح 40 . ]
    مى‏بینم شما را که پس از من ، مسجدهایتان را کنگره دار بسازید ، همان گونه که یهود ، کنیسه‏هاى خود را و مسیحیان ، کلیساهایشان را کنگره‏دار مى‏سازند .
    کنگره: بلندی‌های سر دیوار، حصار، قلعه و دیوارها است.کاربرد کنگره در دژهای کهن، برای این بوده که دژبانان در میان دیوار محافظ جایی برای تیراندازی یا نیزه‌اندازی داشته‌باشند.
    با این تعریف در مصلی کنگره ای نمیبینیم با تعریف اصلیش. استفاده من از لفظ کنگره در گنبد هم با این حساب اشتباه لفظی است.


    من قاطی کردم در واقع یه کمکی بکنید، این سه تا حدیث رو ببینید:
    1)پیامبر خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله :هر گاه دیدید که قرآن‏ها، جامه‏اى زیبا بر تن کرده‏اند و مساجد ، زینت یافته‏اند و مناره‏ها ، قد برافراشته‏اند و...مساجدشان آذین‏بندى و جسمشان پاکیزه ؛ لیکن دل‏هایشان از مُردار ، بدبوتر است.
    2)امام صادق علیه ‏السلام :در مسجد خَیف ـ که همان مسجد ـ مناست ـ ، نماز بخوان و سجده‏گاه پیامبر خدا در زمان خود ایشان ، کنار مناره‏اى بود که در وسط مسجد قرار گرفته است که از سمت جلو به سوى قبله است و...
    3)الغیبة ، طوسى ـ به نقل از داوود بن قاسم جعفرى ـ :نزد امام عسکرى علیه ‏السلام بودم که فرمود : «هر گاه قائم علیه ‏السلام قیام کند ، مناره‏ها و مقصوره‏هایى را که در مساجد است ، منهدم خواهد کرد» .
    با خود گفتم : این کار ، چه معنایى دارد؟
    امام علیه ‏السلام رو به من کرد و فرمود : «معنایش آن است که آنها بدعت در دین‏اند ؛ چه این که هیچ پیامبر و حجّت خدایى اقدام به ساخت آنها نکرده است »


    خب مشکل من اینکه اولین مناره طبق تاریخ زمان 45 هجری به در خواست والی عراق در مسجد بصره بنا شد. یعنی زمانی که پیامبر فوت کرده بودند. پس حدیثی که از پیامبر راجع به مناره هست اگر درست باشه پس زمان پیامبر مناره بوده که مفهومش برای مسلمانان قابل درک باشه، با این حساب مناره زمان پیامبر ساخته شده و اگر مذموم بود حتما ایشان آن را تخریب و یا از ساختش جلوگیری میکردند. از حدیث دوم بر می آید که پیامبر در مسجدی نماز خواندند که مناره داشته. چیزی که میدانیم اینکه مسجد منا جزو اولین مساجد است و مسلمانان نظر پیامبر رو راجع به چگونگی ساخت آن پرسیده اند پس وجود مناره در آن چه دلیلی دارد اگر مذموم است؟
    کم بودن احادیث در باره این بنای بسیار مهم بر شکیات آن افروده.
    با این همه هنوز مشکل اساسی من در سکوت بیش از 99.9 در صد علمای دینی تراز اول
    در نقاط مختلف جهان در این باره است. از مراجع خودمون بگیرید تا بقیه.
    @صائب کفایتی جان
    از دست من ناراحت نشو. من اگر می دونستم شما این قدر روی این مساله غیرت داری و اذیت می شی اصلا نقد نمی کردم نگاهت رو. و الان هم کم‌تر از قبل انگیزه دارم به ادامه دادن....

    در مورد دلیلی که برای توجیه تزئین در کالبد گفتی و خلط موضوع تزئین با زیبایی باید بگم قانع نشدم و البته به قدر میراث مدرن و قبل از اون به قدر احادیث و متون متعددی که در مذمت برخی تزئینات و نگاره سازی‌ها و در تایید سادگی و بی‌پیرایگی هست باید بگم این خلط به نتایج درستی منجر نمی شه.

    در موضوع معبد سلیمان نبی بخشی که رفرنس قرآنی داشت به نظر تفسیر بالرای شده از چانب شما و بهتره مراعات کنیم در برخورد با قرآن . بخشی هم که به تورات رفرنس دادین به عنوان کسی که به طور مستمر با تورات و متون یهودی در ارتباط هستم باید بگم رفرنس‌دهی‌تون به توضیحات تورات در باب هیکل سلیمان از باب اون که یهود در بحث هیکل بسیار غرض‌ورزانه تاریخ رو روایت کرده، قابل اعتنا نیست.
    دوباره صحبت از عظمت می کنین و مشکل این جاست که انگار تنها تعبیر خاص رو در مورد عظمت در ذهن دارین.
    حرف ما اینه که به باغ اسلام دربیایم تا عظمت رو از نگاه اسلام بخونیم. نه با تعابیر امروزی.... این همون حرف مهمیه که جناب آقای صادق چند خط بالاتر بهش به درستی و دقت اشاره کردن :
    «من باز هم تاکید میکنم..ما نیاز به یه انقلاب تو فهم معماری اسلامی داریم..اصل صفرم ها هنوز متروک موندن تو این قضیه
    رجوع به سیره ائمه و فکت های قرآنی چیزیه که ما بهش نیاز داریم و گرنه این معماری اسلامی رو میشه در حد یکی از وجوه پست مدرن تقلیل داد.»

    در موضوع برخورد با احادیثی که مذموم شمردن برخی از بدیهیات امروز شما برای مسجد رو قبلا هم در چند کامنت قبل براتون توضیح دادم و متاسفانه درست مطالعه نمی کنین نوشته های بنده رو (چرا که در موارد دیگه هم قضاوت های بی دلیل می کنین که از حرف بنده استنتاج نمی شه) 
    اون جا هم براتون توضیح دادم که اکابری از علمای سلف و تا به امروز اتفاقا به اون احادیث استدلال کردن و حتی در کتب فقهی شون دستور فقهی در حد واجب دادن. و البته انتظار ندارم که شما به عنوان کسی که تخصص معماری رو برگزیدین و با اون متون کاری ندارین ازشون مطلع باشین
    اما از شما انتظار دارم وقتی یک نفر -که به یقین نفعی در این حرف‌ها نداره و امید که قصد دروغ‌گویی هم نداشته باشه- می گه این احادیث هست و براساس‌شون هم استدلال شده به جای اون که برآشفته بشین و ناراحت، از سر دانش‌پژوهی دنبال کشف حقیقت برین.

    در مورد کارکرد فنی سازه‌های قوسی و گنبدها و تناسب اون‌ها با صنعت و فنون زمانه هیچ بحثی نیست و نمی دونم چرا و به دلیل چه بی دقت خوانی فکر کردین من می گم این ها کارکرد فنی ندارن!!!؟
    من در مقابل نگاه شما به وجود تفکر توحیدی (!!!) در این فرم‌ها که حتی در یادداشت تون هم ازش نام بردین و کارکرد ورای مادی برای فرم‌ها درنظر داشتین و و در مقابل این تعبیر که فرمودین «اخه با عقل جور در نمیاد. کلا امامان ما تا قرن 4 هجری حضور داشته اند (به جز امام زمان) تا اون موقع ساخت گنبد و کنگره و خیلی چیزای دیگه مفید بوده)» گفتم که این تعبیرات بنیان تاریخی و استدلالی نداره و فکر کنم بازخوانی کامنت‌ها مفید باشه. براتون نوشتم که کار ساخت بناهای بزرگ جهان اسلام به دست حاکمان جور بوده و اتفاقا جمله احادیث و روایات وارده از معصومین ناظر به نقد و رد این ساخت و سازهاست....

    دست آخر
    خوشحالم که بلاخره خواستی احادیث و متون رو بشنوی
    و خوشحالم که جستجوگری دانش‌پژوهانه همینه
    من در دوران دانشجوییم در هنر اولین تحقیق مختصرم رو در این باره انجام دادم. نتیجه اون مختصر شد یک جزوه صدو چند صفحه ای از احادیثی این چنین
    که اگر بدونم واقعا طالب تحقیق در این موضوعات هستی دوست دارم با تو به اشتراکش بگذارم.....

  • صائب کفایتی
  • لطفا منبع احادیثی که گفتید: "مناره مذمومه. گنبد مذمومه. نقش و نگار مذمومه. عظمت و بلندی ارتفاع مذمومه. ساخت پرطمطراق برای مسجد مذمومه. کنگره مذمومه. وووووو ......"
    و خود حدیث رو بگید.
  • صائب کفایتی
  • 1) هر انسانی زیبایی و تزئین رو دوست داره فکر نکنم سند و استدلالی بخواد! زیبا بودن یک محیط جمعی که تمامی مسلمانان حق استفاده از اون رو دارند و داشتن تزئینات و عظمت مغایر با کدوم حکم اسلامه؟
    2) خود بحث تالار آبگینه در قصر حضرت سیلمان (ع) که تو قرآن آمده، عظمت ملک سلیمان (ع) هم همینطور و موارد مربوط به معبد سلیمان هم در تورات آمده که چون قرار بوده این معبد نمادی از قدرت دین یکتاپرستی در اون موقع بشه بسیار طرح عظیمی داشته ولی هزینه ساخت نداشتند و بعد از اینکه جنیان تحت کنترل درآمدند معبد رو جنیان ساختند. حالا نمی خوام بگم که ما هم باید اون جوری بسازیم میگم در حد قابل قبول می تونه عظمت داشته باشه.
    لطفا این دو سوال منو جواب بدین:
    1) همین اهل فنی که حدیثی رو تایید میکنن و شما حدیث رو نقل میکنید چرا هیچ واکنشی نشان نمیدن؟ و نزدیک 1000 سال سکوت کردن اونم راجع به همچین فضای مهم (در واقع مهم ترین فضای مسلمانان) ؟ به نظر من اگر حدیثی قدرتمند و پشتوانه محکمی داشت این قدر بیخیال نبودند. سکوت علمای دینی اصلا توجیه کننده حرف شما نیست!
    2) موارد مربوط به دلیل استفاده از طاق، گنبد، کنگره و ... که کاملا علمی هستند و تمامی اساتیدی که من ازشون پرسیدن تایید میکنن. اساتیدی از دانشگاه هنر و تهران که نزدیک 40 سال استاد هستندو غیره. شما چطور به این راحتی میگید اصلا سندیت تاریخی نداره! در حالیکه در بسیاری از نقاط دنیا در قدیم از این فرم ها استفاده میکردند و کاملا دقیق فیزیکی و منطقی دارند. این چیزی نیست که من میگم تقریبا از هر کسی که در زمینه معماری حرفی داشته باشد راجع به طاق و .. بپرسید اول دلیل علمیش رو میگن بعد دلایل دیگه
    @صائب کفایتی
    چون گویا متوجه نقد ما نمی شین من نتیجه می گیرم که بیان ما خیلی بد بوده
    پس با سوال از نظرات تون ادامه می دم
    این دو فکت رو با چه سند و استدلالی بیان می کنین:
    ۱- قاعدتا تزئیتات برای یک بنای جمعی که همه حق استفاده دارن خوبه ولی اسراف در تزئینات بده.
    به چه قاعده ای ؟‌ :) بنیان این قاعده چیه؟

    ۲- همانند زمان سلیمان نبی (ع). وقتی معبد ساخته میشد آنقدر بزرگ ساخته شد و تزئینات به کار رفت که نماد قدرت الهی در آن زمان بشه.
    از کجا این فکت تاریخی رو دارین بیان می کنین؟ رفرنس

    اشتباه نشه ها. قرار ندارم مثلا ملانقطی بازی دربیارم. اتفاقا تمام بحث من با شما اینه که اولا ببینین در پشت احکامی که بیان می کنین چه استدلال هایی هست؟ چون راحت حکم بدون سند می فرمایین و وقتی هم از احکامی از احادیث و متن شریعت براتون می گم ان قلت های ناموجه میارین
  • صائب کفایتی
  • من خودم میگم مسجد با کاخ سازی خیلی فرق میکنه. کاخ اهداف شخصی داشته در حالیکه مسجد متعلق به شخص خاصی نیست و متعلق‌به تمامی جامعه است. حال باید ببینیم تزئینات در چه حد قابل قبوله. قاعدتا تزئیتات برای یک بنای جمعی که همه حق استفاده دارن خوبه ولی اسراف در تزئینات بده. چیزی که من دارم دفاع میکنم اینکه طرح مصلی این رو رعایت کرده. به نظر من سعی کرده که زیبایی در عین سادگی داشته باشه و تجملات اضافی نداشته باشه. بزرگی هم همون طور که فرمودید شما دوستان به طبع کاربری تجمعاتی که داره به وجود اومده و عظمت اون رو نمیشه مغایر با اصول اسلامی دانست. همانند زمان سلیمان نبی (ع). وقتی معبد ساخته میشد آنقدر بزرگ ساخته شد و تزئینات به کار رفت که نماد قدرت الهی در آن زمان بشه. حال هم برای تجمع میلیونی طبیعتا بنای عظیمی مورد نیازه که به طبع باید زیبایی معقولی هم داشته باشه. من از این نظر از طرح دفاع میکنم.
    معماری ساده، معماری بدون تجملات، معماری اسلامی و ... حرف هایی هستش که امروزه خیلی سر زبون معمار ها و دانشجویانی افتاده که در طراحی خودشون میخوان حداقل یه مقداری از بندگی رو رعایت کنن و اینکه چقدر موفق میشن تو اجرای اون خدا داند.
    از طرفی هم جهان اسلام تو این زمان، نیازمند نشان دادن بزرگی خودش هست که یقینا این بزرگی رو با معماری هم میشه نشون داد اما معیار، برای نشان دادن بزرگی اسلام، بزرگ شدن ساختمان نیست.
    از طرفی هم اجتماع در اسلام جایگاه مهمی داره. از نماز جماعت که خیلی توصیه شده تا حج و پیاده روی اربعین که هرکدومشون داره نقش مهمی رو تو امت اسلامی بازی میکنه.
    برای اجتماعات میلیونی در شهری مثل تهران نیازمند فضایی، بزرگ به بزرگی مصلی هستیم. اما اینکه تناسبات چطور باشه و از چه فرم هایی استفاده بشه خیلی جای بحث داره.
    از تاثیرات متافیزیکی و نشانه ای فرم ها هم نباید غافل شد. من نمیگم که فرم گنبد یا طاق خوبن یا بد هستن. اما میبینم که در زمان های گذشته خیلی از معماری مذهبی ما رو شامل میشدن.
    دیده شده که بعضی از معمارها هم از علمای زمان خودشون بودن و کسی که عالمه فکر میکنم با تفقه در دینش کاری رو انجام میده و می بینیم که همون ها از این المان ها در کارشون استفاده کردن و تزئینات هم وجود داشته.
    من خودم به عنوان دانشجو به مصلی نقد هایی دارم. اینکه انقدر تناسبات بزرگه که هیچ گوشه دنجی در اون پیدا نمیشه و خیلی چیزهای دیگه.
    اما از طرفی هم میگم فضایی برای تجمع، که برای یه جمعیت عظیم طراحی شده و سطحی به این گستردگی داره اگر ارتفاع اش کمتر میشد آیا این ارتفاع کم آزار دهنده نمیشد؟ یا اینکه اگر این فضا در حیاط هاش ارتفاعش کمتر میشد تقریبا درجه ی محصوریتش از بین می رفت و دیگه اونجا، حسِ بودنِ در فضا به آدم دست نمی داد. البته الان هم انقدر این ها بزرگ هست که حس محصوریت فضایی خیلی کمه. لیکن اگه ارتفاع کمتر میشد طراحی از این هم فاجعه تر میشد.
    نمیدونم.
    شاید باید همگی یه همتی کنیم و یه شهر اسلامی برای خودمون طراحی کنیم مثل غربی ها که برای آینده ی خودشون شهر طراحی میکردن و میکنن، مثل پست
    پروژه‌های خویش‌فرما / آرشیگرام

    تا ببینیم واقعا چی درسته.
    تا نیفتیم تو وادی طراحی و عمل سخت میتونیم بفهمیم درست چیه. از نظر من، ما یه سری معیار ها داریم که با اون ها میگیم فلان چیز یا فلان چیز غلطه. اما کم شده که بیایم بگیم فلان چیز درسته. شاید با طراحی کردن درست شه.
    هر سبکی یک نقطه شروع و اصولی داره بره خودش که اگر بنایی اونا رو رعایت نکنه قائدتا دیگه پیرو اون سبک نیست...قصدم این نیست که بگم معماری اسلامی یه سبکه...
    سوال اساسی به گمونم اینه که اصول معماری اسلامی رو از کجا باید گرفت؟
    یک اشتباه بزرگ این بوده که تاویلات مستشرقین از معماری اسلامی تبدیل به یک سری اصول شده برای ما...
    یعنی یک مهندسی معکوس اشتباه
    مثلن فلان آدم اومده گفته فلان چیز نماد ذکر  هست در مسجد یا این نماد وحدت در کثرته و بعد من معمار موقع ساخت مسجد دنبال پیاده کردن این نماد ها هستم تو کار...
    و این مسئله رو هم باید توجه داشت که در این هزار و چهار صد سال ما بیشتر با معماری ممالک اسلامی سر و کار داشتیم تا با معماری اسلامی
    خروجی نگاه فرمی  به معماری اسلامی این میشه که مثلا  کاخ الحمرا هم جزء بناهای اسلامی حساب میشه...
    در حالی که در ساختار حکومت دینی ما چیزی به اسم کاخ نداریم...
    ببینید در هنر میگن که این محتواست که قالب رو تعیین میکنه.و این طور نیست که این دو تا از هم سوا باشن.من خودم این تعریف از معماری رو که میگن معماری ظرف زندگیه رو خیلی نمیتونم بصورت کامل بپذیرم. این دو در ادامه هم شکل میگیرن.حالا هر قدر ما محتوا رو بهتر بتونیم بشناسیم قالب رو هم صحیح تر میتونیم ایجاد کنیم.
    صائب جان ذکر یه خاطره شاید بد نباشه..
    یه بار درس طرح معماری یه دوره بالاتر از ما طراحی مسجد بود.خب خیلی از دوستان تقید اونجوری نداشتن به شرعیات...در حالیکه متن قرآن صریحا اینو میگه که تنها مومنین باید مسجد رو بنا کنن.اگر قبول کنیم که قرآن یک امر بی زمانه. تا قیامت هم همچنان غیر مومنین نباید که مسجد رو بنا کنن و این که میبینی مثلن فلان شرکت اروپایی میاد تو بلاد اسلامی مسجد طراحی میکنه و میسازه از کاریکاتور های غمناک روزگار ماست.
    یک مسئله راهبردی وجود داره برای ما مسلمونا که جهت کلی  کارامون رو با دو امانتی که حضرت رسول(ص) برامون گذاشته جلو ببریم.قرآن و عترت
    و این قصه سر دراز دارد...
  • صائب کفایتی
  • خیلی جالبه که به راحتی میگید دلیل های علمی استفاده از گنبد و طاق و .. اصلا سندیت تاریخی نداره. این قدر قاطع؟ پس استادای ما احتمالا هزیان میگن! در صمن همین اهل فنی که قراره درستی حدیث رو تشخیص بدن چطور این همه سال نزدیک ۱۰۰۰ سال صداشون درنیومده؟ اونم تو همچین بنای مهم. چطوره که تو یه * ص * رو درست تلفظ کردن پدر خودشونو درمیارن بعد تو ساخت مسجد بیخیال اند؟ تناقضات زیاده من نمی تونم قبول کنم. ببخشید. تا موقعی که دفاع جدی از طرف علما و اهل فن از این احادیث نشه من پذیرای آنها نیستم.
    @صائب کفایتی

    ادعاهایی نظیر کاربرد مناره و یا کنگره و گنبد و .... از طرف شما بر من لازم کرد که شما رو توصیه کنم تاریخ معماری جهان اسلام رو مطالعه کنین
    دقیقا میزان معلومان شما در مورد معماری رو نمی دونم
    اما خب حرف هایی که فرمودین سندیت و اصلا وجود تاریخی حتی نداره
    و من خوشحال نیستم که دوستان آکادمیکم این حرف های بی پایه رو تکرار می کنن
    در مورد تاریخ منار، تاریخ حضور کنگره ها، تاریخ ساخت گنبد و چرایی اون‌ها، چرایی مزین شدن مساجد به نگاره ها و ..... خیلی اخبار تاریخی وجود داره که همگی برخلاف این ادعاهای امروزیه . چیزهایی که شما امروز این قدر محکم به عنوان فکت تاریخی می گین تخیل برخی ذوق زده های آکادمیک و غیرآکادمیکه که امروزه به کل خطابودن بسیاری از  اون ها اثبات شده

    اما در مورد عدم جدی گرفتن متون روایی در تاریخ. در این باره هم کم اطلاع هستید. حتی در کتب فقهی علمای سلف تا علمای اخیر برخی از این چیزها که براتون نوشتم به عنوان حرام یا مکروه آمده. اما چه کنیم که دوران ۱۴۰۰ ساله اسلامی دوران خلائف جور و حاکمان ضد امامیه بوده و این حرف ها در ابعاد معماری حکومتی اعصار فرصت بروز نداشتن.

    در مورد حدیث هم کمی با تقوا و ملاحظه بیشتر سخن بگیم. اگر به عقل ما نمی خوره همون طور که خودمون هم تاکید داریم ما حقیر هستیم و بگذاریم تا روزی آرام آرام مطالعه و فهم مون بیشتر بشه و حدیث ها رو هم فهم کنیم. صحت و عدم صحت اون ها رو به اهل تخصص ش واگذار کنیم و اگر متخصصینش حدیثی رو رد کردند ما هم اعتماد نکنیم.

    بعد از گذر از این چند کامنت در عین اون که از دقت و حوصله و علاقه شما به این مباحث شدیدا خوشحالم و آرزوی موفقیت دارم براتون اما به جد عرض می کنم که لازمه خیلی خیلی خیلی بیشتر از امروز مطالعه و تفکر و نقد در این وادی داشته باشین تا با درکی وسیع تر به استنتاج نهایی که لازمه طراحی آینده خودتونه دست پیدا کنین
  • صائب کفایتی
  • مشکل منم اینکه بیشتر نقدی که وارد می کنید بر پایه همین حدیث ها گفتید.
  • صائب کفایتی
  • اخه با عقل جور در نمیاد. کلا امامان ما تا قرن 4 هجری حضور داشته اند (به جز امام زمان) تا اون موقع ساخت گنبد و کنگره و خیلی چیزای دیگه مفید بوده هم برای ایمنی و هم برای سبک کردن بنا و کلی دلیل های علمی دیگه. بعد واقعا چه دلیلی می تونه داشته باشه که در اون موقع این اصول رعایت نشه و یه مسجدی ساخته بشه که حتی ممکنه امنیت فیزیکی نداشته باشه. همه می دونیم دلیل ساخت مناره وارد شدن فشار فیزیکی بر اوناست تا بنا فرو نریزه و همچنین یه نوع علامت گذاری برای راحت تر پیدا کردن مسجد. حدف بعضی از اینا با عقل من حقیر جور در نمیاد و بر حدیث شک میکنم مخصوصا وقتی در این 14 قرن کسی خیلی این حدیث ها رو جدی نگرفته.
    باید ببینیم دلیل جدی نگرفتنش نادرست بودنشونه یا چیز دیگه. در ضمن به هر حدیثی نمیشه اطمینان کرد، اینجوری وای به حال بعضی حدیث ها در بحار النوار.
    @صائب کفایتی

    جمله هایی که بازی با کلمات گفتین‌شون نثر شده شعر مهمی از جناب مولوی بود. :)
    و البته بیان حال چند حدیث مهم در معرفت ....

    اما در مورد اصول به نظرم اتفاقا در کامنت قبل به چیزهایی براتون اشاره کردم تا بدونین حتی در سطح کالبد هم احکام داریم. گرچه حرفی که گفتم بسیار مهمتر از چند حکم ساده کالبدی بود.
    براتون نوشتم که
    «شما می دونی در احادیث و در فقه اسلامی مناره مذمومه. گنبد مذمومه. نقش و نگار مذمومه. عظمت و بلندی ارتفاع مذمومه. ساخت پرطمطراق برای مسجد مذمومه. کنگره مذمومه. وووووو ......
    ما در مورد این ها روایات ماثور داریم. پس در صدد توجیه چیزی که گفتم نتیجه سیاست‌ورزی توام با جهالته برنیایم.»

    آیا این ها لااقل در مورد مصلی امام خمینی ایران اسلامی رعایت شدند؟ آیا این ها اصولی ابتدایی و شیوه‌نامه‌هایی اجرایی اما صریح نیستند؟ 
    اگر مشتاق به خوندن احادیث و متون دینی در این باره بودین یقین کنین به شما نمی‌گم که باید بریم بگردیم یا مثلا باید بریم بخونیم ببینیم چی گفتن!؟ بهتون خواهم گفت کتاب فلان صفحه فلان. 
    این ها چیزهایی نیست که مثلا ما نخونده باشیم یا برامون مبهم باشه
    اتفاقا امر خیلی خیلی آشکاره. و قیام نیاز داره انگار..... یعنی باید بر پا بایستیم و به سمت ش حرکت کنیم
  • صائب کفایتی
  • با این حساب ما در جستجوی ابهام هستیم.
    شما هم همش میگید اصول اسلامی! چنتا از این اصول رو بگید حداقل
    نمیدونم یه جور شعاره انگار
    شما میگید "صحبت از اینه که حتی چنین احکامی رو ما لازمه از متن فرمایش الاهی بیاریم"
    خوب بسم الله در بیارید تا از این به بعد واقعا مسجد بسازیم.
    من هر حدیثی رو رد یا تایید نمی کنم ولی با این چیزی که به نظر میاد یه چادر بنا کنیم بهتره! در ضمن این جمله به نظر من یه جور بازی با کلماته:"جمال حضرت ربوبی در صیقل هویدا می شه نه در نقش.... در پیراستن جلوه گر می شه نه در آرایش......."
    اگر اصول را کشف کردید و بعد دیدید که این بنا بر اصول نیست خب جای بحث دارد و گرنه این جملات که اول رد کنیم و بعد بگیم بریم بگردیم، بریم مطالعه کنیم، بریم پیدا کنیم خیلی عادلانه نیست. من نمیگم اسلامیه میگم من هنوز اصول نمی دونم برای همین این بنا رو رد نمی کنم، اگر شما اطلاع دارید اصول را بگید با پشتوانه قوی تا بحث پیش بره وگرنه می شود همان جمله اول: در جستجوی ابهام
    @بهرمانی
    نمونه مصلایی مطابق با نگاه نبی (ص) و در ابعاد شهرهای امروز تا به حال ساخته نشده و البته این از ارزش بحث استدلالی ما کم نمی کنه
    توجه داشته باشیم که
    تحلیل‌ها دو گونه‌اند
    یا بر استدلال بنا می شن (مربوط به مسائلی که دارای اصولی قابل بحث و نتیجه‌گیری استدلالی هستند )
    یا بر استقرا شکل می‌گیرن (مربوط به مسائلی که پیچیدگی‌هایی در شناخت اصول ما رو از تدوین و کشف اون‌ها عاجز می کنه)

    در مورد معماری اسلامی و نسبت معماری با اسلام نمی تونم ادعا کنم مساله تنها نیازمند استدلاله و تمام اصول لازم ش قابل شناسایی
    اما به جرات می‌شه گفت بخشی قابل توجه از این مساله نیازمند استدلاله چرا که اصول متعددی در اسلام بحث شده که ورای سنت رخ‌داده در جهان اسلام دارای راه‌کارهای عملی برای امروز ماست

    ما با استفاده از این اصول و استدلال‌ها ممکنه (برای مثال عرض می‌کنم) به نتیجه برسیم که تمام سنت عمل شده در این چهارده سده خلاف اسلام بوده و حتی در این صورت باکی نیست به حکم به الزام تغییر رویه ها.....
    @صائب کفایتی
    صائب جان نقد ما رو درست نمی خونی انگار! یا درست بیان نکردم!
    موضوع سر اسراف یا هزینه بر بودن نیست. موضوع بر سر اصول اسلامیه که باید مسجد اسلام بر اساس اون ساخته بشه نه ذوق فردی و حکومتی و فرهنگی و ....
    موضوع بر سر همین گزاره‌های محکم اما بی پایه‌ایه که گفته می شه
    : «بالاخره مسجدی که نماد اسلامه نباید بدون تزئین باشه، باید جلوه گر زیبایی الهی باشه ...»

    صحبت از اینه که حتی چنین احکامی رو ما لازمه از متن فرمایش الاهی بیاریم و بعد به عنوان اصل بپذیریم. وگرنه نه به کارفرمایی صاحب خانه که به ذوق خودمون طراحی کردیم.

    صحبت از اینه که من و شما به چه تعریفی اسلامی می گیم و معماری اسلامی رو چه می‌دونیم؟ اگر چیزی در معنای عرفی اسلامیه اما در معنای حقیقی خلاف اسلامی آیا وظیفه من و شما روشن‌گریه یا تحسین و تمجید .
    آیا ما نباید تحلیل های دقیق‌تری داشته باشیم؟
    نباید ریشه ها رو ببینیم و منتقدانه و فقیهانه برخورد کنیم؟

    آیا این عدله که در برخورد با چیزی که توجیه دینی نداره و خلاف دین هزار و یک رفتار داره بگیم ایشالا گربه ست!!! در حالی که معماری که فهم دینی نداره غلط می کنه چنین پروژه ای رو قبول می کنه....
    شما می دونی در احادیث و در فقه اسلامی مناره مذمومه. گنبد مذمومه. نقش و نگار مذمومه. عظمت و بلندی ارتفاع مذمومه. ساخت پرطمطراق برای مسجد مذمومه. کنگره مذمومه. وووووو ......
    ما در مورد این ها روایات ماثور داریم. پس در صدد توجیه چیزی که گفتم نتیجه سیاست‌ورزی توام با جهالته برنیایم.

    حتی همین که فرمودی در مورد جمال الاهی
    چرا که نه. شاید اگر کمی در متون دین غوض کردی و از بحرش نوشیدی متوجه شدیم که جمال حضرت ربوبی در صیقل هویدا می شه نه در نقش.... در پیراستن جلوه گر می شه نه در آرایش.......
  • صائب کفایتی
  • خب یه مشکلی الان من دارم. چگونه می شود دقیق متوجه شد که الان در مصلی هزینه ای اضافی شده یا نه . مثلا همون استفاده ازآجر سه سانتی شاید باین دلیل باشه که هزینه اضافی پایین بیاد. در کل باید عظمتی داشته باشه که پذیرای میلیون ها نماز گزار باشه. خب قاعدتا این هدف ساختمان عظیمی می خواد و در کتارش حتما زیبایی می خواد! بالاخره مسجدی که نماد اسلامه نباید بدون تزئین باشه، باید جلوه گر زیبایی الهی باشه. حال شما می گویید هزینه اضافی در کجا شده؟ فعلا که همش بتونه و هزینه ای صرف تزئینات نشده. از ماکتش هم گویای اینه که کاشی کاری نداره  و همش احتمالا گچ بری های ظریف و کلی هست. در ضمن همین جوری نمیشه قطعی گفت که" نه این بنا هیچ گونه مقیار اسلامی نداره و ... " شاید واقعا سعی شده که در معماریش معیار های اسلامی نظیر اتلاف نشدن انرژی، توجه به محیط زیست و .. رعایت بشه. منظورم از بیرون آوردن گنج، گنجینه هنری مان است. درست است که هزینه زیادی این پروژه در بر گرفته ولی نباید طراح رو متهم کرد. شاید واقعا این طرح بهترین طرحی می تونسته باشه که علاوه بر توجه به هزینه و سادگی سعی شده باشه زیبایی منحصر به فرد، همراه با نو آوری داشته باشه. بیشتر این هزینه ای هم که واقعا شده به خاطر طول کشیدن الکی پروژه و و تامین مالی نکردن درست اون و توجه کم به پروژست. اگه واقعا درست به ساختش می پرداختند شاید نصف این هزینه رو در بر میداشت و زودتر هم تمام می شد. چون یه تصوری که ممکنه برای شما هم به وجود آمده باشه اینکه فکر میکنید حتما اینقدر دارند تزئینات و هزینه اضافی می کنن که اینهمه طول کشیده ولی اگر زود تمام میشد شاید کمتر از این گونه نقد ها بر اون وارد بود. در کل به نظر من یک بنای مذهبی در عین سادگی باید نماینده جمال الهی هم باشه. شاید تک رنگ بودن و هزینه نکردن برای کاشی کاری های افراطی بخش سادگی اون رو ادا میکنه و تنوع فرم و نوآوری طراحی هم بخش جمال.
    من فقط از منظر یک دانشجو سوال میکنم؛ عزیزانی که نقد میکنن این نوع معماری رو، آیا نمونه ای نسبتا مناسب در "مقیاس یک مصلا" تو دنیا سراغ دارن؟ که سعی کرده باشه این اصول نظری رو پیاده کنه و با اغلب مساجد پرطمتراق امروزی تفاوت داشته باشه.
    @صائب کفایتی
    درسته شما هم در نوشته تون فرمودین مرادتون معماری اسلامی در معنای عرفیه نه احیانا معنای حقیقی اون اما خب نمی شه انکار کرد که در پایان نوشتارتون هم به ماندگاری برخی از موتیف‌ها و نسبت اون‌ها با توحید اشاره کردین و در پست اصلی در بلاگ‌تون هم ستایش آمیزتر در مورد این معماری حرف زدین :  باشد تا معماری مصلی تهران کمی از گنج تاریخی معماری ما را بیرون آورده .....

    قرار ندارم احیانا خدای نکرده مثلا محاکمه کنم. بلکه این نگاه حاکم بر نوشتار رو (که بدون انکار کمی مثبت به این معماریه) زمینه مناسبی برای بحث پیرامون برخی ارزش‌ها دیدم و فکر می کنم شما هم با سعه صدر خوب‌تون از دست من یا دوستان دیگری که نقد می‌کنن ناراحت نخواهید شد...

    در مورد ظاهر و القای فرهنگی به سبک امروز
    باید بگم من در کامنت قبلم اتفاقا برای پاسخ به همین نگاه و پرسش از کافرمایی خدا گفتم
    وقتی فرهنگ مورد نظر فرهنگ بندگی باشه و اسلام اون موقع القای مشکرانه راه به جایی نمی بره. وقتی صاحب کار یعنی خدا دستور به القای فرهنگ‌ش از راه مشخصی می ده هیــــــچ انگاره فرمی که از جانب یک ذهن تاریخی مترادف با برخی مفاهیم قلم‌داد شده ولی در واقع ریشه در اصالت‌ها نداره راه به القای مورد نظر نداره
    این ظاهر بازی‌های حاکم بر معماری مصلی تهران به جز دلایل اقتصادی و سیاسی و .... ناظر بر همون واژگونی ارزش و ضدارزش و فقر معرفتی حاکم بر طراح و تصمیم گیر پروژه ست
    و بنابراین در ظاهر هم آن اثری که مساجد اصیل اسلامی خواهند داشت رو نداره

    نمونه ش برگزاری نمایش‌گاه لباس زنانه :) در مصلی. 
    می‌دونین! چیزی دیگری باید....
  • بهاره امانلو
  • مصلی تهران مجموعه بسیار وسیعیه. امیدوارم به نسبت وسعتش کاربری هم داشته باشه و فقط اسراف مصالح نبوده باشه، بشه جایی برا تجمع فلاسفه و اندیشمندان. راجع به ظاهرشم انگار هم درونگراست هم برونگرا که شاید برا تهران امروز مناسب باشه.
  • صائب کفایتی
  • =من خودم در پست نوشته بودم که منظور از معماری اسلامی معماری که عوام اسلامی می شناسند. وگرنه خود من چندین پست راجع به معماری اصیل اسلامی زده ام. شما همه نقد هایی که زدین بخاطر اینکه تعریف معماری اسلامی اصیل رو تو ذهنتنون آورده اید بعد شروع کردین به نقد کردن در حالیکه من راه ورود رو معماری اسلامی نه به معنای حقیقی معرفی کردم. :)
    یانون‌دیزاین:
    صائب جان
    خیلی خیلی از بحث ت در این پست خوشحال و ممنونم. اتفاقا همین که چنین پستی ایجاد چنین بحث‌هایی می کنه ارزش منده.
    امید که ادامه بحث به نکات خوبی برسیم
  • صائب کفایتی
  • من تعریفی که از معماری اسلامی کردم گفتم که در معنای عرف تونسته القا کنه و اصلا راجع به معنای حقیقی معماری اسلامی صحبت نکردم. تمام بحث هایی که شما دوستان کردید مربوط میشه به معماری حقیقی اسلامی که ممکنه اصلا رعایت نشده باشه و من هم قبول دارم. صرف زدن این پست بحث سر حدیث و اسلامی بودن نیست. بحث سر ظاهر و هنر ظاهری بنا هست. لطفا در این باره بحث کنید که صرف ظاهر تونسته القی فرهنگی به شیوه امروزی داشته باشد یا نه؟
    مصلای تهران به خواست امام خمینی ساخته شد.
    امام در درخواست‌ش از سازنده ها خواست اون رو مثل مساجد ساده و پرنور آغاز اسلام و عصر نبوی، مطابق سفارش نبی (ص) بر الگوی سادگی خیمه عبادت موسی کلیم الله بنا کنن.
    امام در نقش امامی خودش درست عمل کرد. اما سازندگان این بنا به هیچ وجه مثل امت صدر اسلام در حضور نبی عمل نکردند. اون ها به جای خیمه عبادت ساده مورد نظر نبی کاخی ساختند با میل‌هایی به ارتفاع سن نبی !!!
    این یعنی واژگونی تمام باورهایی که پشتوانه اسلامی شدن و معنویت بخشی به یک بنا می‌تونست باشه.
    بیایم از خیر همه گونه های معماری بگذریم. مساجد مصلی‌ها که لااقل کارفرمایی دولتی یا فرهنگی ندارند که وام‌دار فرم‌ها و فرهنگ‌ها و کوته نظری ها و ... باشن
    مساجد و مصلی ها به کارفرمایی خدا ساخته شده و ساخته می شن. پس معیارهای او تنها و تنها معیارهای اصیل مسجد شدن یک بنا یا اسلامی شدن یک کالبده
    بماند که به قاعده توحید، این اصل در همه شوون زندگی و تمام گونه‌های معماری صادقه.
    ما ما در مصلی‌هامون چه می کنیم؟
    میایم و برای توحید فرم تعریف می کنیم :))) شرک می کنیم با فرم پردازی برای توحیدی که به دستور صریح قرآن و حدیثش از ما گونه ای خاص از ساخت کالبد رو انتظار داشت...
    این واژگونی ارزش هاست....

    درسته. مصلای تهران بزرگه و معظمه. و درسته که اعداد خاص در سرتاسر اون به کار رفتن.  و درسته که نوآوری های فرمی و سازه ای داره (هرچند که اهل فن خوب می دونن در هیچ کدوم از این ها هم اون طور که رسانه القا می کنه صادق نیست و بازی رسانه‌ایه بیشتر) اما این ها چه ارزش هایی حساب می شن؟ آیا ارزش هایی اسلامی هستند که منجر به نمونه شدن مصلی برای معماری اسلامی باشن!
    یا ذوق آمیخته با نفسانیات یک عده مسئول و تصمیم گیر و معمار و سازنده هستند که به کالبدی معارض با تمام اصول و اعتقاد و مطالبه اسلامی منجر شده؟

    از منظر فنی هم مصلی تهران کم اشکال نیست که چون به سیاق پیام اصلی نوشته بحث اسلامی بودن اون مطرحه به اون ها نمی‌پردازم.

    یک نکته به رفقای معمار و دانشجوی معماری اهل دردم.
    کمی تیزبین تر و دقیق‌تر و با مطالعه‌تر و منتقدتر به پیرامون مون نگاه کنیم.
    ما برای ساخت آینده‌ای متفاوت به واقع نیاز داریم که فقیهانه به گذشته و حال نگاه کنیم...

    ممنون از اطلاعاتی که در مورد مصلی در متن‌ت بود
    و ممنون از بهانه ای برای بحث و طرح این حرف ها.....
  • یانون دیزاین
  • لازمه تاکید کنم چنین پست‌هایی که یادداشت‌های دوستان یانون‌دیزاین هستند نظرات شخصی دوستان هستند و اصلا به قصد همین بحث و بررسی و چالش و رسیدن به هم فکری در نشرشون سعی می‌کنم دست و دل‌بازی کنم و محدودیت ها رو کم کنیم.
    نظر شخصی من هم در مورد موضوع این پست چالشیه 
    اما از منظر مدیریت یانون‌دیزاین
    از نویسنده عزیز بسیاربسیار متشکرم و امید دارم بحثی که پیرامون این پست این جا انجام می شه به روشن‌گری نکات خوبی منتهی بشه.
    خب زنگ اول رو گویا من دارم میزنم..
    اول اینکه یادمه از بچگیم هر وقت مصلی رو میدیدیم یاد دژ فضایی سری سوم می افتادم که یه شهر فضایی توش بود و جنگجوهاش رو اژدها میشستن و ...
    بنظرم مصلی اتفاقا یه الگوی غلطی هست که اگر کسی حقیقتا میخواد معماری اسلامی رو محقق کنه باید تو خیلی از قسمت ها خلاف الگوی این مجموعه عمل کنه...
    مصلی نتیجه خواستن خر و خرما با هم هست در این زمونه. به وضوح اختلاط نا همگن دروس دانشگاهی غربی رو میبینیم با یه مشت نشانه انگاری سخیف که ته مونده تفکراتیه که امثال بورکهارت و دیگر مستشرقین تزریق کردن به تعریف و مفهوم معماری اسلامی.
    مثلا استفاده از اعداد در این حد که مثلا  بنا رو بر اساس اعدادی ببندد که در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده و اینا رو تبدیل به هندسه نکردن و همینجوری کار کردن..خب این یعنی چی آخه؟این که ارتفاع گنبد رو شما 63 متر بگیری چون پیامبر در این سن وفات کردن از چند جهت میشه بهش گیر داد
    اولن این واحد متر یه چیز اعتباریه که ما خودمون درستش کردیم.به نظرم همچین معیاری شایسته برخورد اینجوری نیست.مگر اینکه اعداد تبدیل به هندسه شن و فاصله ها از طریق نسبت ها بیرون بیاد.و دیگه اینکه خود معصومین با اینجور ساختن که هیبتی کاخ گونه به بنا بده موافق نبودن(در این باب حدیث داریم خیلی زیاد)
    من باز هم تاکید میکنم..ما نیاز به یه انقلاب تو فهم معماری اسلامی داریم..اصل صفرم ها هنوز متروک موندن تو این قضیه
    رجوع به سیره ائمه و فکت های قرآنی چیزیه که ما بهش نیاز داریم و گرنه این معماری اسلامی رو میشه در حد یکی از وجوح پست مدرن تقلیل داد.
    ما در دوره ای داریم زندگی میکنیم که ماده بیشتر از غیب مهمه..کارکردهای مادی مثل نماد شهری و غیره که از اهداف ساخت این بنا بوده الویت داشته بر کارکرد این بنا در باطن عالم
    و نکته آخر اینکه انتظار میره در چنین یادداشت هایی به لایه های عمیق تری از بنا توجه کنیم.چیزهایی فراتر از اونچه که به عنوان تحلیل بنا به ما یاد دادن..
    و آخرتر این که ممنون از آقای نویسنده که داغ دل ما رو تازه کرد
    :)
    کلیه‌ی یادداشت های منتشر شده در یانون‌دیزاین، نظر شخصی نویسنده محترم هر یادداشت است و پاسخ‌گویی به ابهامات و پرسش‌های پیرامون یادداشت نیز بر عهده ی عزیزان نویسنده می باشد.
    یانون‌دیزاین فضایی آزاد برای انتشار هر یادداشت مرتبط در موضوعات هنر و طراحی است.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی