ذکر و زیور
نقش اسماالحسنی در طراحی زیورآلات دوران اسلامی
یانوندیزاین - فهیمه نوری (کارشناسی ارشد صنایع دستی؛ دانشگاه سوره)
———-
فهیمه نوری کارشناس ارشد صنایع دستی، متخصص در زیورسازی و پژوهشگر هنر اسلامی که پایاننامه کارشناسی ارشد خود را بر موضوع حضور اذکار الاهی در زیورآلات دوران اسلامی متمرکز کرده است با تدوین یادداشتی کوتاه دورنمایی از پژوهش خود را در اختیار ما گذاشته است. جستجوی یکی از اصیلترین جلوههای هنرهای سنتی اسلامی این بار نه به منظور دانستن صرف که به قصد احیا و زندهسازی معاصر سنتی قدیم.
در هنر دوران اسلامی، عموما زیورآلاتی مزین به متون مقدس وجود داشته است، که مشتمل بر اسماء جمالی و جلالی خداوند، اسامی ائمه، بعضی از آیات و سورههایی از قرآن مجید، ادعیه و اذکار گوناگون بودهاند. در این میان و در بررسی آثار به جامانده میتوان گفت، آیات و سور قرآنی بیشترین نمود را در این میان دارا هستند به طوری که، آیهالکرسی، سوره حمد، توحید و ... از شاخصترین آیات و سورههای کار شده، بویژه بر روی سنگهای عقیق و فلز نقره و... هستند. بنا بر دیدگاه اسلامی، اسماء، ادعیه و آیات الهی دارای محتوا و تاثیرات عمیق و ویژهای میباشند و توصیه بزرگان دین در به کارگیری برخی از اسماء و اذکار در نگین انگشتری و بازوبند را نیز میتوان شاهدی بر همین محتوا و تاثیر دانست[1].
هنرمند زیورساز دوران اسلامی به محتوای متون بکاررفته در این آثار توجهای ویژه داشته و علاوه بر مقصود زینتی بودن زیورآلات، اذکار و اسما، را به پیروی از سیره بزرگان دین، جهت متخلق شدن به اخلاق ایشان، و یا جهت تقدس و تعظیم شعائر اسلامی، به عنوان مهر نمودن مکتوبات خویش، به منظور حرز و تعویذ برای صاحب زیور -با اطلاع از تاثیر و خواص ادعیه- و حتی تنها به جهت همراهی و ذکر و یادآوری نام و یاد خداوند و...به کار میگرفته است. هنرمند صنعتگر علاوه بر محتوا، عموما به جنبهی زیباییشناسانه آثار نیز توجه را داشتهاست. توجه به نوع خط و نقوش، ترکیببندیها، تناسب بین روش ساخت و مصالح و ... احتمالا شاهدهای خوبی در اثبات این مساله هستند.
اگر در میان نمونه زیورآلات سدههای میانی اسلامی چرخی بزنیم، مشاهده میکنیم که برای طراحی خطوط اذکار بیشتر از اقلام سته و خطوط رایج در هر دوره تاریخی، مانند کوفی، نستعلیق، ثلث، محقق و... استفاده شده است که به صورت متنوع و با دانگ قلمهای متفاوت بسته به درجه اهمیت مفهوم کلام، عموما پیادهسازی شدهاند. همچنین در بررسی اولیه، ترکیببندی آثار بیشتر به صورت هندسی، منتظم، متقارن و مرکزگرا هستند. نقوش، بیشتر ساده و گیاهی و کمتر حیوانیست و تا حد زیادی در خدمت خط و محتوای ذکر قرار گرفتهاند. همچنین بعید نیست هنرمندان سنتی ما جملات و اسمائی را که گویا از نظر مفهوم بیشتر مدنظر بوده در مرکز ترکیببندی و جملات کم اهمیتتر در حاشیه قرار میدادهاند. اینگونه اذکار و اوراد بیشتر بر روی سنگهای نیمه قیمتی و استحبابدار و فلزاتی چون نقره و... پیاده میشدهاند و در میان روشهای ساخت، حکاکی و قلم زنی از همه پرکاربردتر بوده اند.
با وجود چنین میراث و نگاهی ارزشمند در صنعت و هنر زیورسازی سنتی اسلامی، تنها توجهی اندک در نمونههای زیور موجود در بازار امروزی، مشخص میکند عدم توجه کافی به مضامین مقدس، کمبود هویت اسلامی ایرانی، کم شدن توجه به عمق مفاهیم، طراحی نامتناسب و پرداختن بیشتر به جنبههای ظاهری این متون و از طرفی هجوم نقشونگارهای بیگانه، این فرهنگ و سنت نیکو به کل رو به فراموشی گذاشته است. حال آن که نیاز ما به احیای سنتهای هنری اصیل و نیاز دو چندان به حضور معارف الهی در سبک زندگی و هنجارهای روزمره ما احیای مجدد این سنن را میطلبد. احیایی که در کنار نظر به گذشته، دارای روح نوآوری و تناسب با زمان حال باشد و جای خالی این سنن در زمانه معاصر را پر کند.
در احیای این سنتها، میتوان از جنبههای گوناگون و موارد متنوعی -در میان آثار بهجامانده از گذشتهگان و توصیهی بزرگان دین- برای طراحی امروز استفاده و اقتباس کرد. شاید اگر بخواهم مهمترین این نکات را تیتروار ذکر کنم چنین باشند:
- استفاده از برخی متون مهم که در گذشته نیز بیشترین فراوانی کاربرد را داشتهاند، مانند آیهالکرسی، سوره حمد ، توحید و...
- کاربرد سنگهای استحبابدار (عقیق و...) و حکاکی اذکار و ادعیه بر روی آنها[2]
- عدم استفاده از بعضی فلزات با توجه به روایات و کلام معصومین [3]
- بهکارگیری بعضی از تکنیکها به منظور پنهان نمودن حرزها و تعویذها (با توجه به دلایل روایی و فقهی) به کارگیری تکنیکهای ویژه، در جهت حفظ شان مضامین (عدم مسح بدن با کلمات) همچنین در افزایش تمایل مخاطبین به کاربرد اینگونه آثار کمک میکند.
- بهره گیری از عناصر زیباییشناسانهی ریشهدار در سنت مانند ترکیببندیهای منتظم و هندسی، استفاده از نقوش ساده و گیاهی و عدم بکارگیری نقوش حیوانی[4] ، خطوط متناسب با فرم و ترکیب و.....
با توجه به نیاز روز و با بهرهگیری از فرهنگ غنی گذشته ، این امکان وجود دارد که زیورآلاتی با محتوای متنوع و برگرفته از حرزهای معتبر و ادعیه معصومین (ع) تولید و عرضه شوند. به نظر میرسد بخشی از کمبود در بازار امروزی عدم آگاهی مخاطب از تاثیر مفاهیم، آداب و کاربرد این نوع زیورآلات میباشد که باتبلیغ و فرهنگسازی و طراحی شناسنامهای برای هر اثر، میتوان چنبن کمبودهایی را رفع کرد. به این منظور ما در تحقیقاتی میدانی، در سطح بازار زیورآلات متوجه شدیم هنوز این نوع آثار مخاطب خاص خود را دارد ولی شاید طراحی نامتناسب با گروههای سنی مختلف و جنسیت مخاطب، عامل بزرگی در عدم اقبال عمومی به این طور کارهاست. در صورتی که زیورآلاتی با طراحی متنوع، هدفدار و با نقش و فرم و طرح زیبا با تکیه بر عناصر زیباییشناسانه اصیل طراحی و اجرا گردد مورد استقبال بیشتری مخصوصا در بین قشر جوان قرار خواهد گرفت.
1. مثلا در ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه حسن زاده، ص: 401 آمده است : ... امام صادق علیه السّلام از پدرش و او از جدّش علیهم السّلام روایت نموده که فرمود: هر که انگشتر عقیق بسازد و «محمّد نبىّ اللَّه و علىّ ولىّ اللَّه» را بر روى آن نقش کند خداوند او را از مرگ بد نگاه دارد و جز بر فطرت پاکى که با آن به دنیا آمده جان نسپارد..
2. مکارم الاخلاق، ص 87. رسول خدا (ص) فرمودند: نگین عقیق دست کند ، همانا جبرئیل آنرا از بهشت برای من آورد و سپس گفت:یا محمد (ص) عقیثق به دست خود کن و امت خود را امر کن که عقیق در دست کنند.
3. الکافی،ج6، ص 469 ،ح 6 امام صادق(ع) می فرمایند:امیر مومنان (ع) فرمودند، انگشتری به غیر از نقره دست نکنید، رسول خدا(ص) فرمودند: دستی که در آن انگشتر آهنی باشد طاهر و پاکیزه نیست.
4. الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى، متن، ص: 426 آورده است که :پامبر خدا(ص): .... غدقن کرد از انگشتر مس زرد و آهن و از نقش چیزى از جانداران بر انگشتر و .....