- ۱ نظر
- ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۵
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
غرفه بس نام مجموعهای فرهنگی در ویتنام است که توسط معماران H&P که یک استودیوی بومی در ویتنام است، طراحی شده است. کل مساحت مجموعه ۱۲۳ مترمربع است. این یعنی قطعه زمینی بسیار کوچک در بافت شهر که طبعا در اطراف ما نیز و در دل هر محله وجود دارد. این مجموعه فرهنگی یک مکان ارتباطات اجتماعی و فعالیتهای خودانگیخته است که تقریبا همیشه درهای بازی به سوی شهر دارد. فضا طوری طراحی شده است که یک فضای بسته و خفه نیست و با وجود عرصه ی کم بنا، تجربههای متعدد و گوناگونی از تجربهی فضایی برای مخاطب دارد. واحدهایی بسیار ساده ساخته شده از مصالح بومی و با تهویهی طبیعی به سمت فضایی مرکزی رو کردهاند که در عین استقلال هر واحد این ظرفیت را دارند که با هم کار کنند.
با دیدن نمونههایی این چنین که از حداقل زمین و مصالح و روشهای ساخت صنعتی و امروزی بهره دارند اما خیلی خوب خلا فضاهای مورد نیاز شهری در ابعاد محلی را پر میکنند بیش از همیشه به آیندهای نه آنچنان که فوتوریستها از آینده ترسیم کردهاند امیدوار میشوم. راستی قرار بود مسجد هم خانه مومنان باشد. همیشه درهایش باز باشد. محل تعاملات اجتماعی بین مومنان باشد. قرار نبود با فرمایش و دستور و حقوق بگیری درب مساجد به روی مردم بسته شود و گاهی آن هم به بهانه ادای فریضهای آن هم برای ساعاتی محدود درهای خانه خدا را بگشایند...........قرار نبود.
ما مسیر حرکت خورشید و گذر زمان در روز را با دایرهها و رفتارهای شعاعی نشان میدهیم، اما به تقویم که میرسیم معمولا تقویمهای مربعی با خانههایی انتزاغی داریم که معرف یک بخش از ماه و سال در قالب روزها هستند. دیوید شیلاندر با بررسی امکان ایجاد یک تقویم دایرهای به طراحی جالبی دست یافته است. تقویمی دایرهای با چند شعاع مهم که دربردارنده اهداف و برنامههای سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه هستند و در یک آن، نقطه استقرار شما در کل سال و نسبتتان با تمام برنامهها و اهداف کوتاه مدت و بلندمدت شما را پیش چشم شما میآورد. طراحی تقویم را خیلی مهم میدانم؛ به عنوان چیزی که مدام در مقابل چشم مخاطب قرار دارد و کمابیش ناگزیر با آن درگیر میشود،
این تقویم را شیلاندر با هزینهای نه چندان اندک (!) روی وب هم گذاشته است و افراد از سراسر دنیا میتوانند با دانلود و پرینت آن یکی مثل آن را داشته باشند. این را گفتم که بگویم اگر در پی حرفی یا پیامی هنری یا فرهنگی هستید یا حتی مثلا اگر فکر میکنید چقدر خوب است به زندگی دوستانتان نظم بدهید! به این قالب فکر کنید و البته به عرضه رایگان و متناسب آن.
جنجال نقشههای اپل و اشکالات ناخواسته در آنها خیلی به اعتبار اپل ضربه زد؛ چه این که یک شرکت بزرگ مانند اپل سعی کرده بود در یکی از خدمات مهم اینترنتی روی پای خودش بایستد و زیر بار رقیب بزرگ خودش نرود اما با خطاهای ناخواسته و خروحی غیرقابل اطمینانش از همین ابتدا اعتماد مخاطب را خدشه دار کرد.
اما همین اشکال از منظر هنر جور دیگری دیده شد. اشکالات نقشه مذکور، امکان انتخاب شاتهایی از کره زمین را ایجاد کرد که به شدت سورئال و متفاوت بودند و از غنای بصری خاصی نیز برخوردار بودند. شاید حتی بتوان ادعا کرد برخی از شاتهای نقشهی اپل به طور ناخواسته مملو از ایده هایی جدید برای ساخت فضاهای شهری آینده بود!
استفاده از ظروف یکبار مصرف امروز در بین جامعه ما خیلی شایع شده است؛ حتی در جمعهای مذهبی و آنجایی که عملی مستحب و خوب در حال برگزاری است. ما خیلی وقتها در کنار این مستحبها داریم یک حرام بزرگ مرتکب میشویم: اسراف! مصرف بیرویه منابع کره زمین در قالب ظروف یکبار مصرف و با بهانهی پاکیزگی و سرعت عمل و آسانی.
کیون دنگ با طراحی قاشق چنگالهای یکبار مصرف ملهم از فرمهای طبیعی و به شکل گیاهان خوردنی، در پی آن است تا مصرف این ظروف را کنترل کند. خودش میگوید: «این ظروف با این ظاهر و تاثیر روانی یک سوال را در طول زمان استفاده مدام از استفاده کنند میکنند: آیا واقعا به راحتی این را میخواهی دور بیاندازی؟!»
پیشتر هم در یانوندیزاین از یکی از مهمترین واگشتها و افولهای تمدنی عصر حاضر یعنی کیفیت بد زندگی و فضای مسکون حرف زدهبودیم. چند روز پیش با آشنایی صحبت میکردم. بنده خدا در یکی از گرانترین محلههای تهران آپارتمانی ۲۰۰ و اندی متری قیمت کردهبود تا شاید با فروش یک آپارتمان دربست چهار واحده -آن هم سه کوچه پائینتر در همان محل- آن یک واحد کذا را بخرد. چرا که اخیرا زمین مقابل ساخته بود و نمای افق پنجرههای این خانه چهارطبقه را به سطحی از پنجرههای بیروح مشابه بدل کرده بود. آن بنده خدا بعد از دیدن این خانه جدید لوکس و در عین آنکه به شدت جذب فضا و طراحی آن شده بود بعد از محاسبهی اندکی متوجه شده بود که با گذشت زمانی اندک زمین مقابل این مجتمع مسکونی نیز خواهد ساخت و .... همان آش و همان کاسه! شهرنشینان امروز مجبورند خود را به زیبایی شناسی جدیدی عادت بدهند، زیبایی شناسی ریتمهای تکراری شیشه و سنگ و منظرههای ناخوشآیند زندگی خصوصی دیگران، بدون نور کافی، بدون طبیعت، بدون آرامش..... چرا که چیزی نمیگذرد و تمام بلوکهای شهر قد میکشند.
نماهای هنگکونگی، نامیست که یانوندیزاین برای این منظر این شهرهای جدید برگزیده است. میمو پنتینن، عکاس فنلاندی با سفر به هنگکونگ -که در کمال ناباوری یکی از گرانترین شهرهای دنیا هم هست- ما را با تجربهی امروز هنگکونگ مواجه میکند. تجربهای که به شدت برای روند رو به انحطاط ما آیندهنگرانه و درسآموز است.... اما صدحیف! چه بسیار عبرت و چه کمند عبرت گیرندگان....
اگرچه بیش از دو هفته است که وبلاگ حلقه هنر اطلاعرسانی شده است اما با تاخیری ناخواسته در یانوندیزاین هم به اطلاع میرسانیم:
طبق برنامه جلسه حلقه هنر شماره ۹ چهارشنبه بیستوسوم مردادماه ۹۲ برگزار میشود:
جلسه نهم حلقه هنر با نمایش مجموعه تصویرسازی «حضرت حرکت (ع)» اثر علی حاجیاکبری به همراه تحلیل و گفتگو پیرامون آثار
و گفتار تخصصی از سیدمحمدتقی زاهدی با عنوان «اندیشهای در مساله هنر اسلامی» به همراه پرسش و پاسخ
جریانی در میان قشر تحصیلکرده معماری در کشور ما وجود دارد که متاثر از آموزههای استادانی نظیر پیرنیا و جریاناتی نظیر قطب فنآوری معماری دانشگاه تهران و با مطالعه ترجمههایی از اساتیدی مانند دکتر گلابچی و بلاخره همراه با جو صنعتزده امروز کشور ما, تعریف معماری اسلامی یا معماری ایرانی, اصلا بگوییم معماری بومی و فرهنگی را در ابداعات و نوآوریهای فنی آن خلاصه میبینند و با وزندهی به عنصر فن و تکنیک در معماری, به غیر از آن که سایر شوون معماری را کمتر بها میدهند, در پی ساخت آیندهای فنمحورانه برای معماری بومی هستند. این جریان حتی با خوانش معماری گذشته ایران زمین از دریچه فن و تکنولوژی به گزارههایی در مورد معماری سنتی ایرانی و شاید گاهی اسلامی میرسد که کلیه یا حداقل بیشتر تاثیرات احتمالی اندیشه بومی بر تولید آثار معماری را زیر سوال میبرد.
این نوع نگاه از ابتدا یعنی قبل از آنکه در ایران این قدر بارور شود, در میان کشورهای متمول عرب منطقه به نوعی وارداتی مستقر شده بود. نتیجه این نوع نگاه -در نوع وارداتی آن- برای کشورهای منطقه عرب ساخت و سازهای غولپیکر و عظیم حاشیه خلیج فارس است که محمل آخرین تکنولوژیهای روز معماری و رکورددار بسیاری از عرصههای ساخت و ساز است. جالب اینجاست که اعراب هم این نوع معماریهای خود را اسلامی و امتداد سنت اسلام در معماری تلقی میکنند! معمار ساختمان مرکزی پارک علم و فنآوری قطر ادعا میکند که این ساختمان را بر مبنای فرهنگ اسلامی و با بهرهگیری از فنآوریهای ساختمانی آینده طراحی کرده است. ساختمانی خوش ساخت و با پهنهی 12 هزارمترمربع که مجموعهای پیچیده از روابط پژوهشی اموزشی را در خود جا داده است.