- ۰ نظر
- ۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۳:۵۶
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
برای طراحی یک بنا، وقتی که در مجاورت ساختمانهای دیگر قرار گرفته، معمولا ویژهگی همسایههای سایت عاملی تاثیرگذار است. چیزی که شاید در مسکونیسازی ایران خودمان چندان به آن توجهی نمیشود. معمار ژاپنی، دایسوکه، خانهای مسکونی را در یکی از محلات توکیو طراحی کرده که به طور ویژه به این موضوع توجه داشته است. با وجود کمبود فضا در این پروژه دایسوکه سعی کرده تا فضاهای متفاوت را با ایدهای خلاقانه از هم جدا کند. او در خانههای معمولی منشوری یک شکست عمودی ایجاد کرده و با دور کردن این دو قطعه از هم، دو فضای متفاوت با حریمهای خاص و همچنین دو حیاط کوچک مجزا را شکل داده است. اما برای حفظ هندسهی بنا، وهمچنین همخوانی با سطح ساختمانهای مجاور، دیوارههای حیاط را با همان فرم قبلی خانه و با پوششی شفاف پوشانده است و به این ترتیب از نمای بیرونی به نظر میرسد که خانه به دو نیم تقسیم شده!
این روزها از اخبار آسوشیتدپرس تا بیست و سی صحبت از خانه سه طبقه شریفیها در تهران را میشنویم. خانهای که توسط دفتر معماری علیرضا تغابنی و به منظور پاسخگویی به دو صورت مساله جدی معماری خودمان یعنی تفاوتهای اقلیمی زمستان و تابستان ما و دیگری نیاز به حریم و امکان درونگرایی در عین بیرونگرایی با ارائه راهکاری مکانیکی طراحی و اجرا شده است. متاسفانه مثل خیلی چیزهای دیگر سایه سنگین سیاست و پروپاگاندا مانع دیده شدن درست طرح شد. از خبرگزاریهای خارجی که به طعنه از معماری مدرن و لوکس در تهران گفتند تا واحد مرکزی خبر که جولان صاحبان سرمایه را در مقابل السیدیهای غولپیکر استودیو پخش به نقد کشید.... اما خانه شریفیها -اگر نقدهایی حرفهای برمیداشت- اتفاقا شریفتر از این نقدها بود.
شکی نیست که سرمایهداران بسیاری در خلا حاکمیتی و قانونی امروز کشور، سرمایههای وسیعی را مصروف امور نازله و کمبازده برای کشور کردهاند و امروز فاصله طبقاتی و ناهنجاریهای رفتاری زیادی از این ناحیه گریبانگیر ماست. اما خانه شریفیها اتفاقا نقطه حداقل عاقلانه این لوکسگرایی ست. شریفیها اگر این چنین طراحی نمیشد یک بنای پرکار و پرخرج نما رومی سنگی نظیر خانه بسیاری از مسئولین سرمایهدار دولتهای سرمایهداری در ایران میشد. اما با همراهی کارفرما و طراحی معقول و نوآورانه معماران، امروز خانهای داریم که تلاشی برای حل معضلات معماریست. خانهای که پذیرفته در مسابقه تراکم شرکت نکند و کمتر از حد معمول بسازد اما تابستان و زمستانش با چرخشهای مکانیکی حساب شده، تغییرات معقول دارد و فراخور نیازهای حریمی نیز میتواند جمع بشود یا خود را نشان بدهد...
خانههای در پس پرده، گونهی جدیدی از ساختمانهای مسکونی در سئول هستند که قرار است در توسعهی محلهای جدید ساخته شوند. این خانهها با هدف تامین فضای خصوصی و حریم شخصی برای ساکنان هر آپارتمان توسط دفتر معماری OBBA طراحی و ساخته شدهاند. در طراحی این خانهها، آسانسور به عنوان نیای واجب برای معماری درنظرگرفته نشدهاست. معمار کرهای با آجرهای سفید و خاکستری هویت بنا را از بافت قدیمی متمایز کرده است و با به کاربردن مشبک آجری بخشی از فضای داخل را از نگاه بیرون مصون ساخته است.
کمتر کسی هست که در فرآیند ساخت و ساز دچار سوداهای اقتصادی نباشد و نشود و مانند پدران ما واقعا برای خودش و نیازهایش خانه بسازد. اما هست! استودیو آربول دیزاین برای یک خانواده در میان تودههای انبوه برجهای مسکونی چندین طبقه تنها و تنها یک تکواحدی ویلایی ساخته است، اما این تمام قضیه نیست. در وصف این خانه گفتهاند: آیا باور میکنید خانهای با این جدارههای پر و بدون منفذ و با این صلبی و سختی بتواند نور و منظر کافی و گردش هوای مناسب برای ساکنانش فراهم کند؟ و بعد پاسخ دادهاند که : بله. این خانه با تامین همهی اینها برای ساکنان خود به نوعی تامین این نیازها و نسبت آنها با حفظ حریم خصوصی را به چالش کشیده است و به این انگاره که تامین نیازهای نوری منظری ما را مجبور به از دست دادن بخشی از حریم خصوصی میکند به طور جدی پاسخی متفاوت و متناقض داده است.
دوستانم اگر از احوالات معماری سنتی سرزمین خودمان خوب بدانند تایید خواهند کرد که این خانه دقیقا با همان راهکار سنتی معماری ایرانی ساخته شده است؛ حذف منافذ و بازشوها به گذرهای اصلی و بیرون از خانه و ایجاد خالی حسابشدهای در درون توده خانه که تامینکننده عمده نور و جریان هوا و منظر تمام واحدهای خانه است. طراح البته به جای تعبیه فضایی بزرگ مانند حیاطهای ایرانی، شاید به دلیل کوچکی زمین، از نواری سیال در دل پلان خانه بهره برده است که نور و هوا را به جمیع واحدها میرساند.
توجه کنید که این راهبرد کهن و سنتی ما در دل شهرهای امروز و حتی در مجاورت برجهای بلند نیز جوابگوست و تنها لازم است کارفرماها و قوانین هر دو مانعی برای به کاربردن اینگونه راهبردها نباشند.
وقتی طراحی یک سایت بزرگ در معماری در دستور کار طراح قرار میگیرد، خیلی وقتها عواملی نظیر قیمت زمین، مشکلات ساخت و ساز، مدیریت کارگاه، آیندهنگری و از همه -به زعم من- مهمتر، فرهنگ موجب آن میشوند که سودای ساختن هرچه بیشتر وجود داشته باشد. ساختن هرچه بیشتر عموما با عدم اختصاص عرصهی زمین به شهر و نوعی تفکر شخصیسازی ویژه همراه است.
متاسفانه در ایران این نگاه نه تنها در مالکان خصوصی زمین که در ساختوساز بخش دولتی هم حاکم است. چه بسیار اداراتی که با وجود عرصه زیاد فضای سبز و باز تنها به بهانههایی نظیر امنیت و .... محدودهی اداره خود را حصارکشی کرده اند و عملا با قدرتی عجیب خود را از مردم و شهر جدا کردهاند؛ تقریبا همه ادارات و سیستمهای دولتی ما!
نسبت این دفتر کار با خانه و در تناسب با حیاط مرکزی و حیاط خوبش و ... همه و همه آدم رو خیلی به یاد اون چیزی می ندازه که در الگوی زندگی اسلامی فکر می کنیم می تونه به کالبد اثر بگذاره و خانه های ما رو شکل بده
فرصت نکردم طرح رو به تمامه چک کنم اما خیلی نکات خوب و مثبت دیدم در طرح این خونه که شاید با همکاری خودتون در کامنت های همین پست بهش رسیدیم.
این ایده خوبیه! کسی رو تحریک نکنم به این که کارهاتون رو مخفی کنین از دیگرون و ... اما بلاخره کارهایی داره آدم در روز که ترجیح می ده دیگرون مطلع نباشن از اون ها؛ به خصوص دوستانی که در دفاتر اداری مشغول کار هستند و تنها فرصت هایی چند دقیقه ای بین کارهاشون رو می تونن به استراحت و کار شخصی اختصاص بدن.
بدون صرف فضای اضافی و با طراحی مناسب میز کارتون تبدیل به فضایی خصوصی می شه که فناوری های امروزی هم کمک می کنه تا لامپ موضعی بالای سرتون در وقتش مانیتوری باشه تا به کارهای شخصی تون برسین. کمی البته اتود پیشروست و باید منتظر بود تا روزی مانیتورهای منعطف به بازار بیاد و ....