یانون دیزاین ... yanondesign

نگاهی روزانه به طراحی و هنر
نشریه‌ی ‌الکترونیکی روزانه؛ جسـتاری در هـنر و طـراحی
مشترک روزنامه یانون‌دیزاین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
تبلیغات

دوباره یانون‌دیزاین

قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانون‌دیزاین می‌گذرد! و دقیق‌تر قریب به یک سال از کم فعالیت‌ شدن و خسته‌ شدن یانون‌دیزاین!

یانون‌دیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقه‌مندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلی‌ها در سال‌های ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیل‌های گاه‌به‌گاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانش‌گاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانون‌دیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع می‌کردند. خیلی‌ها ابراز لطف فراوانی را در این سال‌ها به تیم فعال یانون‌دیزاین ابراز کرده‌اند و همین خیلی‌ها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیش‌برد حرکت یانون‌دیزاین بودند. 

واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یک‌سالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزه‌ای که این سال‌ها پشت یانون‌دیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سال‌های گذشته افتاده بود مانع آن می‌شد که به کل یانون‌دیزاین را فراموش کنیم....

ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردی‌بهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابه‌پای تحولاتی که در پیرامون‌ ماست.

اتاق‌های چرخان / علی رضا تغابنی

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

این روزها از اخبار آسوشیتدپرس تا بیست و سی صحبت از خانه سه طبقه شریفی‌ها در تهران را می‌شنویم. خانه‌ای که توسط دفتر معماری علی‌رضا تغابنی و به منظور پاسخ‌گویی به دو صورت مساله جدی معماری خودمان یعنی تفاوت‌های اقلیمی زمستان و تابستان ما و دیگری نیاز به حریم و امکان درون‌گرایی در عین بیرون‌گرایی با ارائه راه‌کاری مکانیکی طراحی و اجرا شده است. متاسفانه مثل خیلی چیزهای دیگر سایه سنگین سیاست و پروپاگاندا مانع دیده شدن درست طرح شد. از خبرگزاری‌های خارجی که به طعنه از معماری مدرن و لوکس در تهران گفتند تا واحد مرکزی خبر که جولان صاحبان سرمایه را در مقابل ال‌سی‌دی‌های غول‌پیکر استودیو پخش به نقد کشید.... اما خانه شریفی‌ها -اگر نقدهایی حرفه‌ای برمی‌داشت- اتفاقا شریف‌تر از این نقدها بود.

شکی نیست که سرمایه‌داران بسیاری در خلا حاکمیتی و قانونی امروز کشور، سرمایه‌های وسیعی را مصروف امور نازله و کم‌بازده برای کشور کرده‌اند و امروز فاصله طبقاتی و ناهنجاری‌های رفتاری زیادی از این ناحیه گریبان‌گیر ماست. اما خانه شریفی‌ها اتفاقا نقطه حداقل عاقلانه این لوکس‌گرایی ست. شریفی‌ها اگر این چنین طراحی نمی‌شد یک بنای پرکار و پرخرج نما رومی سنگی نظیر خانه بسیاری از مسئولین سرمایه‌دار دولت‌های سرمایه‌داری در ایران می‌شد. اما با هم‌راهی کارفرما و طراحی معقول و نوآورانه معماران، امروز خانه‌ای داریم که تلاشی برای حل معضلات معماری‌ست. خانه‌ای که پذیرفته در مسابقه تراکم شرکت نکند و کم‌تر از حد معمول بسازد اما تابستان و زمستان‌ش با چرخش‌های مکانیکی حساب شده، تغییرات معقول دارد و فراخور نیازهای حریمی نیز می‌تواند جمع بشود یا خود را نشان بدهد...

Rotating Rooms 1

Rotating Rooms 2

Rotating Rooms 3

Rotating Rooms 4

Rotating Rooms 5

Rotating Rooms 6

[+

نظرات (۴)

  • ویرایش مقاله
  • نظر و پاسخ جالبی ارایه شده بود
    شما متن را دقیق نمی خوانید و این مساله همیشه باعث بغرنجی بیهوده ی یک امر ساده می شود. وقتی عرض می کنم به جای خلط مبحث، "دست کم" بی تفاوت باشید: یعنی اولویت با پاسخ استدلالی است، ولی چون شما نیازی به چنین پاسخ هایی نمی بینید و جواب تان برای همه نقد ها این است که "ما اینیم و خصوصی هستیم و نظر خاص خودمون و داریم و..." که در واقع پاسخ نیست بلکه مغلطه است، دست کم اهمیتی به کامنت ندهید و یا امکان کامنت را برای عموم غیر فعال کنید زیرا چنین واکنشی به عمل دیگران که خود امکانش را فراهم کرده اید کمی توهین آمیز است... .
    یک نوع مغلطه همین واکنش شما در برابر خصوصی/ عمومی است. اول می گویید حرفتان جنبه به خصوص دارد و تلاشی برای عمومیت بخشی به آن و همسو کردن دیگران ندارید و به نوعی یانون ابزار بیان شخصی شماست. بعد که می گوییم پس عمومی  نیست و اشتباه کردیم نظر خود را به اشتراک گذاشتیم و شما هم که اشتباها امکان کامنت را برای همه فعال کرده اید جواب "سلبی" ندهید که ما هم دیگر از عمل مان دفاع نکنیم، می گویید جواب ندادن ناقض عرصه عمومی است !!! به زعم بنده این یعنی شما دوست دارید فقط یک پاسخی داده باشید و به نتیجه بحث علاقه چندانی ندارید (مگر اینکه حرف خودتان تایید شود) 
    درباره واژه دیکتاتوری، که دائما بر کلامتان جاری است:
    دیکتاتوری به رویکردی تاکید دارد که واجب الاجرا است و بنابر این دیکتاتور به کسی می گویند که افکار تالیف شده خصوصی را بدون توجه به نظر عموم "اعمال" و "اجرا" کند.  
    از این رو اگر هم به به بحث ما ربطی داشته باشد، بیشتر با تالیف قرابت دارد تا نقد. 
    اما کامنت، واکنشی است به چیزی که پیش تر تالیف شده (یا در مواردی اجرا شده، مثل محتوای ایدئولوژیک برخی یلبورد های شهری که فارغ از بررسی موردی، تنها دیدگاه های مشخصی را انعکاس می دهد و نظر مخالف را سلب می کند). کامنت بیان خوانشی است که مخاطب داشته و هیچ ضمانت القایی و اجرایی ندارد مگر آنکه توانایی پذیرش جمعی را داشته باشد آن هم نه با اصرار و تکرار دائمی گوینده بلکه توسط خواننده. یعنی ابتدا شما متنی را تالیف می کنید یا نظر خود را بیان می کنید و بعد کامنت را به عنوان یک گفتار و نه اجرا  دریافت می کنید. پس شما همیشه یک قدم در اظهار نظر هم جلوتر هستید و کامنت تنها در جهت ایجاد تعادل است . در این حالت حتی در صورت عدم تمایل شما به جواب منطقی و در نتیجه رها کردن نظر، دو بیان متقابل داریم و هر دو قابل مشاهده است (تالیف و نقد، یا دو نقد متفاوت) و هرکس با بینش خود سعی می کند این دو را تطبیق دهد یا حالت سومی را بیان کند. چنین چیزی عین تحقق عمومیت و برابری است. اما شما در مقابل هر رویکرد متفاوتی، از جانب ارزشگذاری بر دید شخصی خودتان ، تنها یک پاسخ دارید: "این نظر ماست"!! خب نظر ما هم برعکس شماست. ١-١ مساوی :))
    لطفا در مورد کاربرد لفظ "دیکتاتوری" تجدید نظر کنید و این را با رادیکالی که بنده عرض کردم مقایسه نکنید، زیرا دامنه ی معنایی اش بسیار محدود تر است و چیزی جز تنش زایی نیست. 
    یک نکته و رفع زحمت:
    اگر گفتم علاقه ای به بحث با شما ندارم به دلیل بی علاقگی به ذات بحث نیست، بلکه گویا زبان یکدیگر را نمی فهمیم. و شاید به دلیل یک دغدغه ی مشترک (دیزاین و زیست وابسته به آن) هر دو سعی کرده باشیم بفهمیم ولی بی ثمر بوده است. دست کم به مواضع خودمان بیش از این پافشاری نکنیم. به همین دلیل بنده در تجربه قبلی پاسخ شما را ندادم چون فهم اینکه پاسخ شما چه ربطی به نظر من دارد برایم دشوار بود، حدسم این است که برعکس این موضوع هم صادق باشد.


    یانون‌دیزاین:
    ممنونم که این بار لااقل در انتهای پاسخ طرف مقابل کلام تون رو هم از حقوقی مشابه برخوردار دونستین.... من از آشنایی و هم کلامی با شما خوش‌نود شدم. :)
    لپ کلام من این نیست که ننویسید یا مثل من فکر کنید. لب کلام اینه که هرچه می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم. انگ نزنیم و مثل صاحب این تریبون شما هم نظر خود را بنویسید‌ (رجوع کنید به کامنت اول که ببینیم در کنار ابراز نظر خود چه میزان انگ به صاحب تریبون داشت)

    در هر صورت یانون‌دیزاین از هم‌کلامی خوش‌نودی و دوست‌داره اخلاقیاتی انسانی.
    کم‌تر هم خودش رو درگیر تعاریف گیج کننده می‌کنه ؛)
    دوست عزیز کنایه شما از "وجود پیش فرض های ذهنی" [آگاهانه یا نا آگاهانه] به خودتان باز می گردد. حرف بنده از روی تجربه ای است که در بازخورد نظرم در پستی دیگر از سوی شما دریافت کردم. به طور صریح و خلاصه پاسخ شما این بود که "همینه که هست، کسی مجبور نیست مخاطب ما باشه". این ادبیاتی هم که شما در پاسخ هایتان بکار می برید تحت شمول همین پروپاگاندا های امروزی قرار دارد که آن را همیشه به دیگری نسبت می دهید نه خود.
    این کامنت را صرفا به این دلیل گذاشتم تا بدانید اتفاقا پیش فرض ها را در تحلیل بکار نمی برم و نظرم را نسبت به محتوای متن می گویم. رادیکالیسم هم از نظر واژه شناسی مفاهیم گسترده ای دارد و تنها به یک نوع گرایش عرفی اشاره ندارد. این خوانشی است که از برخی پست های شما داشته ام، ولو غلط باشد بد نیست کمی به آن فکر کنید.
    بنده نه تنها نمی شناسمتان که بخواهم شما را  وابسته به نهاد یا جماعت خاصی، قلمداد کنم، بلکه اصلا این موضوع برایم مهم نیست و اصراری هم به بحث با شما ندارم، اگر هم نظری داده ام رویکرد شما را در مورد همان پست و موارد مشابه نقد کرده ام، نه خود شما را. اگر شما خودتان تحمل نظر دیگران را دارید  دست کم نسبت به کامنت بی تفاوت باشید و با چنین پاسخ هایی خلط مبحث نکنید. اگر هم منظورتان این است که کلا حرف نزنیم چشم به هر حال این سایت یا بلاگ ملک شخصی شماست و بنده اصراری به اظهار نظر ندارم، اشتباها فکر کردم  محل کامنت ها نوعی فضای عمومی است.    

    یانون‌دیزاین:
    فکر کنم منصف‌تر از شما بودم و پیش‌فرض ها رو به هردومون نسبت دادم و نه فقط به طرف مقابل...  😁
    وقتی توقع داریم نسبت به کامنت ما بی تفاوت باشند و اگر پاسخ شنیدیم ناراحت می‌شویم چه طور می‌تونیم این فضا را عمومی بدانیم؟ این فضا همان طور که سهم شما برای نوشتن است سهم سایرین از جمله سهم من نیز هست.... این همان دیکتاتوری خفیفی ست که براتون گفتم.....به نظرم بگذاریم کنار این دیکتاتورمآبی رو و با هم مهربان تر باشیم.... 
    از آشنایی باهاتون خوش‌وقتیم
    تحلیل خوبی ارائه دادید. گرچه می دانم یانون، ضمن احترام صوری برای مخاطبان منتقدش، چندان آراء  منتقد و یا مخالفش را بر نمی تابد، با این حال امیدوارم شاهد چنین تحلیل های منطقی و غیر رادیکال در سایر موارد نیز (علی الخصوص آنهایی که با همین درونمایه پروپاگاندا قرابت دارند) باشیم. با تشکر از این پُست.
    یانون‌دیزاین:
    تشکر می‌کنم از پیش‌فرض‌های ذهنی مون که همیشه همراه خودمون این ور و اون ور می‌بریم! ☺

    در مورد یانون‌دیزاین باید بگم یک حرکت کاملا مستقل،  خصوصی و غیروام‌داره که به خودش این اجازه رو می‌ده از  نظرگاه به خصوص خودش با مسائل برخورد کنه.  می‌فهمم که ممکنه در موارد بسیاری نظرگاه به خصوص یانون‌دیزاینی باب میل شما یا هر مخاطب عزیز دیگری نباشه،  اما رادیکال خوندن هر فکری که شبیه ما نیست رو شقی از دیکتاتوری نو می‌بینم که ممکنه در همه ما به قدر خودمون ظهور کنه.... سعه صدر داشته باشیم و قبول کنیم نگاه های متفاوتی رو که وجود دارند. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی