- ۶ نظر
- ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۹
قریب به نه ماه از آخرین پست انتشاری یانوندیزاین میگذرد! و دقیقتر قریب به یک سال از کم فعالیت شدن و خسته شدن یانوندیزاین!
یانوندیزاین تا پیش از این یک سال، با جامعه بزرگ و علاقهمندی از حوزه طراحی ، معماری و هنر آمیخته شده بود. خیلیها در سالهای ۸۶ که فقط به فرستادن ایمیلهای گاهبهگاه دیزاین به صندوق ایمیلی معدودی از دوستان ورودی ۸۵ دانشگاه هنرم مشغول بودم تا همین آغاز سال ۹۶ ، کم کم روزانه با ایمیل روزنامه یانوندیزاین، سیر اینترنتی خودشان در جهان هنر و طراحی را شروع میکردند. خیلیها ابراز لطف فراوانی را در این سالها به تیم فعال یانوندیزاین ابراز کردهاند و همین خیلیها و بسیاری که منتقدانه و تیزبین همیشه ما را مدنظر داشتند، عمده انرژی و انگیزه پیشبرد حرکت یانوندیزاین بودند.
واقعیت آن است که مسائلی شخصی برای یکسالی این حرکت را متوقف کرد... اما عمده انگیزهای که این سالها پشت یانوندیزاین بود و اتفاقات خوبی که پیرامون آن در سالهای گذشته افتاده بود مانع آن میشد که به کل یانوندیزاین را فراموش کنیم....
ما به امید خدا از امروز یعنی ابتدای اردیبهشت ۹۷ دوباره با انگیزه شروع خواهیم کرد. با هم از جهان هنر و طراحی خواهیم دید.... روزانه و پابهپای تحولاتی که در پیرامون ماست.
کوهها، آبها، جنگلها و یکایک درختها، روح دارند. فکر دارند، ذکر دارند... برای همین یک صاحب اندیشه را به مراقبت از آنها گماشتهاند؛ انسان را. اما همین انسان صاحب خرد چه بیخردیها که بر سر این طبیعت نیاورده است. امروز سیر تخریب جنگلها و دیگر منابع طبیعی چنان به چشم میآید که حتی غیرباورمندان به عالم دیگر را دچار وجدان درد کرده است و جنبشهای سبز و پاسدار طبیعت در همه جای دنیا در حال شکلگیری و فعالیت هستند.
باید بدانیم که طبیعت به دست ما سپرده شده است؛ در مقابل زیادهخواهی زمینخواران و سودپرستان، جنگلها خودشان نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند. ما به یک صلح سبز نیاز داریم. صلحی که مانند هر آرامش دیگری، همت آزادمردانی را میطلبد که با مخالفان صلح، مبارزه کنند....
این روزها زیاد از گزینههای روی میز دولتهای استکباری جهان در قبال انقلاب اسلامی ایران میشنویم، به طوری که در راهپیمایی دو چندان با شکوه امسال ۲۲ بهمن، یکی از دستمایههای اصلی تمسخر و طنز مردمی همین تعبیر گزینههای روی میز بود. اما خلا گفتگوی با جهان آن هم به زبان بیمرز هنر در این طور مسائل خیلی جدی به چشم میآید. ما باید با جهان در مورد انقلابمان بیشتر حرف بزنیم. مردم جهان حتما از دولتمردان احمقشان عاقلتر خواهند بود. یکی از این زبانهای بدون مرز هنری، زبان گویای انیمیشن است که به دلیل ماهیت و فضای فانتزی آن معمولا برای القای پیامهای خیلی جدی و کمی هم چالشی مناسبتر از خیلی دیگر از زبانهاست. انیمیشنها با به کارگیر صحیح نشانههای تصویری و بهرهگیری از ساخت خوش خیلی راحت و سریع مرزهای گفتگو را درمینوردند و ره صدساله را یک شبه طی میکنند.
انیمیشن سه بعدی کوتاه «گزینههای روی میز» توسط استودیوی فراسوی ابعاد در آستانهی بیست و دوم بهمن امسال منتشر شده است که به سفارش مرکز هنرهای رقومی بسیج تولید شده است. در این انیمیشن ساختی خوب در کنار بیان طنزی دوستداشتنی قرارگرفته است که بستر خوبی برای گفتگوی فرامرزی در موضوع چالش ایران و مستکبرین جهان است. با این وجود به نظر میرسد بهرهبرداری اندک از نشانههای تصویری اصلیترین موضوع مورد نقد در این انیمیشن است. به جز بهرهبرداری اندک از ظرفیتهای دوربین و حرکت آن در کل کار، «گزینههای روی میز» میتوانست برای تمام روابط میان رخدادها -مانند برخی صحنهها که رعایت شده است- معادل معنایی و نشانهای و مابهازای واقعی داشته باشد که در این صورت با وجود کوتاهی زمان و قصه، اثری ماندگار و دارای پیام برای همه مخاطبین جهانی خود بود.
شرکتهایی هستند که طراحی را نه در رشتههای مختلف هنری که به صورت تخصصی تنها در یک حوزه خاص خدماتی دنبال میکنند، مثلا شرکتهایی هستند که تنها در حوزه باغبانی و ارائه خدمات سبز فعالیت میکنند. البته نه تنها یک خدمترسانی روتین، بلکه طراحی و هنر را در این حوزه به کار میگیرند. یکی از استودیوهای تخصصی باغبانی و طراحی سبز در انگلستان گروه باغبانی پارتیزانی ست! درست است، آنها خیلی چریکی میخواهند همه جا را سبز کنند!
پیشتر هم یک طرح جالب از این گروه در یانوندیزاین دیده بودیم. این بار نارنجکی سبز را با هم میبینیم که بنا دارد با انفجار خود جان جانداری را نگیرد بلکه یک زندگی دوباره را رقم بزند.
برخلاف کمی قبل که سودای طراحان داخلی، طراحی فضاهای سبز و گلآرایی در محیطهای داخلی بود، طراحان این روزها به دنبال حل مشکل و ایجاد امکان فضای سبز در داخل هستند. طراحان فهمیدند که خلا فضای سبز در محیطهای داخلی به دلیل این نیست که مثلا مخاطبین آنها ذوق لازم را برای سبز کردن فضای پیرامون خودشان ندارند! بلکه مشکل از امکان و عدم امکان و نبود بسترهای مناسب ایجاد فضای سبز در محیط داخلیست. بسترهایی که با تمام مشکلات فضاهای اداری و مسکونی کنار بیایند و رسیدگی چندانی نیز نداشته باشند و علاوه بر کمک به غنای بصری و حسی فضای داخل در تغییر و تحولات عناصر سبز و زنده نیز مستقلا کیفیت خوبی به فضا بدهند.
طراحان سوئدی توکی دروبجانکوویچ و پر ساندبرگ با ایدهگرفتن از ساختمانی در ابعاد بزرگ صفحههای شکلپذیر بتنی متخللی طراحی کرده اند که امکان رشد گیاهانی خاص را در حفرههای خود ایجاد میکنند. اگرچه بافت این صفحات مستقلا تاثیر خاصی بر کیفیت فضایی محیط خواهد گذاشت اماشکل پذیری این صفحات نیز میتواند امکانات خوبی را پیش پای طراحان داخلی بگذارد. مثلا ایجاد مجسمههایی که حتی اگر سبز هم نباشند خود آثاری هنری بر روی دیوار به حساب بیایند.
برخی رفتارها برای ما خیلی عادی شده است اما اتفاقا در جهان معاصر دوباره دارد مورد توجه قرار میگیرد. مثلا استفاده بیرویه از منابع زمین که اتفاقا مجرم اصلی آن هم حکومتها و نظامات غربی هستند در سالهای معاصر به شدت مورد نقد صاحبان اندیشه قرارگرفته است و در میان هنرمندان نیز تاثیر خاصی گذاشته است. جمیع جریانهای طراحی سبز یا پایدار و مقوله پایداری طبیعی در هنر و طراحی از تاثیرات همین توجه دوباره به تخریب زمین و طبیعت توسط فرآیندهای انسانی ست.
برخی از استفادههای ما به دلیل عادیشدن اصلا به چشم نمیآیند. پس شاید لازم است هنرمندان ما به مردم تذکر بدهند. مثلا ما متوجه نیستیم که هر برگه کاغذی که خطخطی میکنیم پوستهای از تن یک درخت چند ده ساله است که میراثی برای زمین بوده است. مصرف کاغذ، خیلی زیاد در بین ما رواج دارد. طرح زیر یک برگه یادداشت هوشمندانه است که به شکل تنه درخت طراحی شده است. لااقل با هر بار مصرف کاغذ متوجه هستید که دارید چه میکنید!؟
هنر شمعسازی حداقل امروز دیگر بعد از همهگیر شدن و استفاده زیاد از این واژگان، یک هنر به حساب میآید. با رشد صنعت شمعسازی امروز تکنیکهای گوناگون برای بهدست آوردن جلوههای متفاوت و جدید عرصهی جدی رقابت میان شمعسازان است. مثلا این شمع را ببینید: شمعی که به صورت واقعگرایانه مانند یک برش مخروطی از دل یک هندوانه قرمز ساخته شده است. تکنیکی که به ساخت چنین شمعی منتهی میشود بیشک تکنیک خاصی است.
ساختمان پرچین، غرفهای طراحی آتلیهی آلمانی اندرو کمپ و الیور تیل، نوع نوآورانهای از معماری سبز است که در پی کشف شفافیت و سیالی و بازنمایی متفاوت حضور طبیعت در زندگیست. معماران با ساخت فضایی محصور با سازهای خلاصه شده و پوشاندن تمام وجوه فضا به الگوی پرچینهای باغ و باغچهها، در عین استفاده از شاخ و برگ زائد درختان (قمیش) با تلفیق این پرچینها و گیاهان رونده، به پردهای شفاف و سبز در پیرامون یک فضای یکپارچه دست پیدا کردهاند.
معماری با طبیعت گاهی خیلی سادهتر از چیزیست که فکرش را میکنیم. چیزی که مانع ماست خیلی وقتها عادات و بایدها و نبایدهایی هستند که در اثر معاشرت با این سبک زندگی به شدت ماشینزده بر خودمان تحمیل کردهایم.